این وبلاگ منسوخ شده و وبلاگ جدیدم اینه:
ابوبکر محمد پسر زکریای رازی فیلسوف ، عالم طبیعی ، شیمیدان و پزشک بزرگ ایران اسلامی و ملقب به جالینوس المسلمین از مفاخر مشاهیر جهان و یکی از نوابغ روزگار قدیم است. تولد رازی در اوایل شعبان سال ۲۵۱ هجری در ری بود. در همین شهر به تحصیلات در فلسفه و ریاضیات و نجوم و ادبیات مبادرت کرد و بعید نیست که توجه او به تحصیل علم کیمیا نیز در ایام جوانی جلب شده باشد. توجه و اشتغال وی به علم طب بعد از سنین جوانی و بنابر قول ابوریحان بیرونی پس از مطالعات و تجارب آن استاد در کیمیا جلب شده باشد. مورخان نوشته اند ؛ رازی در سی سالگی به بغداد رفت و چون بر بیمارستان مقتدر گذر کرد به طب دلبستگی یافت و به تحصیل این علم پرداخت و چون در آن چیره دست شد، به ری بازگشت و به خدمت منصورابن اسحاق حاکم ری در آمد و سرپرست بیمارستان ری شد. بعدها به بغداد رفت و ریاست بیمارستان مقتدر را بر عهده گرفت و شهرت وی در بغداد به جایی رسید که سابقه نداشت. محل و تاریخ وفات محمد رازی به درستی مشخص نیست، بیرونی وفات او را در ماه شعبان سال ۳۱۳ هجری نوشته و تعداد تألیفهای وی را بیش از پنجاه و شش کتاب و رساله دانسته است. از مهمترین آثار او "الحاوی" است که به نظر از "قانون" ابن سینا مهمتر است. این کتاب چند قرن مورد مطالعه و مراجعه و در بسیاری موارد تنها کتاب اصلی درسی طب به شمار می رفته است. الحاوی دایرهٔ المعارفی بوده که اکنون تمام آن در دست نیست. محمد رازی این کتاب را به صورت یادداشتهای متعددی تهیه کرده بود و بعد از مرگ وی به دستور ابن عمید از روی یادداشتهای او کتاب را استنساخ و تنظیم کردند. مقدار زیادی از نتایج آزمایشها و مطالعات رازی در این کتاب جمع است. اثر دیگر رازی "طب المنصوری" است که به نام منصور بن اسحاق حاکم ری تألیف و تنظیم شده است. طب المنصوری و برخی از رساله های طبی دیگر محمد رازی به زبان لاتین ترجمه و چاپ شده و مورد استفاده اروپائیان بوده است. کتاب "من لا یحضره الطبیب" اثر دیگر وی شامل دستورهای ساده برای معالجات مختلف است. یکی دیگر از آثار او کتاب "برء الساعه" است. در علم کیمیا باید رازی را سرآمد دانشمندان اسلامی دانست. از کارهای مهم او که متکی به آزمایشهای متعدد بوده، کشف جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) و الکل است. محمد رازی کتابهای متعدد در کیمیا به رشته تحریر در آورده است که از آن جمله کتاب "الاکسیر" و کتاب "التدبیر" را باید نام برد. محمد رازی در پایان عمر به سبب کثرت کار و مطالعه نابینا شد.این فیلسوف و پزشک نامی ایران علاوه بر علم وسیع کیمیا و پزشکی، در فلسفه نیز دارای تحقیقات عمیقی است که مورد توجه و اهمیت می باشد. از کتابها و آثار فلسفی او اکنون جز تعداد معدودی در دست نیست، ولی آن چه از فهرست بیرونی و سایر مآخذ بر می آید وی کتابهای متعدد در کلیات مسائل طبیعی و منطقیات و ما بعدالطبیعیه داشته است و آنها عبارتند از: سمع الکیان الهیولی الصغیر و الهیولی الکبیر، المطلقه و للجسم محرکا من ذاته طبعا، فی العاده ، المدخل الی المنطق، کتاب البرهان، کیفیه الاستدلال، العلم الالهی علی رای سقراط العلم الالهی الکبیر فی الفلسفه القدیمه، رساله در انتقاد اهل اعتزال، قصیده الهیه، الحاصل فی العلم اللهی، الشکوک علی ابرقلس، ردنامه فرفوریس به انابون المصری، النفس الصغیر، النفس الکبیر، الطب الروحانی، فی السیره الفلسفیه، امارات الاقبال الدوله و چند رساله دیگر فلسفی که در رد بر مخالفان خود در مسئله قدم هیولی و معاد و ناقدان خود بر علم الهی و رد بر ثنوی نگاشت. کتاب دیگری نیز در رد نبوات و در نقض ادیان داشت به نام "فی النبوات" و شاید برای تکمیل اقوال خود در همین کتاب، کتاب معروف دیگر خود را به نام "حیل المتنبین" مشهور به "مخاریق الانبیاء" نگاشته بوده است. محمد رازی علاوه بر تألیفهای فلسفی، شروح و جوامعی هم از آثار متقدمین مانند ارسطو و افلاطون داشت. از افلاطون رساله "طیماوس" را شرح کرد و از ارسطو جوامعی در منطق چون "جوامع قاطیفوریاس" و "انالوطیقا" ترتیب داد و نیز کتابی در منطق به روش و با اصطلاحات متکلمین اسلام تدوین کرد. در دایرهٔ المعارف دانشمندان علم و صنعت درباره محمد بن زکریای رازی آمده است: محمد رازی نه فقط در طب به تجربه دست می زد بلکه آزمایش را در کلیه مباحث علوم طبیعی ضروری می دانست. وی آزمایشهای شیمیایی خود را با چنان دقتی تشریح و توصیف کرده که امروزه هم هر شیمی دانی می تواند عینا آن را مجددا به معرض آزمایش درآورد. رازی مواد شیمیایی را طبقه بندی کرد، در باب وزن مخصوص تحقیقاتی به عمل آورد و به اکتشافات مهمی از قبیل اکتشاف الکل و اسید سولفوریک نایل آمد. وی نخستین کسی است که کلیه اشیای عالم را به سه طبقه حیوانات، نباتات، جامدات تقسیم کرده است. مسعودی در کتاب "التنبیه و الاشراف" گفته است : رازی در سال ۳۱۰ هجری کتابی در سه مقاله راجع به فلسفه فیثاغوری نگاشت و بعید نیست این توجه به فلسفه فیثاغوری جدید نتیجه تعلم رازی نزد ابوزید بلخی بوده باشد که از شاگردان کندی و متوجه فلسفه فیثاغوری جدید بود. اهمیت محمد رازی در فلسفه بیشتر از آن جهت است که او خلاف بسیاری از معاصران خود در فلسفه عقاید خاصی که اغلب مخالف با آراء ارسطو است ، داشته است.
دید کلی
اگر ، بعنوان یک شیمیدان آلی ، قرار بود ده ترکیب آلیفاتیک انتخاب کنید و سپس در جزیرهای رها شوید، شما قطعا الکلها را برمیگزیدید. شما میتوانید از آنها تقریبا هر ترکیب آلی دیگر را بسازید، آلکیل هالیدها ، آلکنها ، اترها ، آلدئیدها ، کتونها ، اسیدها ، استرها و دهها ترکیب دیگر.
از آلکیل هالیدها ، میتوانید واکنشگرهای گرینیار را بسازید و از واکنش این واکنشگرها با آلدئیدها و کتونها الکلهای پیچیدهتری را بدست آورید و غیره. در آن جزیره دور افتاده ، از الکلهای خود ، نه فقط بعنوان ماده خام استفاده میکنید، بلکه آنها را به دفعات ، بعنوان حلال برای انجام واکنشها و برای متبلور کردن فراوردهها بکار میبرید.
اهمیت الکلها
ما نمیتوانیم در هیچ یک از بخشهای شیمی آلی خیلی جلو برویم، بدون اینکه به الکلها بربخوریم. الکلها در استخلاف هسته دوستی بعنوان سوبسترا و بعنوان هستهدوست شرکت میکنند. مهمترین و سادهترین اثر کاتالیزوری متعلق به الکلهاست که در شیمی انواع ترکیبها ، در لوله آزمایش و در ارگانیسم زنده ، نقش کلیدی برعهده دارد.
الکلها به آلکیل هالیدها و سایر ترکیباتی که استخلاف هستهدوستی انجام میدهند، تبدیل میشوند، استخلافی که معرفی انواع گروههای عاملی در یک مولکول را امکان پذیر میسازد. الکلها امکان دسترسی ما به ترکیبهایی با حالتهای اکسایش بالاتر ، یعنی آلدئیدها ، کتونها و اسیدهای کربوکسیلیک را فراهم میسازند.
ساختار الکلها
فرمول عمومی الکلها ، ROH است که در آن ، R یک گروه آلکیل یا آلکیل استخلاف شده است. این گروه میتواند نوع اول ، دوم یا سوم باشد، ممکن است زنجیرباز یا حلقهای باشد، ممکن است دارای یک اتم هالوژن ، هیدروکسیلهای بیشتر یا یکی از بسیاری گروههای دیگری باشد که فعلا برای ما ناآشنا است.
همه الکلها ، دارای گروه هیدروکسیل (-OH) هستند که بعنوان گروه عاملی ، خواص مشخصه این خانواده از ترکیبها را تعیین میکند. تغییر و تنوع در ساختار R میتواند بر سرعت واکنشهای الکلها و حتی در موارد معدودی بر نوع واکنشها نیز تاثیر گذارد.
فنل
نکتهای در مورد تفاوت الکلها و فنلها
ترکیباتی که در آنها گروه هیدروکسیل مستقیما به یک حلقه آروماتیک متصل است، الکل نیستند، بلکه این ترکیبات ، فنل هستند و با الکلها آنچنان تفاوت فاحشی دارند که آنها را در مبحثی دیگر باید مورد بررسی قرار داد.
طبقهبندی الکلها
الکلها بسته به نوع کربن حامل گروه OH- ، به سه دسته نوع اول ، نوع دوم یا نوع سوم طبقهبندی میشوند:
C(R)_3-OH ، C(R)_2H-OH ، CR(H)_2-OH .
یک واکنش اکسایش که مستقیما با دخالت اتمهای هیدروژن متصل به کربن حامل گروه OH- انجام میشود، در طبقه از الکلها ، روندی کاملا متفاوت دارد.
اما ، معمولا ، الکلهای طبقات مختلف ، فقط از نظر سرعت یا مکانیسم واکنش و به هر طریقی هماهنگ با ساختارشان ، با هم تفاوت دارند. بعضی از استخلافها میتوانند آنچنان بر واکنش پذیری یک الکل تاثیر گذارند که آن را با الکلهای طبقههای دیگر مشابه سازند.
منابع صنعتی الکلها
الکلها ، موادی این چنین مهم در شیمی آلیفاتیک ، نه تنها باید از نظر واکنشها بسیار گوناگون و تنوع پذیر باشند، بلکه به مقدار زیاد و با قیمت ارزان نیز باید قابل تهیه باشند. برای بدست آوردن الکلهای سبک که تکیهگاه سنتز آلی آلیفاتیک هستند، سه روش اصلی وجود دارد، روشهایی که میتوانند همه منابع مواد آلی را مورد استفاده قرار دهند. یعنی نفت ، گاز طبیعی ، زغال سنگ و زیست توده. این سه روش عبارتند از:
آبدارکردن آلکنهای بدست آمده از کراکینگ نفت.
فرایند السک از آلکنها ، مونوکسید کربن و هیدروژن.
تخمیر کربوهیدراتها.
علاوه بر این سه روش اصلی ، روشهای دیگری نیز با کاربرد محدود وجود دارند. بعنوان مثال ، متانول از هیدروژندار کردن کاتالیزوری مونوکسید کربن بدست میآید. مخلوط هیدروژن و مونوکسید کربن با نسبت ضروری ، از واکنش آب با متان ، آلکانهای دیگر ، یا زغال سنگ در دمای بالا بدست میآید.
خواص فیزیکی الکلها
دمای جوش
در میان هیدروکربنها ، به نظر میرسد که عوامل تعیین کننده دمای جوش ، عمدتا وزن مولکولی و شکل مولکول باشند. در الکلها ، با افزایش تعداد کربن ، دمای جوش بالا میرود و با شاخهدار کردن زنجیر ، دمای جوش پایین میآید، اما نکته غیر عادی در مورد الکلها این است که آنها در دمای بالا به جوش میآیند. این دمای جوش بسیار بالاتر از دمای جوش هیدروکربنها با وزن مولکولی یکسان است و حتی از دمای جوش بسیاری ترکیبها با قطعیت قابل ملاحظه بالاتر است.
دمای جوش بالای آنها ، به علت نیاز به انرژی بیشتر برای شکستن پیوندهای هیدروژنی است که مولکولها را در کنار هم نگه داشتهاند.
حل شدن الکلها
رفتار الکلها بعنوان حل شده نیز توانایی آنها برای تشکیل پیوندهای هیدروژنی را منعکس میکند. برخلاف هیدروکربنها ، الکلهای سبک با آب امتزاجپذیرند. از آنجا که نیروهای بین مولکولی الکلها همانند نیروهای بین مولکولی آب است، دو نوع مولکول با یکدیگر قابل اختلاط هستند. انرژی لازم برای شکستن یک پیوند هیدروژنی بین دو مولکول آب یا دو مولکول الکل ، با تشکیل یک پیوند هیدروژنی بین یک مولکول آب و یک مولکول الکل تامین میشود.
مقدمه
شکل گیری
منظومه شمسیحدود 5 میلیارد سال پیش ، از ابری متشکل از
گاز و غبار بین ستارهای، آغاز گردید.
جاذبهباعث انقباض ابر شده و کره متراکمی از گاز در مرکز ابر بوجود آورد. جاذبه همچنین باعث دوران هر چه سریعتر ابر شد. هنگام دوران، مواد موجود در ابر، پهن شده و حلقه ای به وجود آمد که نواحی متراکم مرکزی را در بر می گرفت. سرانجام در این ناحیه متراکم ، گرمای لازم برای وقوع واکنشهای هستهای فراهم گشت و بدین ترتیب ،
ستاره خورشیدبوجود آمد. اعضای کوچکتر منظومه شمسی از مواد موجود در این حلقه بوجود آمدند. این اعضاء عبارتند از
سیارات،
سیارکهاو
ستاره دنباله دار.
شمسی از ابری متشکل ازگاز و غبار ، پدید آمد. |
خانواده منظومه شمسی
تمام
اجرام آسمانیکه در یک منظومه مداری قرار دارند، تحت تأثیر جاذبهای دو جانبه به دور یک جرم مشترک مرکزی میچرخند. در
منظومه زمین _ ماهمرکز جرم مشترک در فاصله 4748 کیلومتری (2950مایلی) هسته زمین قرار داشته و از سطح زمین خارج نشده است. در مورد منظومه شمسی ، مرکز جرم مشترک همواره با تغییر موقعیت نسبی سیارهها ، در حال تغییر است. این مرکز در فاصلهای حدود 300000 کیلومتر (186000 مایل) خارج از سطح خورشید قرار دارد.
سیارات منظومه شمسی
- سیاره ماه
- سیاره عطارد
- سیاره زهره
- سیاره زمین
- سیاره مریخ
- سیاره مشتری
- سیاره زحل
- سیاره سیاره اورانوس
- سیاره نپتون
- سیاره پلوتون
- سیاره سدنا
تمام خصوصیات زیر در مقایسه با زمین میباشد
سیاره | قطر استوا |
جرم | شعاع مدار |
سال | روز |
---|---|---|---|---|---|
عطارد | 0.382 | 0.06 | 0.38 | 0.241 | 58.6 |
زهره | 0.949 | 0.82 | 0.72 | 0.615 | -243 |
زمین | 1.00 | 1.00 | 1.00 | 1.00 | 1.00 |
مریخ | 0.53 | 0.11 | 1.52 | 1.88 | 1.03 |
مشتری | 11.2 | 318 | 5.20 | 11.86 | 0.414 |
زحل | 9.41 | 95 | 9.54 | 29.46 | 0.426 |
سیاره اورانوس | 3.98 | 14.6 | 19.22 | 84.01 | 0.718 |
نپتون | 3.81 | 17.2 | 30.06 | 164.79 | 0.671 |
پلوتون* | 0.24 | 0.0017 | 39.5 | 248.5 | 6.5 |
سدنا* | - | - | - | - | - |
محل قرار گرفتن قمرهای سیارات منظومه شمسی منبع:دانشنامه رشد |
دیدکلی:
مواد رادیواکتیو از اتم های ناپایداری تشکیل می شوند که تجزیه می شوند و انرژی سطح بالایی به نام تابش رادیواکتیو را آزاد می کنند این اتمها نهایتا عناصر جدیدی را تشکیل می دهند. سه نوع تابش رادیواکتیو وجود دارد که ذرات آلفا ، ذرات بتا ، و پرتوهای گاما خوانده می شوند.
اطلاعات اولیه:
پرتو آلفا (دو پروتون و دو نوترون): جرم چهار واحد اتمی (a.m.u) و بارالکتریکی مثبت در پرتو بتا (الکترونهای سریع): جرم ناچیز و بارالکتریکی منفی یک و پرتو گاما (موج الکترومغناطیسی): بدون جرم و بدون بار (مثلا انرژی خالص)
تاریخچه: حدود اواخر قرن نوزدهم اکثر دانشمندان بر این عقیده بودند که تمام مسائل عمده فیزیک حل شده اند ، به غیر از چند مورد جزئی برای قطعیت دادن به برخی نظریه های ضروری بود. در سال 1895 ، رزتگن اشعه ایکس را کشف کرد. این اشعه نخست در معاینات پزشکی به کار رفت و بعدها برای بررسی ساختمان اساسی مواد مورد استفاده قرار گرفت چند ماه بعد ماری کوری این پدیده جدید را رادیو اکتیو نامید. او و شورش پی یر کوری ، همچنین پولونیم (po ، فلز ضعیف) و رادیم (Ra ، فلز قلیایی خاکی) را کشف کردند. ماری کوری نخستین کسی بود که از اصطلاح «رادیواکتیو» برای موادی که فعالیت الکترومغناطی قابل توجه دارند استفاده کرد. خاصیت رادیواکتیویته این دو عنصر جدید از اورانیم بیشتر بود.
سیر تحولی و رشد:
ماری کوری تحقیق خود را با جستجوی کاربردهای پزشکی رادیواکتیو ادامه داد. و قدرت تشعشع ترکیبات اورانیم را اندازه گرفت و تحقیق خود را به عناصر دیگر از جمله توریم ، گسترش داد.
- در سال 1934 میلادی زوج ژولیو- کوری رادیواکتیویته مصنوعی را کشف کرد.
- ماری کوری پی یر کوری همراه با فیزیکدان فرانسوی هانری بکرل (1908-1852 م) مدل دیوی انجمن سلطنتی انگلستان و جایزه نوبل را در فیزیک برای کشف رادیواکتیو دریافت دریافت می کنند. پی یر کوری کشف می کند که رادیم Ra خود بخود حرارت آزاد می کند. این خاصیت نمود ثبت شده از انرژی اتمی به شکل گرماست.
در سال 1910 میلادی در کنفرانس بروکسل در مورد رادیواکتیویته ، واحد رادیواکتیویته به افتخار او کوری نامیده شد. در مورد کشف رادیواکتیویته توسط هانری بکرل باید بگوییم که در سال 1896 میلادی ، بکرل در جستجوی شواهدی بود که ثابت کند مواد شیمیایی که نور طبیعی فلوئورسان هستند از خود پرتو ساطع می کنند.
او یک نمونه سولفات پتاسیم اورانیم را برداشت و آن را همراه با یک صفحه عکاسی در کاغذ سیاه پیچید. از آنجا که روزی ابری بود. نمونه بکرل خاصیت فلوئورسانی را از خود نشان نمی داد. او آن را درکشویی در آزمایشگاه خود گذاشت و به آزمایشهای خود در مورد لامپهای اشعه کاتدی ادامه داد. چند روز بعد ، دریافت که نمونه تصویری را بر روی صفحه عکاسی ایجاد کرده است. این نشان می داد که ماده مذکور شکلی از تشعشع را که بعدا ماری کوری آن را رادیواکتیویته نامید ، از خود ساطع کرده است.1922 میلادی نیلز بور نظریه طیفهای ساختار اتمی را منتشر کرد و در 1927 میلادی اصل مکمل بودن را تنظیم می کند که رفتار پیچیده رادیواکتیویته را توصیف می کند.
ارنست رادرفورد فیزیکدان بریتانی نیوزلندی الاصل (1871-1937) بر روی رادیواکتیویته و ماهیت ذرات آلفا (دارای بار مثبت) تحقیق کرد و متوجه شد که بار مثبت اتم در مرکز آن و در هسته ای ریز و متراکم متمرکز است. در سال 1930 میلادی رادرفورد تشعشعات مواد رادیواکتیو را منتشر کرد.
تابشهای رادیواکتیو:
چنان که گفته شد سه نوع تابش رادیواکتیو وجود دارد که ذرات آلفا از چهار ذره اتمی ، یعنی دو پروتون و دو نوترون تشکیل می شوند. این ذرات ضعیفترین نوع تابش رادیواکتیو هستند. و بار الکتریکی مثبت دارند. مسیر آنها را می توان با صفحه کاغذ مسدود کرد. ذرات بتا قدرتمند و از ذرات اتمی که الکترون خوانده می شوند و بار منفی دارند تشکیل می شوند. این کاغذ عبور می کند ولی آلومینیوم آن را مسدود می کند. پرتوهای گاما از همه قدرتمند ترند. آنها امواج الکترومغناطیسی اند و فاقد بارالکتریکی می باشند. اما پرتوهای گاما را فقط لایه ضخیمی از سرب متوقف می سازد. خروجی یا تابش رادیواکتیو می تواند وارد بافتهای زنده شود و به آنها صدمه بزند. بنابراین اطراف آن باید کنترل شود. این تابش را با وسیله ای به نام شمارنده گایگر – مولر ، که نام آن از مخترعانش اقتباس شده است ، می توان اندازه گرفت. وقتی تابش رادیواکتیو وارد این شمارنده می شود ، گاز موجود در آن حامل الکتریسیته می شود. مقدار بار را می توان روی صفحه ای قرائت کرد یا از طریق یک بلند گو به صورت صداهای تیک تیک خاصی شنید.
نیمه عمر:
نیمه عمر یک ماده زمانی است که طول می کشد تا خاصیت رادیواکتیویته آن به نصف کاهش یابد. مثلا نیمه عمر کربن 14 (شکل خاصی از عنصر کربن) 5600 سال است. یعنی 5600 سال طول می کشد تا نصف اتم های رادیواکتیو کربن دچار فروپاشی شوند ، یا یک گرم از اتم های رادیواکتیو به نیم گرم تقلیل یابد. 5600 سال دیگر طول می کشد که همین مقدار نیز به نصف برسد و به همین ترتیب.
نیمه عمر عناصر مختلف از چند ثانیه تا میلیونها سال متغیر است. فروپاشی شبکه ای زباله های اتمی زیان بخش حاصل از نیروگاههای هسته ای میلیونها سال طول می کشد. و همه موجودات زنده روی زمین حاوی مقدار معینی کربن 14 (کربن رادیواکتیو) هستند که با تبادل مداوم گازهای اکسیژن و دی اکسید کربن بین موجودات زنده و جو زمین تشکیل می شود. وقتی یک گیاه یا حیوان می میرد ، این تبادل متوقف می شود و کربن 14 شروع به فروپاشی می کند.
دانشمندان می دانند که نیمه عمر این کربن 5600 سال است. بنابراین پس از این مدت جسم مرده دقیقا نصف تشعشع رادیواکتیو زمان زندگی خود را ساطع می کند. این فروپاشی با آهنگ ثابتی انجام می شود و در نتیجه این امکان وجود دارد که با اندازه گیری میزان تابش زمان مرگ موجود مورد نظر را دریافت. باستانشناسان از عمر بعضی کربن برای یافتن تاریخ مومیایی های مصر باستان استفاده کرده اند.
از دیدگاه نظری ، همه مواد رادیواکتیو نهایتا به سرب تبدیل می شوند ، هسته اتم سرب پایدار است و بنابراین خاصیت رادیواکتیو ندارد.اما این امر به طور تجربی اثبات نشده است. زیرا نیمه عمر بعضی از عناصر بیش از عمر انسانهاست.
عناصر متداول و نیمه آنها:
اورانیم 238 نیمه عمر آن 5 میلیارد سال
اورانیم 235 نیمه عمر آن700 میلیون سال
پلوتونیم239 نیمه عمر آن 24000سال
کربن 14 نیمه عمر آن 5600 سال
ید131 نیمه عمر آن 8 روز
طلای 198 نیمه عمر آن 3 روز
سدیم 24 نیمه عمر آن 15 ساعت
فلوئور 17 نیمه عمر آن 1 دقیقه
پولونیم 214 نیمه عمر آن00000003/0 ثانیه
سرب پایدار(بدون نیمه عمر)
کاربردها:
بسیاری از ایزوتوپها رادیواکتیو هستند یعنی ذرات با فرکانس بالا را از هسته (مرکز) اتمهای خود ساطع می کنند. از آنها می توان برای دنبال کردن مسیر مواد متحرکی که از دید پنهان هستند ، مانند جریان خون در بدن یک بیمار در بیمارستان ، استفاده کرد.
- در جریان خون:
مقدار کمی از یک ایزوتوپ رادیواکتیو به درون جریان خون بیمار تزریق می شود. سپس مسیر آن توسط آشکار سازهای خاصی که فعالیت رادیواکتیویته را مشخص می کنند دنبال می شود. این اطلاعات به یک کامپیوتر داده می شود که صفحه آن هرگونه اختلالی مانند انعقاد خون در رگها را نشان می دهد. با استفاده از روشی مشابه ، می توان از ایزوتوپها برای مطالعه جریان مایعات در تاسیسات شیمیایی نیز استفاده کرد.
- در فرسودگی ماشین آلات:
آهنگ فرسودگی ماشین آلات صنعتی را نیز می توان با استفاده از ایزوتوپها اندازه گرفت. مقادیر اندکی از ایزوتوپها رادیواکتیو به بخشهای فلزی ماشین آلات ، مانند یاتاقانها و رینگ پیسونها اضافه می شود. سپس سرعت فرسودگی با اندازه گرفتن رادیواکتیویته روغنی که برای روغنکاری این بخشها به کار رفته است محاسبه می شود.
اندازه گیری رادیو اکتیویته
خروجی یا تابش رادیواکتیو می تواند وارد بافتهای زنده شود و به آنها صدمه بند ، بنابراین اطراف آن باید کنترل شود . این تابش را با وسیله ای به نام شمارنده گایگر ـمولر ، که نام آن از مخترعانش اقتباس شده است ، می توان اندازه گرفت وقتی تابش رادیو اکتیو وارد این شمارنده می شود ، گاز موجود در آن حامل الکتریسیته می شود . مقدار بار را می توان روی صفحه ای قرائت کرد ، یا از طریق یک بلندگو به صورت صداهای تیک تیک خاصی شنید.
منبع:http://daneshnameh.roshd.ir
هشت موضوع شگفت انگیز از زندگی آلبرت انیشتن
هشت موضوع شگفت انگیز از زندگی آلبرت انیشتن، که شما هیچ گاه آنان را نمی دانستید. بله،همگی ما می دانیم که انیشتن این فرمول [e=mc2] را کشف کرد. اما واقعیت آن است که چیز های کمی در مورد زندگی خصوصی اش می دانیم،خودتان را بااین هشت مورد،شگفت زده کنید!
1- اوبا سر بزرگ متولد شد
وقتی انیشتن به دنیا آمد او خیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ تا آنجایی که مادر وی تصور می کرد، فرزندش ناقص است،اما او بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه های طبیعی بازگشت.
2 - حافظه اش به خوبی آنچه تصور می شود، نبود
مطمئنا انیشتن می توانسته کتابهای مملو از فرمول و قوانین را حفظ کند،اما برای به یاد آوری چیز های معمولی واقعا حافظه ضعیفی داشته است. او یکی از بدترین اشخاص در به یاد آوردن سالروز تولد عزیزان بود و عذر و بهانه اش برای این فراموشکاری، مختص دانستن آن [تولد ]برای بچه های کوچک بود.
3 - او ازداستانهای علمی-تخیلی متنفر بود
انیشتن از داستانهای تخیلی بیزار بود. زیرا که احساس می کرد ،آنها باعث تغییر درک عامه مردم ازعلم می شوند و در عوض به آنها توهم باطلی از چیز هایی که حقیقتا نمی توانند اتفاق بیفتند میدهد.
به بیان او "من هرگزدر مورد آینده فکر نمی کنم،زیراکه آن به زودی می آید. به این دلیل او احساس می کرد کسانی که بطور مثال بشقاب پرنده ها را می بینند باید تجربه هایشان را برای خود نگه دارند.
4 - او در آزمون ورودی دانشگاه اش رد شد
درسال 1895 در سن 17 سالگی،انیشتن که قطعا یکی از بزرگترین نوابغی است،که تا کنون متولد شده،در آزمون ورودی دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوییس رد شد.
در واقع او بخش علوم وریاضیات را پشت سر گذاشت ولی در بخش های باقیمانده، مثل تاریخ و جغرافی رد شد.وقتی که بعدها از او در این رابطه سوال شد؛ او گفت:آنها بی نهایت کسل کننده بودند، و او تمایلی برای پاسخ دادن به این سوالات را در خود آحساس نمی کرد.
5 - علاقه ای به پوشیدن جوراب نداشت
انیشتن در سنین جوانی یافته بود که شصت پا باعث ایجاد سوراخ در جوراب می شود.سپس تصمیم گرفت که دیگر جوراب به پا نکند و این عادت تا زمان مرگش ادامه داشت.
علاوه بر این او هرگز برای خوشایند و عدم خوشایند دیگران لباس نمی پوشید، او عقیده داشت یا مردم اورا می شناسند و یا نمی شناسند.پس این مورد قبول واقع شدن[آن هم از روی پوشش] چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟
6 - او فقط یکبار رانندگی کرد
انیشتن برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه، از راننده مورد اطمینان اش کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین اورا هدایت می کرد، بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان،شنوندگان حضور داشت.
انیشتن، سخنرانی مخصوص به خود را انجام می داد و بیشتر اوقات راننده اش، بطور دقیقی آنها را حفظ می کرد.
یک روز انیشتن در حالی که در راه دانشگاه بود، باصدای بلند در ماشین پرسید:چه کسی احساس خستگی می کند؟
راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتن سخنرانی کند،سپس انیشتن بعنوان راننده او را به خانه بازگرداند.
عدم شباهت آنها مسئله خاصی نبود.انیشتن تنها در یک دانشگاه استاد بود، و در دانشگاهی که وقتی برای سخنرانی داشت، کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانست او را از راننده اصلی تمییز دهد.
او قبول کرد، اماکمی تردید در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از راننده اش پرسیده شود، او چه پاسخی خواهد داد، در درونش داشت.
به هر حال سخنرانی به نحوی عالی انجام شد، ولی تصور انیشتن درست از آب در آمد.دانشجویان در پایان سخنرانی انیتشن جعلی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند.
در این حین راننده باهوش گفت "سوالات بقدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ گوید"سپس انیشتن از میان حضار برخواست وبه راحتی به سوالات پاسخ داد،به حدی که باعث شگفتی حضار شد.
7 - الهام گر او یک قطب نما بود
انیشتن در سنین نوجوانی یک قطب نمابه عنوان هدیه تولد از پدرش دریافت کرده بود.
وقتی که او طرز کار قطب نما را مشاهده می نمود، سعی می کرد طرز کار آن را درک کند. او بعد از انجام این کار بسیار شگفت زده شد.بنابر این تصمیم گرفت علت نیروهای مختلف در طبیعت را درک کند.
8 - راز نهفته در نبوغ او
بعد از مرگ انیشتن در 1955 مغز او توسط توماس تولتز هاروی برای تحقیقات برداشته شد.
اما اینکار بصورت غیر قانونی انجام شد. بعدها پسر انیشتن به او اجازه تحقیقات در مورد هوش فوق العاده پدرش را داد.
هاروی تکه هایی از مغز انیشتن را برای دانشمندان مختلف در سراسر جهان فرستاد. از این مطالعات دریافت می شود که مغز انیشتن در مقایسه با میانگین متوسط انسانها،مقدار بسیار زیادی سلولهای گلیال که مسئول ساخت اطلاعات هستند داشته است.همچنین مغز انیشتن مقدار کمی چین خوردگی حقیقی موسوم به شیار سیلویوس داشته، که این مسئله امکان ارتباط آسان تر سلولهای عصبی را بایکدیگر فراهم می سازد.
علاوه بر اینها مغز او دارای تراکم و چگالی زیادی بوده است و همینطور قطعه آهیانه پایینی دارای توانایی همکاری بیشتر با بخش تجزیه و تحلیل ریاضیات است.
توماس ادیسون
مخترع امريكايي ( 1847- 1931)
» توماس اديسون» در سال 1847 در شهر «ميلان»، در ايالت «اوهايو» امريكا متولد شد. تام در كودكي مانند ديگر بچه ها در مدرسه موفق نبود و مادرش تصميم گرفت او را در خانه تحت تعليم قرار دهد. از اين رو، تعداد زيادي كتاب به او داد تا مطالعه كند. تام پسري كنجكاو بود و هميشه در تلاش بود تا بفهمد چيزهاي اطرافش چگونه عمل مي كنند و دوست داشت بتواند كاري كند كه آنها بهتر عمل كنند.
تام در دوران جواني آزمايشگاهي درست كرد؛ جايي كه مي توانست ايده ها و نظرياتش را آزمايش كند. او بسياري از چيزها را در همين آزمايشگاه اختراع كرد. زمانى كه اديسون 7 ساله بود، خانواده اش به ميشيگان نقل مكان كردند. 4 سال بعد، توماس به عنوان پسر بچه فروشنده روزنامه و شيرينى در قطار بين پورت هورون و ديترويت مشغول به كار شد. اين شغل وقت چندانى از وى نمى گرفت و او مى توانست به اندازه كافى به كارهاى ديگر مشغول شود. او در سال 1862 هفته نامه خود به نام «هرالد هفتگى» را منتشر ساخت. علاوه بر اين، اديسون يك دوره كارآموزى به عنوان تلگرافيست را گذراند و طى سال هاى 1863 تا 1868 در همين رشته به كار خود ادامه داد.
اديسون نخستين اختراع خود را كه يك دستگاه شمارش برگه هاى راى بود، در سال 1868 به ثبت رساند. اما اين دستگاه در كنگره آمريكا مورد استفاده قرار نگرفت؛ چرا كه اين هراس وجود داشت كه بتوان در كار آن تقلب كرد. يك سال بعد، او در نيويورك مدير كمپانى استاك اند گولد شد، شركتى را به اسم خود تاسيس كرد و از اين زمان به سرعت در كارهايش ترقى كرد.
توماس اديسون در سال 1871 با خانم مرى استيل ول (M .Stillwell) ازدواج كرد و در همين سال هم نخستين ماشين تحرير را اختراع نمود. در اين دوره او در يك آزمايشگاه در نيوجرسى كار مى كرد. در تاريخ هجدهم ژوئيه سال 1877 اديسون فونوگراف يا دستگاه ضبط صدا را اختراع كرد و نخستين انسانى بود كه صداى ثبت شده خود را شنيد.
در سال 1879 لامپ اختراعى او كه از يك رشته ذغالين ساخته شده بود، بيش از 40 ساعت درخشيد. علاوه بر اين، اديسون كار دستگاه تلفن را به وسيله يك ميكروفون حاوى ذرات ذغال بهبود بخشيد. در سال 1880 در منلوپارك - نخستين كارخانه لامپ سازى- شروع به كار كرده و در كنار اين كار به اختراعات ديگر خود از جمله فيوز الكتريكى، دستگاه هاى اندازه گيرى و تكامل ديناموهاى ماشين هاى بخار پرداخت. در سال1883 اثر اديسون كه بعدها به اختراع رشته هاى درخشان و لامپ هاى الكتريكى منجر شد، رسماً به نام او ثبت گرديد. تا سال 1890 اديسون كار فونوگراف را بهبود بخشيد و شركت اديسون جنرال الكتريك را تاسيس كرد. اما برخلاف شايعات موجود، اديسون مخترع صندلى الكتريكى نبود. اين صندلى توسط يكى از همكاران او به نام هارولد پى براون اختراع شد.
در سال 1891 اديسون دستگاه سينماتوگراف، كه يكى از مراحل ابتدايى تكامل دوربين فيلمبردارى بود را اختراع كرد. بايد متذكر شويم كه اختراعات اديسون كه فهرست آن پايانى ندارد، از جمله تلفن، تلگراف، ميكروفون و لامپ الكتريكى در واقع تنها بهبود و تكامل كار دستگاه هاى اختراع شده پيشين بودند.
اختراع مورد علاقه اش، گرامافون يا دستگاه ضبط صوت بود. معروفترين اختراع اديسون، چراغ حبابي بود. در آن زمان، مردم براي روشن كردن خانه هايشان از چراغ هاي نفتي و گازي استفاده مي كردند. اديسون مي دانست كه استفاده از الكتريسيته بسيار ساده تر و ارزانتر خواهد بود. مشكل اينجا بود كه كسي نمي دانست چگونه بايد اين كار را انجام دهد. اديسون مدت زيادي بر روي ايده اش كار كرد. وي بسياري از چيزها را مورد آزمايش قرار داد كه هيچ كدام عمل نمي كردند، اما هيچ گاه مايوس نشد و كارش را قطع نكرد؛ او به تلاش خود ادامه داد، تا روزي كه توانست آنچه را مي خواست، بدست آورد. امروز، شما به سادگي مي توانيد با فشار دادن كليدي، هر زمان نور و روشنايي را داشته باشيد. در سال 1882 اديسون اولين نيروگاه برق را در نيويورك ايجاد كرد كه به 85 مشتري برق مي فروخت و توانايي روشن كردن 5000 لامپ را دارا بود. وي همچنين دوربين متحرك را اختراع كرد. بسياري از ماشين هاي الكتريكي كه امروزه در خانه ها يا مدارس مورد استفاده قرار مي گيرد، از ايده ها و نظريات اديسون نشات گرفته اند.
اختراع كردن بهترين چيزي بود كه اديسون به آن علاقه داشت. او ابتدا مي انديشيد كه اشياء پيرامونش چگونه كار مي كنند، سپس فكر مي كرد كه چگونه مي تواند كاري كند كه آنها بهتر عمل كنند؛ كه به آن الهام مي گويند. اما قسمت مشكل كار اينجا بود كه اديسون بايد ايده هايش را در عمل پياده مي كرد. او انواع چيزها را استفاده مي كرد تا در نهايت، آن چه را كه دقيقاً مي خواست، پيدا كند. خود او آن را سخت كاركردن و نااميد نشدن مي دانست. او مي گفت :
«اختراع يك درصد الهام گرفتن و 99 درصد پشتكار و جديت است».
اديسون در اول فوريه 1893، كار ساختمان «بلك ماريا» نخستين استوديوي تصاوير متحرك را در «وست اورنج» نيوجرسي به پايان برد. او كوشيد تا اختراع دوربين فيلمبرداري را به خود اختصاص داده و حق استفاده انحصاري از آن را به دست آورد، اما در روز 10 مارس 1902 ، ادعاي او در يك دادگاه استيناف ايالات متحده رد شد. وي در سال 1894، تحقيقاتي را در زمينه تركيب فيلم و صدا به انجام رساند كه سرانجام منجر به اختراع «كينه توفون» گرديد. اين دستگاه تركيب ناهماهنگي از كينه توسكوپ و گرامافون استوانه اي بود كه با استقبال مردم مواجه نگرديد.
اديسون در روز 6 ژانويه 1931 درخواست نامه ثبت آخرين اختراع خود « وسيله نگهدارنده اشياء هنگام آبكاري» را به اداره اختراعات فرستاد، اما پيش از دريافت پاسخ خود و در سن 84 سالگي درگذشت.
آلفرد لوتار وگنر در اول نوامبر 1880 در برلین متولد شد. وی دکترای خود را در سال 1904 در رشته ستاره شناسی از دانشگاه برلین دریافت کرد. وی بر پایه مطالعاتی که داشت مجذوب نظم هواشناسی گردید. وی با دختر یکی از مشهورترین هواشناسان به نام ولادمیر کوپن ازدواج کرد. وی از اولین پیشگامان ثبت اطلاعات آب و هوایی در آسمان و با استفاده از بالن بود و جبهه های هوایی را بوسیله بالن دنبال می کرد. سخنرانی های وی به کتاب های درسی استاندارد در هواشناسی تبدیل شدند و مدت ها تحت عنوان "ترمودینامیک اتمسفر" به تدریس آنها پرداخته شد. وی استاد دانشگاه ماربورگ بود و در سال 1911 زمانی که وی در کتابخانه دانشگاه مشغول مطالعه بود پی به شباهت فسیل های شناخته شده در لایه های زمین شناسی قسمت هایی شد که در حال حاضر توسط اقیانوس از یکدیگر جدا شده اند. وی به شباهت مرز قاره ها به یکدیگر توجه کرد و بیان داشت به نظر می رسد که قاره ای بزرگ توسط یک اره مویی در طول مرز کنونی بریده شده است. اما برای اثبات این ادعا وگنر باید به جمع آوری شواهدی می پرداخت تا فرضیه خود را ثابت کند. وی اعتقاد داشت که بر اساس شواهد فسیلی یک ابرقاره در 200 میلیون سال قبل وجود داشته که به قطعات مختلف و قاره های کوچکتر تقسیم شده است. وگنر از عوارض زمینی، فسیل ها و آب و هوا به عنوان شواهد پشتیبان فرضیه خود در مورد اشتقاق قاره ها استفاده کرد. مثال هایی از عوارض زمینی مانند رشته کوه های آفریقا و امریکای جنوبی که پس از کنار هم قرار دادن دو قاره در یک خط قرار می گرفتند، همچنین لایه های ذغال دار در اروپا که با لایه های ذغال دار امریکای شمالی تطابق داشتند ارائه شد. وگنر متوجه شده که فسیل های خزندگان مانند مزوساروس و لیستروساروس در محل هایی یافت می شوند که امروزه توسط اقیانوس از یکدیگر جدا افتاده اند و خزندگان نمی توانسته اند این مسیر طولانی را شنا کرده باشند. پس وگنر نتیجه گرفت که آنها در یک سرزمین واحد در کنار هم زندگی می کرده اند. از سال 1912 وی آشکارا به دفاع از انگاره "اشتقاق قاره ای" پرداخت و بیان داشت که قاره های امروزی در ابتدا به یکدیگر متصل بوده و یک سرزمین واحد را تشکیل می داده اند. در سال 1915 وگنر در کتاب "منشا قاره ها و اقیانوس ها" انگاره خود را منتشر کرد و نام "پانگه آ"( به معنی همه سرزمین ها) را برای ابرقاره اولیه انتخاب نمود. وی در این کتاب شواهد فراوان و متنوعی را از علوم مختلف برای انگاره خود بیان کرد. انگاره وی در دهه 1920 گسترش یافت و شواهد مبسوطی به آن افزوده گردید. آخرین شواهد مربوط به مشاهدات مهمی از اعماق اقیانوس هایی بود که از نظر زمین شناسی بسیار جوان بودند و علم اقیانوس شناسی بود. آلفرد وگنر برای توضیح چگونگی اشتقاق قاره ها و دور شدن آنها از هم انگاره ای تحت عنوان " گریز از مرکز" ارائه داده بود که بعدا ثابت شد که اشتباه است. این انگاره بیان می داشت که نیروی گریز از مرکز حاصل از حرکت دورانی زمین به دور خود باعث می شود قاره های سنگین به سمت استوا حرکت کنند. وی اعتقاد داشت که این عامل در ترکیب با نیروی حاصل از کشش جزر و مدی (جاذبه خورشید و ماه) علت اصلی اشتقاق قاره ها هستند. با توجه به شواهد زیاد و اتفاقی که وگنر برای انگاره اش جمع آوری کرده بود اما وی نتوانسته بود تا مکانیزم متقاعد کننده ای را برای آن ارائه دهد. بنابراین تنها تعداد کمی از دانشمند ان از ایده های او پشتیبانی کردند که از آن جمله می توان به الکساندر دوتویت از افریقای جنوبی و آرتور هلمز از انگلستان اشاره کرد. در سال 1924 ویرایش امریکایی انگاره وگنر منتشر شد و انجمن زمین شناسان نفت امریکا (AAPG) کنفرانسی را در مخالفت با فرضیه اشتقاق قاره ای ترتیب دادند. در دهه 1930 فرضیه وگنر به کلی مردود و برای 30 سال مهجور گردید. در دهه 50 و 60 میلادی با توسعه علوم زمین و پیشرفت مطالعات و دستگاه ها، شواهد برجسته ای از گسترش بستر اقیانوس ها به همراه آنومالی های مغناطیسی متقارن در اطراف پشته های میان اقیانوسی کشف شد. این شواهد به سرعت فرضیه اشتقاق قاره ای را زنده و مستقیما باعث ایجاد انگاره "زمین ساخت صفحه ای" گردید و آلفرد وگنر به سرعت به عنوان پدر یکی از مهم ترین انقلاب های علمی قرن بیستم شناخته شد. وگنر عضو گروهی بود که برای مطالعه چرخش هوای قطبی به گرینلند اعزام شدند. وگنر در آخرین سفرش در نوامبر 1930، به همراه همکارش راسموس ویلامسن ناپدید شد و جسد وی در 12 می 1931 پیدا شد. دلیل مرگ وی سکته قلبی در اثر فشار بالا عنوان گردید. وی می گفت: ((علم یک فرایند جمعی است و ممکن است در یک زمان طولانی تر از عمر انسان اتفاق بیافتد. اگر من بمیرم، یکی جای من را خواهد گرفت و اگر تو بمیری یکی جای تو را. چیزی که مهم است به نتیجه رسیدن علم است)) به یاد این دانشمند بزرگ، موسسه ای برای مطالعات قطبی و دریایی در سال 1980 در آلمان به نام وی ایجاد شد. دره های برخوردی شهاب سنگ هایی در ماه و مریخ به نام وگنر ثبت شدند و سیارکی با نام وی با عنوان 29227 Wegener نامگذاری گردید.
مولکول ، دستهای از اتمهاست که با پیوندهای شیمیایی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. مولکولهای یک عنصر ، یکسان و فقط حاوی اتمهای از یک نوع هستند. مثلا مولکولهای گاز اکسیژن از دو اتم اکسیژن تشکیل شدهاند. مولکولهای یک ترکیب نیز یکسانند. اما در این مورد ، هر مولکول حاوی بیش از یک اتم است. مثلا در آب ، هر مولکول از دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن تشکیل شده است.
همه گازها ، اکثر مایعات و بسیاری از جامدات غیر فلزی از مولکول تشکیل شده است.
اندازه هر مولکول
اندازه مولکولها از حدود یک ده میلیونیم میلیمتر تا یک هزارم میلیمتر متغیر است. سادهترین انواع مولکولها فقط دو یا سه اتم دارند. مثلا گاز هیدروژن از مولکولهایی تشکیل شده است که فقط دو اتم هیدروژن دارند. مولکولهای بزرگتر از انواع مختلفی از اتمها تشکیل میشوند که به صورت ساختار پیچیدهای در کنار هم قرار گرفتهاند. مثلا یک مولکول گلوکز در مجموع ، 24 اتم کربن ، هیدروژن و اکسیژن است.
اما بزرگترین مولکولها در واقع از تعداد زیادی مولکولهای کوچکتر تشکیل میشوند که به صورت الگویی تکرار شونده در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. این مولکولها ، درشت مولکول خوانده میشوند. به عنوان مثال ، درشت مولکول پلی اتیلن از درشت مولکولهایی تشکیل میشود که هر یک از آنها میتواند تا 50000 اتم داشته باشد.
مولکول آب
قطره ای آب اختیار کنید و قطر آن را اندازه بگیرید. این فاصله را بر صد و بعد بر هزار و باز هم بر هزار تقسیم کنید. آنچه بدست میآید، طول تقریبی یک مولکول آب است. همانطور که برای ساختن خانه ، باید تعداد بسیاری زیادی آجر فراهم آوریم، برای تشکیل یک قطره آب نیز به چیزی در حدود یک میلیون میلیون میلیون مولکول آب نیاز داریم.
شکل مولکول آب
مولکول آب ، به ظاهر مانند هلویی است که دو زرد آلو در دو کنار قرار گرفته باشند و هلو که در وسط جای دارد، اتم اکسیژن است و زرد آلوهایی در دو طرف آن ، اتم هیدروژن هستند. رابطه ظریفی به نام پیوند ، اکسیژن را به هر دو اتم هیدروژن متصل میکند. اگر اتمها را با دایره نشلان دهیم، پیوند بین آنها را به وسیله خطهایی مشخص میکنیم که مراکز این دایرهها را بهم وصل میکند.
گاهی ، شکل تقریبی اتمها ، یعنی دایرهها را رسم نمیکنند و فقط مراکز آنها را با خط به یکدیگر مربوط میسازند. دو یا سه خط موازی بین مراکز ، نشان دهنده وجود دو یا سه پیوند است. شیمیدانان به این طریق مولکولها را رسم میکنند.
رقص مولکولها
مولکولی را از قطره آب جدا کنید، شاید یکی را که به هوا بخار میشود، به چنگ بیاورید. مولکول ، مانند فرفره با سرعت خیره کننده ای به دور خود میچرخد. سرعت دوران آن به حدی است که تنها در یک ثانیه ، یک میلیون میلیارد بار میچرخد. فرفره مولکول برخلاف فرفره معمولی ، در سه جهت مختلف دوران میکند. در حالی که مولکول با سرعت میچرخد، اتمهای آن بیقرار میرقصند.
اگر چه رقص اتمها هزار بار از گردش مولکولها آهستهتر است، ولی باز هم خیلی سریع است. همین که کمی بین این اتمها فاصله بیافتد، دوباره به سوی هم میآیند، احوال پرسی مختصری میکنند و باز از هم جدا میشوند. پیوندهای بین اکسیژن و اتمهای هیدروژن مانند فنر باز و بسته میشود و زاویه بین آنها مدام تنگ و گشاد میگردد. به این ترتیب ، مولکول همواره در پیچ و خم است، پیچ خمهایی که موزوناند. سه اتم به هم متصلاند و حرکات آنها به طرز شگفت انگیزی هماهنگ است.
رقص اتمها سه حرکت مختلف دارد: در یکی ، دو پیوند هماهنگ با هم کشیده میشود، در حرکت دو خم ، یک پیوند کشیده و پیوند دیگر جمع میشود و در سومین حرکت ، مولکول به حالت پاباز در میآید.
پازل مولکولی
اتم کربن ، یکی از سودمندترین اتمها برای ساختن مولکول است. این اتم ، با ایجاد چهار پیوند محکم میتواند به چهار اتم دیگر ملحق شود. به این ترتیب ، طبیعت ، این امکان را به ما میدهد که با مولکولهای ساختمانی کربن ، ساختاری سهبعدی بسازیم. مولکولهای اجسام آلی ، مانند مولکولهای اعضای بدن ما ، گیاهان سبز و نفت خام ، همگی از چارچوبهای محتوی اتمهای کربن بوجود آمدهاند.
سادهترین عضو این خانواده از مولکولهای آلی ، دارای یک اتم کربن است که چهار اتم هیدروژن به آن متصل شده است. این مولکول به شکل زنجیر و یا ساختارهای پیچیده تری از قبیل هرم و مکعب باشند. اتم بور ، بیش از کربن میتواند دور و بر خود را شلوغ کند. به این دلیل ، کارآیی بیشتری دارد. این اتم می تواند ساختارهایی با پیچیدگی حیرت آور تشکیل دهد. مثلا مولکول پاراکربوران ، ده اتم بور و دو اتم کربن دارد و به شکل بیست وجهی است. بیست وجهی ، شکل فضایی است با دوازده گوشه.
بوی مولکولها
مولکول بنزن ، شش ضلعی کاملی از اتمهای کربن است. هر اتم کربن ، با یک اتم هیدروژن و از دو طرف با اتمهای کربن پیوند دارد. با استفاده از این واحدهای شش ضلعی میتوان خانواده کاملی از مولکولها به نام آروماتیک ساخت. این ترکیبات ، علاوه بر خواص جالبی از قبیل پایداری زیاد ، بوهای تند و مشخصی نیز دارند که از عطر رازیانه گرفته تا بوی تند نفتالین و قیر تغییر میکنند.
خیلی از مولکولها بوی مخصوصی دارند. تنها تبدیل یک اتم در مولکول ممکن است موجب تغییر کامل بوی آن شود. مثلا مولکول سولفید هیدروژن گویی با مولکول آب ، دوقلو است، ولی بوی بد تخم مرغ گندیده از آن به مشام میرسد. خوشبختانه ، اکثر مواد ، بوی خوش دارند. به عنوان مثال ، مولکول استات آمین ، همچنان که میتوان از برخی از لاکهای ناخن تشخیص داد، بوی گلابی دارد. علت وجود بوی مشخص مولکولها ، هنوز کشف نشده است. ولی این بو ، به چگونگی تماس مولکول با سلولهای بینی ارتباط دارد.
تعریف کیک
کیک، یکی از انواع شیرینی هاست که جزو دسته ی غذاهای پخته طبقه بندی می شود. معمولاً در تهیه ی کیک ها، آرد ماده اصلی محسوب می شود. اما به علاوه آن از مواد شیرین کننده همچون شکر، تخم مرغ، نشاسته و یا گلوتن، کره، شیر، آب یا آب میوه، ادویه جات مختلف (با توجه به نوع کیک) و همچنین ماده ای برای حجم دادن به خمیر مثل بیکینگ پودر استفاده می شود.
در مراسم مختلف از کیک به عنوان دسر استفاده می کنند. بعضی جشن ها بدون کیک اصلاً معنی ندارد، از جمله جشن تولد و عروسی. در عروسی ها، عروس و داماد اولین کسانی هستند که باید کیک را بریده و بخورند. برای جشن های تولد، معمولاً کیک ها را با مواد رنگی مختلف تزئین می کنند و رویش شمع را قرار می دهند. کسی سالگرد تولدش است، پس از آرزو کردن، شمع ها را فوت می کند و پا به سن جدید می گذارد.
روش های تهیه کیک
انواع کیک ها را با استفاده از روش های متفاوتی می پزند:
• روش تهیه کرم: در این روش پیش از آن که سایر مواد را به کیک اضافه کنند، کره را با شکر آن قدر هم می زنند تا به شکل کرم در بیاید.
• آب شدن و مخلوط کردن: در این روش، مواد خشک را با هم مخلوط نموده و سپس کره «ماده غذایی» ی آب شده و دیگر مایعات را به مواد خشک اضافه می کنند.
• مالیدن: در این روش قبل از این که مایعات را به مواد کیک اضافه کنند، کره «ماده غذایی» جامد را داخل مواد خشک قرار می دهند و با مالش دادن این مواد با کره، کره «ماده غذایی» به تدریج ذوب می شود.
• همه با هم: در این روش مواد خشک و روغن را داخل مخلوط کن می ریزند و شیر را به تدریج به آن اضافه می کنند.
• تهیه اسفنج: تخم مرغ را با شکر آن قدر هم می زنیم تا سفت شده و از ظرف بیرون نریزد. سپس آرد را به آرامی به مواد اضافه می کنیم. در تهیه ی این نوع کیک، از بیکینگ پودر و روغن استفاده نمی شود. تهیه کیک اسفنجی مهارت ویژه ای را می طلبد.
پس از این که کیک پخت، از مخلوط سفیده تخم مرغ و خاکه قند و یا خامه زده شده برای تزئین آن استفاده می کنند. می توان از انواع میوه جات، مربا، ژله و کمپوت هم برای تزئین کیک استفاده نمود.
کلوچه
کلوچه، نوعی کیک تخت کوچک است که می توان آن را آن قدر پخت تا کاملاً برشته شود یا این که در حدی آن را پخت که نرم باقی بماند. البته مدت زمان پخت آن به نوع کلوچه بستگی دارد. انواع متفاوتی دارد. میتوان از انواع مرباها و ژله ها در وسط آن استفاده نمود. می توان به خمیر آن مواد مختلف اضافه کرد و مثلاً کلوچه نارگیلی (با اضافه نمودن پودر نارگیل، کلوچه ی کاکائویی و… تهیه کرد. البته انواع کلوچه های محلی هم در هر منطقه وجود دارد؛ مثل کلوچه های فومنی که در ناحیه ی فومن تهیه می شوند و بسیار خوشمزه هستند.
شب عید فطر، مانند شب قدر
شب عید فطر، شب نزول رحمت الهی است. شبی است که گناهان انسان آمرزیده میشود. در روایات آمده است که فضیلت این شب از شب قدر کمتر نیست. شب عید فطر، شبی است که خداوند عطایا و پاداشهای خود را به مؤمنان روزهدار میدهد. غسل کردن، زیارت امام حسین(ع)، خواندن دعاها و به جا آوردن نمازهای مستحب از جمله اعمال این شب عزیز است.
عید فطر روز تولد دوباره انسان است
عطر دل انگیز ایمان در دلها به مشام میرسد. گلبوتههای صبر و مبارزه با نفس در جانها شکفته میشود. روز عید فطر همه چیز رنگ و بوی خدایی دارد. هر چه اعمال نیک، تقوا و پرهیزکاری انسان بیشتر باشد، در روز عید به خدا نزدیکتر و عطر و بوی عید برای او دلپذیرتر خواهدبود. عید فطر زمان شکفتن گلهای ایمان در دل و جان انسان است. تحفه خداوند به مؤمنانی است که با سلاح روزه به غبارروبی خانه دل پرداختهاند. آنان که پلیدی را از جان خود بیرون رانده و به جای آن اخلاص و ایمان را جایگزین کردهاند. آری عید سعید فطر روز تولد دوباره انسان است.
رحمت خدا در روز عید
خداوند برخی از روزها را نسبت به روزهای دیگر پربرکت و نورانیتر ساخته است. زندگی انسان آمیخته از خوشیها و سختیها و موفقیتها و ناکامیها است. در کنار دیگر روزها اعیاد الهی مانند ستارههای زیبا میدرخشند.
خداوند در رو زعید، درِ رحمت خویش را به روی تمامی بندگان میگشاید از این رو انسانهای گنهکار فرصت این را دارند تا از بخشش و رحمت الهی بهرهمند شوند. گویی روح انسان دوباره جوان میگردد و رایحه خوشبوی الهی در کالبدش دمیده میشود.
ضیافت خدا
انسان مؤمن در طول ماه پربرکت رمضان فرمان خداوند را اطاعت میکند، آنچه را که خداوند واجب کرده است، مو به مو انجام میدهد، رنج گرسنگی و تشنگی و تربیت نفس و عبادت حق را تحمل میکند و لذت ترک گناه را درک میکند. هر کس که در این ماه در رسیدن به حق و کسب رضای معبود گوی سبقت را برده باشد، سهم بیشتری از برکات خوان گسترده عید سعید فطر خواهد داشت.
عید فطر، عید فطرت
رمضان به پایان رسید و اینک روزی است که باید نتیجه یک ماه روزه و عبادت را جشن گرفت و چه نتیجهای زیباتر از این که غنچههای فطرت انسان در سپیده عید فطر، شکوفا شود و جان انسان در فضای معطرش به پرواز درآید. عید فطر، عید فطرت است. روزی است که انسان به فطرت پاک خود باز میگردد و به شکرانه این بازگشت، به ستایش باریتعالی و به جشن و سرور میپردازد.
جشن قرب به خدا
عید فطر، روز جشن است، جشن نزدیکی و قرب به بارگاه الهی، جشنی که به مناسبت پایان یک ماه عبادت مخلصانه برگزار میشود. به راستی که عید فطر، روز بازگشت به فطرت، بازگشت به خدا، اتصال به آسمان و عروج به عرش اعلی است. عید فطر نمادی از پرواز انسان به ملکوت معنویت است.
عید فطر، روز بخشش گناهان
عید فطر روزی است که روزهداران پاداش یک ماه عبادت و کوشش خود را دریافت میکنند و عیدی میگیرند. پاداش روزهداران بخشش گناهان و خشنودی حضرت رحمان است. پس باید به هوش باشیم که پس از پایان این ماه مبارک در کارنامه اعمال خود جز نیکی نیاریم و در زمین مصفّای دل جز بذر خوبی نکاریم. حضرت امیر(ع) میفرمایند: «کمترین پاداش روزهداران آن است که در آخرین روز ماه مبارک رمضان فرشتهای آنان را ندا میدهد و میگوید: مژده باد بر شما ای بندگان خدا، که خداوند گناهان گذشته شما را بخشید. پس مواظب باشید که از این پس چه میکنید.»
روز اعطای جوایز و پاداش
روز عید فطر، روزی است که از سوی خداوند متعال، میان مؤمنان جوایزی تقسیم میکنند. مؤمنانی که در ماه مبارک رمضان، برای رضای خداوند روزه گرفتهاند، در این روز منتظر دریافت پاداشند. حضرت علی(ع) در یک روز عید فطر و در خطبه نماز، فرمودند: «روز عید فطر، روزی است که نیکوکاران پاداش میگیرند و گناهکاران زیان می بینند.» به راستی چه پاداشی برای مؤمنان بهتر از این که گناهانشان بخشوده شود و غرق رحمت خداوند شوند.
اعمال روز عیدفطر
عید سعید فطر از بزرگترین و مهمترین اعیاد اسلامی است. از جمله اعمالی که برای این روز ذکر کردهاند، غسل کردن، جامه نو پوشیدن و عطر زدن و زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) است. همچنین خواندن نماز عید که فضیلت بسیار دارد و اینکه روزهدار پیش از نماز عید افطار کند. پرداخت زکات فطره ـ و حتی جدا کردن آن از قبل ـ نیز از اعمال این روز گرامی است. پرداخت زکات فطره به مستمندان در صورت تحقق شروط آن، از واجبات موکّد است؛ زیرا علاوه بر منافع اجتماعی و اقتصادی که دارد، سبب قبولی روزه و بیمه شدن جسم و جان در برابر پیشآمدهای ناگواری میشود که ممکن است تا سال آینده برای فرد و نزدیکانش پیش آید.
کمک به نیازمندان
مسلمانان با پرداخت زکاة فطره قبل از برگزاری نماز عید فطر، علاوه بر انجام وظیفه شرعی خویش باعث ریشه کنی فقر و رضایت خاطر برادران دینی و مسلمان خود میشوند. مسلمان زکات مال خویش را برای رضای حق و نزدیکی به خدا، قبولی روزههای ماه رمضان و بیمه کردن سلامت خود و خانواده تا آخر سال پرداخت میکنند.
زکات فطره، هدیهای به محرومان
امام صادق(ع) میفرمایند: «کسی که روزه میگیرد ولی زکات فطره نمیپردازد، روزه او پذیرفته نمیشود.» از این جمله گهربار امام صادق(ع)، به اهمیت زکات فطره پی میبریم.
زکات فطره، هدیهای است که انسان مؤمن به شکرانه یک ماه عبادت حق تعالی و بهره بردن از نعمتهای آسمانی، به محرومان و نیازمندان پرداخت میکند و با این کار از خدای بزرگ میخواهد که جان و مال او را از گزند هرگونه آفت و بیماری، به دور دارد و دیگران را هم امکان بهرهبردن از نعمتها روزی کند.
نماز عید فطر
در روز عید سعید فطر، انسان با خواندن نماز پرشکوه عید، به معبود و ولی نعمت واقعی خویش نزدیکتر میشود. بندگان مؤمن و پرهیزکار خداوند با برآمدن اولین اشعههای زیبای خورشید، مهیّای برگزاری نماز پرشکوه عید میشوند. شکوه و عظمت نماز عید دلهای مؤمنان را جلا میبخشد و دشمنان اسلام را خوار و ذلیل میسازد.
نماز عید، سرچشمه نور
نماز پرشکوه و دشمنشکن عید فطر، سرچشمهای از انوار پربرکت الهی است. انسان، جان و روح خود را در زلال آن میشوید و به فطرت پاک خود باز میگردد. صفوف به هم پیوسته در نماز عید، نشانی از وحدت امت اسلامی است که مؤمنان در آن دوشادوش یکدیگر به ستایش حق تعالی میایستند و نعمتهای بیکرانش را سپاس میگویند.
خطبههای معنوی
خطبههای نماز عید فطر، عالیترین و بهترین درسهای معنوی را به نمازگزاران میآموزد. خطبههای نماز عید دعوت مردم به وحدت و یکرنگی است. فراخوانی است برای درک و نشر فضایل اسلامی. کلاس درسی است که مسلمانان با جان و دل در آن شرکت میجویند و از تعالیم آسمانیاش بهره میگیرند.
خطبه حضرت امیر(ع) در روز عید فطر
حضرت امیر(ع) پس از نماز عید سعید فطر خطبه میخواندند و در آن، پس از حمد و ستایش خدای متعال و بیان نعمتهای او و نیز درود و سلام بر رسول خدا(ص) و خاندانش و سفارش به تقوای الهی میفرمودند: «خداوند ما و شما را در زمره کسانی قرار دهد که بدو امیدوار و از او هراسناکند. بدانید این روز که خداوند آن را برای شما عید قرار داده و شما را سزاوار بهرهمندی از آن دانسته، برای آن است که نام او را بر زبان آرید تا خدا هم شما را یاد کند. او را به نیایش یاد کنید تا شما را پاسخ گوید. زکات فطرة خود را بپردازید که سنت پیامبر و تکلیفی از سوی خداست. هر کس باید به نام خود و خانوادهاش، مرد و زن و کوچک و بزرگ، یک صاع گندم یا خرما یا جو بپردازد. …خداوند همه ما را از گناه باز دارد و آخرتمان را از دنیایمان نیکوتر گرداند.»
گفتار رسول خدا(ص) درباره عیدهای فطر و قربان
شاید هیچ جامعه و گروهی نباشد که ایام خاصی به عنوان عید نداشته باشد، اما معنی عید در میان اقوام و فرهنگها یکسان نیست. در برخی از جوامع روزهای عید، صرفا روزهای شادی و تفریح است؛ از سوی دیگر، در برخی از فرهنگها اعیاد به نوعی با دین و معنویت ارتباط داشته، یا بهطور کلی خاستگاه مذهبی و آیینی دارند. در فرهنگ اسلامی اعیاد، یوم اللّه هستند و ارتباط تنگاتنگی با دین و مذهب دارند. پیامبر خدا(ص) می فرمایند: «زمانی که وارد مدینه شدم، اهالی آن شهر از زمان جاهلیت دو روز داشتند که طی آن دو روز به بازی و تفریح میپرداختند. خداوند به جای آن دو روز، دو روز بهتر به شما داد، روز فطر و روز قربان.»
گفتار حضرت علی(ع) در روز عید فطر
خداوندا به ما رحم کن و با غفران و آمرزشت ما را ببخش که تو والا و بزرگ مرتبهای. امروز روزی است که خداوند آن را برای شما مسلمانان عید قرار داده و شما را شایسته و سزاوار این عید ساخته است. پس همواره به یاد خدا باشید تا خدا نیز به یاد شما باشد.
او را بخوانید تا اجابت کند، در این روز سعید، زکوة فطره خویش را بپردازید که به راستی این سنت پیامبر شماست و از سوی پروردگار بر شما واجب شده است.
شباهت روز عید فطر با مقامات اخروی در کلام حضرت علی
امیرمؤمنان حضرت علی(ع) در روز عید فطر خطبهای ایراد کردند و فرمودند: ای مردم! همانا این روز، روزی است که در آن نیکوکاران پاداش مییابند و هرزهکاران زیان میبینند. این روز شباهت بسیاری به روز رستاخیز دارد؛ پس وقتی از خانههایتان به سوی مصلا میروید، روزی را یاد کنید که به سوی پروردگارتان بیرون میآیید، هنگامی که به نماز میایستید، به یاد روزی باشید که در پیشگاه پروردگارتان میایستید. وقت بازگشتن به خانههایتان به یاد روزی باشید که به خانههای خود در بهشت باز میگردید.
زینت عید
برای هرچیزی زینتی است؛ چنانکه حضرت امیر(ع) فرمودهاند: زینت حکمت، پارسایی – زینت دانش، بردباری – زینت پرستش، حضور قلب و خشوع و زینت پادشاهی و حکومت، عدالت و دادگری است. در روزهای عید هم اعمال و آیینهایی هست که موجب زینت یافتن و آراسته شدن آن روزهاست؛ از جمله پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «عیدهای خود را با گفتن اللّهاکبر آذین بندید.» و نیز میفرمایند: «عیدهای فطر و قربان را با جملات لاالهالااللّه و اللّهاکبر و الحمدللّه و سبحاناللّه آذین بخشید.»
روز بازگشت به خدا
امام سجاد(ع)، روز عید فطر را روز بازگشت به خداوند میدانند و میفرمایند: «خداوندا، در روز عید فطر که آن را برای اهل ایمان، روز عید و شادی قرار دادی و برای اهل دین خود، روز اجتماعی و همیاری مقرر فرمودی، ما به سویت باز میگردیم و از گناهانمان آمرزش می طلبیم.»
حیات طَیّبه
عید فطر فرصتی است برای آنکه انسان بتواند برای خود زندگی پاک و سالمی به وجود آورد. مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند: «ماه رمضان و عید فطر هنگامی مبارک خواهد بود که مسلمانان بتوانند از این فرصت برای خودسازی و به وجود آوردن حیات طَیّبه در نفس خویش استفاده کنند و اصلاً از دیدگاه اسلام، همه فرایض، احکام، تکالیف، واجبات، مستحبات و احکام اجتماعی و فردی، مقدمهای برایِ تسلط بر نفس و زنده شدن روح انسانی در آحاد بشر است..»
درس اول
الهی
پروردگارا، سینه ام را برایم فراخ کن (بگشای ) و کارم را برایم آسان گردان
و گره از زبانم باز کن تا سخنم را بفهمند.
خدایا مرا از تاریکی های پندار خارج کن و مرا با نور فهم گرامی بدار.
خدایا درهای رحمتت را برما بگشای.
و گنجینه های دانش هایت را برما باز کن.
پروردگارا.... پروردگارا آسان بگیر و سخت نگیر.
خدایا قلبم را شاد کن.
خدایا راه آسانی را به سوی محبتت به من نشان بده.
خدایا برای شیطان راهی بر عقل من قرار نده.
و راهنمایی برای باطل بر کار من قرار نده.
خدایا بندگی ات را به ما الهام کن و گناه به درگاهت را از ما دور کن.
(امید ما) به رحمتت است ای مهربان ترین مهربانان.
درس دوم
در خدمت فقیران
هوا گرم است و مردم در خانه هایشان هستند علی (ع) به سوی بازار خارج شد.
اکنون خارج نشو. خورشید سوزان است.
نه .... شاید نیازمندی کمک بخواهد.
و در راه : سنگین است .... سنگین است. ولی چاره ای نیست ...کودکان ... گرسنگی... تشنگی .... چه کار کنم؟!
علی (ع) به او نگاه کرد! سپس آمد و مشک را از او گرفت و به خانه اش برد... و از حال او پرسید:
علی بن ابی طالب همسرم را به مرزها فرستاد ... و بعد از چند روز خبر وفات او را شنیدیم.
و کودکان یتیمی دارم و چیزی ندارم.
و نیاز مرا به خدمت مردم واداشته است.
علـی (ع) غمگین به دار الحکومه رفت و زنبیلـی را که در آن غذا بود برداشت.
پس برگشت و در زد.
چه کسی در می زند؟
من همان بنده ای هستم که مشک را همراه تو برداشت ... در را باز کن.... برای بچّه ها چیزی همراهم است.
خدا از تو راضی باشد و میان من و علی بن ابی طالب داوری کند.
پس علی (ع) وارد شد و گفت:
من به دست آوردن ثواب را دوست دارم. پس یکی از این دو کار را انتخاب کن: تهیه کردن نان یا بازی کردن با بچّه ها را.
من از تو در تهیه نان تواناتر هستم. پس تو با بچه ها بازی کن.
پس علی (ع) از میان آنان به سوی دو کودک کوچک رفت و نان در دهان آن دو گذاشت در حالی که به هر یک از آن دو می گفت:
ای پسرکم! علی ابن ابی طالب را در آنچه بر شما گذشت حلال کن.
و بعد از ساعتی.
برادرم تنور را روشن کن .
خدایا خیر و ثوابت را بر این مرد فرو بریز ... ولی ... علی بن ابی طالب ...چگونه ... ؟! او به حال محرومان نگاه نمی کند ... ما محروم هستیم ولی او ... !
پس علی (ع) اقدام به روشن کردن آن نمود.
سپس وقتی آن را روشن کرد:
ای علی بچش. این سزای کسی است که درماندگان ویتیمان رافراموش کرده است
در این هنگام زنی آمد و خلیفه ی مسلمانان را دید و تعجب کرد.
وای بر تو ... آیا می دانی او کیست؟ او امیر المؤمنین است.
وای بر من . چه کار کنم؟پس به سوی او رفت در حالی که معذرت می خواست.
شرمم باد ... شرمم باد ... ببخشید ... معذرت ... ای امیر المؤمنین ... ببخشید ...
نه ... نه .... بلکه من از تو شرمم باد به خاطر اینکه در کار تو کوتاهی کرده ام .
درس سوم
کتاب زندگی
علم و دین دو بال برای انسان هستند که جز با آن دو نمی تواند پرواز کند و امّت اسلامی امّتی حرکت کننده به سوی کمال و رشد است و به این دو بال نیازمند است.
و اسلام از هنگام ظهورش مسلمانان را به فکر کردن ویادگیری تشویق کرده است.
و اینک بعضی از این آیه ها :
1- اصل جهان:
که آسمان ها و زمین بسته بودند و آن دو را باز کردیم.
اصل جهان راز پیچیده ای است و این آیه به جهانیان درباره حقیقت این امر در خلال سخنانی مختصر و مفید خبر می دهد: " آسمان ها و زمین به هم پیوسته بودند سپس خداوند آن دو را از هم جدا کرد."
محقّقان در علم اختر شناسی در قرن بیستم به نظریّه ای رسیده اند که خلاصه اش این است که مادّه ی نخستینِ جهان جامد بود. سپس انفجار شدیدی روی داد و اجزای آن مادّه جدا شد و آسمان ها و زمین تشکیل شد.
2- خورشید و ماه :
و ماه را درآن ها (در آسمان ها ) نور و خورشید را چراغ قرار داد.
کلمه ی "چراغ" چیزی را بیان می کند که دارای نور است و از خودش گرما دارد و کلمه ی "نور" ، نور محض را بیان می کند که گرمایی در آن نیست.
و آیه می گوید: ماه نوری را می فرستد که گرمایی ندارد و از منبعی غیر خودش است. امّا خورشید خود به خود فروزان است و منبع نور و گرماست.
و انسان حقیقت ماه را نشناخت جز در قرن بیستم و بعد از فرود آمدن اولین انسان بر سطح آن و کشف اینکه آن تنها سیّاره ای سرد و خاموش است که هیچ اثری از آب و زندگی در آن نیست و نور خورشید را منعکس می کند.
3- چرخش زمین:
و کوهها را می بینی. آن ها را جامد می پنداری در حالی که همچون ابر حرکت می کنند.
اگر به کوهها نگاه کنی آن ها ثابت می پنداری ولی حقیقت غیر این است. کوه ها همان طور که ابر حرکت می کند در برابر تو در حرکتندو علّت آن چرخش و حرکت زمینی است.
حرکت زمین در عصر ما بر کسی مخفی نیست ولی تا قرن های اخیر بر انسان نا معلوم بود و داستان گالیله در این زمینه مشهور است.
این پاره ای اشاره های علمی در قرآن کریم بود که علم تا به حال حقیقت آن را کشف کرده است.
و می دانیم که اشاره های علمی در آیه ها ی قرآن کریم فـی نفسه هدف نیست بلکه آیه هایی است که راست بودنِ ادّعای نازل شدنِ قرآن را از جانب خداوند تبارک و تعالی ( نام او پر برکت و بلند بادا) برای ما ثابت می کند.
به راستی که در آن آیه هایی وجود دارد برای قومی که می اندیشند.
درس چهارم
زیبایی علم
از ذکر ترانه های بی معنی و مفهوم و لهو و لعب دوری کن.
و سخن حق را بازگو و از بیهوده گویان دوری کن.
و تقوای خدا پیشه کن زیرا تقوای خدا به قلب انسانی نزدیک نشد مگر اینکه به آن برسد.
کسی که راهزنی می کند قهرمان نیست،قهرمان کسی است که تقوای خدا پیشه کند.
کجایند نمرود و کنعان و آنکه مالک زمین شد و مقام داد و برکنار کرد؟
علم را طلب کن و تنبلی نکن زیرا چه دور است خیر و برکت بر تنبل ها !
و خواب را ترک کن و [علم را ] به دست آور زیرا کسی که خواسته را بشناسد، آنچه را بخشش کند خوار و کوچک شمارد.
در افزایش علم، به خاک افکندنِ دشمنان وجود دارد و زیباییِ علم، اصلاح عمل است.
هرگز نگو: اصل و نسب من . اصل جوانمرد چیزی است که خودش آن را به دست آورده است.
ارزش انسان به چیزی است که آن را به نیکی انجام داده . خواه آن را زیاد انجام داده باشد یا کم.
آرزوها را در دنیا کم کن تا رستگار شوی. زیرا که نشانه ی عقل، کوتاه کردنِ آرزوست.
درس پنجم
آهو و ماه
من شکارچی هستم. برای شکار حیوانات کمیاب به مناطق مختلف سفر می کنم. در یکی از این سفرها هفته ی کاملـی را در یکی از جزایر استوایی گذراندم. آثار آهویی دارای شاخ های زیبا را جست و جو کردم که در این منطقه زندگی می کرد.
در این شکار یکی از ساکنان جزیره به من کمک کرد او به راه های جنگل هایش آگاه بود. وقتی خورشید غروب کرد زیر درختی مشرف به تپّه ای شنی نشستیم. اشعه ی نقره ای ماه ظاهر شد و منظره ی زیبایی شد که قلب ها را شیفته می کرد. (می فریفت)
در این هنگام آهویی را دیدم که به آرامی روی شن راه می رفت تا اینکه به قلّه ی یکی از تپّه ها رسید و نشست.
نگاه کن .... نگاه کن .... این همان آهویی است که در طول روز دنبال آن گشتم. به شاخ های زیبای گرانبهایش نگاه کن که مانند نقره ی برّاق در نورماه ظاهر شد.
آهو به وجود ما پی نبُرد. پس در نقطه ای ایستاد در حالـی که با شگفتی به ماه می نگریست پس سلاحم را درآوردم ولی دستم قبول نکرد .
چگونه آهویی را می کشی که به زیبایی عشق می ورزد همان طور که تو به آن عشق می ورزی؟!
(آهو) محلّ امن خود را در میان درختان برای دیدن ماه و مناجات با او ترک کرده است.
سلاح را بر زمین نهادم و به دوستم گفتم:نه این آهو را نمی کشم نظرت چیست؟!
آفرین حق با توست این حیوانی با احساس است که به زیبایی عشق می ورزد.
ادامه مطلب...
وقتى نبىّ اكرم صلىاللهعليهوآله سخن از حريص به دنيا پيش آورد فرمود : چه بسا آشفته ، گرد آلوده ، خانه به دوش و آوارهاى از اين شهر به آن شهر و از اين سفر به آن سفر كه خوراك و لباس و تغذيهاش با حرام است و دست به دعا برمىدارد و يا رب يا رب مىگويد ، چگونه اين آدمى كه غرق در حرام است دعايش مستجاب شود ؟
عَنِ النَّبِىِّ صلىاللهعليهوآله أَنَّ لِلّهِ مَلَكاً عَلى بَيْتِ الْمَقْدَسِ يُنادى كُلَّ لَيْلَةٍ مَنْ أَكَلَ حَراماً لَمْ يُقْبَلْ مِنْهُ صَرْفٌ وَلا عَدْلٌ .
از نبىّ بزرگ صلىاللهعليهوآله نقل شده : خدا را ملكى است بر بيت المقدس هر شب فرياد مىكند : هركس حرام بخورد مستحب و واجبى از او پذيرفته نيست !!
وَقالَ صلىاللهعليهوآله : مَنِ اشْتَرى ثَوْباً بِعَشَرَةَ دَراهِمَ وَفى ثَمَنِهِ دِرْهَمُ حَرامٍ لَمْ يَقْبَلِ اللّهُ تَعالى صَلاتَهُ مادامَ عَلَيْهِ مِنْهُ شَىْءٌ .
و نيز پيامبر عزيز صلىاللهعليهوآله فرمود : كسى كه پيراهنى را به ده درهم بخرد و در آن ده درهم درهمى از حرام باشد ، تا وقتى چيزى از آن پيراهن بر اوست خدا نمازش را قبول نمىكند .
وَقالَ صلىاللهعليهوآله : كُلُّ لَحْمٍ نَبَتَ مِنْ حَرامٍ فَالنَّارُ أَوْلى بِهِ .
و نيز آن حضرت فرمود : هر گوشتى از حرام برويد ، آتش به او سزاوارتر است .
وَقالَ صلىاللهعليهوآله : مَنْ أَصابَ مالاً مِنْ مَأْثَمٍ فَوَصَلَ بِهِ رَحِماً أَوْ تَصَّدَقَ بِهِ أَوْ أَنْفَقَهُ فى سَبيلِ اللّهِ جَمَعَ اللّهُ لَهُ ذلِكَ جَميعاً ثُمَّ قَذَفَهُ فى النّارِ.
و نيز آن رهبر بزرگ فرمود : كسى كه از طريق گناه به مالى برسد و با آن صله رحم كند ، يا صدقه بدهد ، يا در راه خدا انفاق كند ، خداوند همه آن اموال را جمع كند و با صاحبش به آتش جهنّم اندازد .
عَنِ الصَّادِقِ عليهالسلام : إِذَا اكْتَسَبَ الرَّجُلُ مالاً مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ ثُمَّ حَجَّ فَلَبّى نُودِىَ لا لَبَّيْكَ وَلا سَعْدَيْكَ وَإِنْ كانَ مِنْ حِلِّهِ نُودِىَ لَبَّيْكَ وَسَعْدَيْكَ.
امام صادق عليهالسلام فرمود : مرد وقتى از غير حلال كسب مال كند و با آن به حج برود و تلبيه بگويد ، به او گفته مىشود : لا لبّيك و لا سعديك و اگر از مال حلال باشد ، لبّيك او را جواب مىگويد .
وَعَنْهُ عليهالسلام : كَسبُ الْحَرامِ يَبينُ فى الذُّرِيَّةِ .
و نيز حضرت صادق عليهالسلام فرمود : مال حرام آثارش در نسل آشكار مىشود .
مىگويند : حجّاج بن يوسف ثقفى كه در پليدى و خباثت نظير نداشت به كوفه آمد و آنجا را از طرف عبدالملك مقرّ حكومت خود قرار داد ، به او گفتند : در اين شهر ، افرادى مستجاب الدعوه هستند . گفت : همه آنها را كنار سفره من حاضر كنيد ، همه را آوردند . به آنان گفت : غذا بخوريد ، آنها هم از آن سفره خوردند .
سپس به آنان گفت : برويد . چون رفتند ، به اطرافيانش گفت : با اين غذاى حرامى كه اينان خوردند ، مطمئن باشيد كه ديگر دعايشان مستجاب نخواهد شد !!
چه نيكوست كه انسان توجّه داشته باشد كه مدّت اقامتش در دنيا بسيار كم است و عمر هم چون برق زودگذر است ؛ اين عمر كوتاه و زودگذر به اين نمىارزد كه انسان براى يك لقمه نان و يك يا دو دست لباس و يك خانه ، خودش و اهل و عيالش را به حرام آلوده كند و دست به ربا و رشوه و غصب و دزدى و تجاوز و غارت ببرد ، در حالى كه خداى بزرگ روزى انسان را از حلال قرار داده و آدمى را از حرام نهى كرده است تا كى بايد گرفتار دام دنيا باشيم و تا چه وقت بايد دچار اسارت هوى و هوس بوده و عمر گرانمايه را به بىخبرى سپرى كنيم ؛ آخر براى اين شكم ناقابل و بدن بىمقدار ، چرا بايد آلوده به گناه و تجاوز شويم و شكم و شهوت را به جاى خدا معبود خود گرفته و تمام لحظات خود را در فرمان آن دو تمام كنيم !!
مگر ارزش شكم و قيمت شهوت چه اندازه است ، كه آن دو را با خدا عوض كرده و به سعادت ابدى و هميشگى خود ضربههاى غير قابل جبران وارد كنيم .
كارى نكنيم كه روز توبه دير شود و وقتى به خود آييم كه يك جو براى ما سود نداشته باشد و التماس كنيم كه خدايا ! ما را به دنيا برگردان تا مؤمن شده و عمل صالح بجاى آريم و در جواب ما بگويند : ساكت باش ، برگشتنى براى تو نيست ، وقت جبران خطاكارى گذشته .
بياييد تا فرصت داريم از عمر پرقيمت خود در راه خدا وبراى خدا استفاده كنيم و اين چند صباح محدود را خرج حضرت دوست كرده ، با انجام كارهاى خداپسندانه تمام كنيم و به قول فيض كاشانى آن مست جام وحدت :
وقت آن است كه جوينده اسرار شويم
روح را پاك برآريم زآلايش تن
عشق را كاش بدانيم كدام است دكان
جاى آن دارد اگر صد دل و صد جان بدهيم
گره دل نگشايد به سر انگشت خرد
كار عشق است بيا از پى اين كار شويم
*
بگذاريم تن كار و دلِ كار شويم
پيشتر زان كه اجل آيد و مردار شويم
تا دو صد جان به كف آريم و خريدار شويم
قابل مرحمت يك نظر يار شويم
كار عشق است بيا از پى اين كار شويم
از رسول بزرگوار اسلام صلىاللهعليهوآله نقل شده كه نخوردن يك لقمه حرام نزد خداوند، از دو هزار ركعت نماز مستحب بهتر است .
امام صادق عليهالسلام فرمود : رد كردن يك درهم به صاحبش كه راضى نيست پيش انسان بماند ، نزد حق با هفتاد حج قبول شده برابر است .
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله فرمود : قومى وارد قيامت مىشوند كه حسنات آنها مانند كوههاى تهامه است ، ولى آنان را به آتش مىبرند . عرض كردند : در پرونده آنان نماز هست ؟ فرمود : آرى . گفتند : روزه دارند ؟ فرمود : آرى ؛ حتّى در پرونده خود نماز شب هم دارند ، ولى آنچه باعث به آتش رفتن آنها است ، اين است كه در برخورد به مال دنيا رعايت حلال و حرام خدا را ننمودند!!
و نيز از آن حضرت نقل شده كه فرمودند : از طرف حق به من امر شد كه قوم خود را بترسان ، به آنان بگو : داخل مسجد مىشويد در حالى كه از بندهاى از بندگانم بر گردن شما حقّى است كه با حبس اين حق به او ظلم شده ، تا زمانى كه در مسجد ، در حال نماز در محضر من ايستادهايد ، من شما را لعنت مىكنم .
آرى ، اين چند روزه محدود دنيا بايد با دقّت و مراقبت و بيدارى و محاسبت زندگى كرد تا در پيشگاه حق از صالحين شويم و به فرموده امام صادق عليهالسلام :[ ثُمَّ مَنْ رَعى عِلْمَهُ عَنِ الْهَوى وَدينَهُ عَنِ الْبِدْعَةِ وَمالَهُ عَنِ الْحَرامِ فَهُوَ مِنْ جُمْلَةِ الصَّالِحينَ ]سپس هركس علمش را از هوى و دينش را از بدعت و مالش را از حرام حفظ كند پس او از جمله صالحين است .
[ قالَ النَّبِىُّ صلىاللهعليهوآله : طَلَبُ الْعِلْمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسْلِمٍ وَمُسْلِمَة وَهُوَ عِلْمُ الأَنْفُسِ ]
امام صادق عليهالسلام مىفرمايد ، پيامبر عزيز اسلام صلىاللهعليهوآله فرمود :
طلب دانش بر هر مرد و زنى واجب است و آن شناخت نفس است .
لباس بهشتی ازآن کسانی خواهد بود که دو ویژگی داشته باشند؛ایمان و عمل صالح،و بهرهمندی ازاین لباس مخصوص کسانی خواهدبود که واردبهشت میشوند.لیکن آنها که بخاطراعمالشان به جهنم میرونددرآنجا باید لباس خاص آن مکان را بپوشند.
لباس بهشتی
جهاد دری ازدرهای بهشت است،وتقوا حافظ ایمان است وجز با جهاد درراه خدا حفظ نمیشود،دراین میان،خداوند به مجاهدانِ درراهش ومتقّین، بشارت ومژدهی بهشتهایی را میدهدکه درآن با لباسهای فاخرونفیس جاودانه میمانند:«اِنّ الذین آمنوا وعملوا الصالحات،انّا نضیع اَجرَمَن اَحسَنَ عملاً،اولئک لهم جَناتُ عَدنٍ تجری من تحتهم الانهار،یُحَلّون مِن أساور مِن ذَهَبٍ و یَلبسِون ثیابا خُضراً مِن سُندسٍ واستبرقٍ متکئین فیها علی الارائک،نِعم الثواب و حَسُنَت مرتفَقَاً : آنان که ایمان آوردند وکارنیکو انجام دادند،ما اجر هر که را که نیکو انجام دهد از بین نمیبریم،آنها باغهای جاودانهای دارندکه جویبارها از زیرشان جاری است،آنها با دستبندهایی ازطلا آراسته میشوند و لباسهای سبزی ازحریرو دیبا میپوشند، و در بهشت برتختها تکیه میدهند،چه نیکو اجروآرامگاهی است»(کهف/ 3).
ملافتح الله کاشانی درتفسیراین آیه مینویسد: (ملا فتح الله کاشانی،پیشین،ج5،ص351) «اخضرار ثیاب(سبزبودن لباس)به جهت آن است که خضرت وسبزی،حسن الوان است و طراوتش اکثر و سندس و استبرق نیزجمع بینالنوعین است که براین آیه دلالت دارد:«فیها ما تشتهیه الأنفسُ وتلذّ الأعینُ:درآنجا هرچه نفوس را برآن میل است و چشمها را شوق و لذت،مهیّا باشد».(زخرف،71)
مفهوم آیه بیانگر دو نوع لباس وجامهی بهشتی است که یکی لباس سبز ازابریشم و حریر نازک و دیگری از ابریشم وحریر ضخیم و زربفت است.(شیخ طبرسی،پیشین،جلد3،ص466)
آیادر بهشت گرما و سرما وجود دارد ؟
البته باید بیان کرد که دربهشت گرماوسرمای شدیدی وجود نداردتا بوسیله پوشیدن لباس رفع شود،بلکه اینها اشاره به لباسهای متنوع وگوناگون بهشتی است،مسلماً الفاظ وکلمات ماکه برای رفع حاجت درزندگی روزمرهی دنیا وضع شده است قادر نیست،مسائل آن جهان بزرگ وکامل راتوصیف کندبلکه تنها میتواندماننداین آیه اشاراتی به آن باشد،هرچند که بعضی نیز تفاوت این لباسها را اشاره به تفاوت مقام قرب بهشتیان دانستهاند.(مکارم شیرازی، پیشین ،ج 21، ص 211)
واین جامههای فاخرنیست مگر ازآن کسانیکه در این دنیا ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند و فریب شیطان را نخوردند :
« ان الله یدخل الذین امنوا وعملواالصالحات جنّات تجری من تحتها الأنهار یُحلّون فیها من أساور مِن ذهبٍ ولؤلؤولباسُهم فیها حریر:قطعاً خداوندکسانیکه ایمان آورندونیکوکار شدندرا داخل باغهایی ازبهشت میکند که اززیرش جویبارها جاری است،درآنجا با دستبندهایی ازطلا ومروارید آراسته میشوند ولباس آنها درآنجا حریراست».(حج/23)
آنان که ایمان آوردند وکارنیکو انجام دادند،ما اجر هر که را که نیکو انجام دهد از بین نمیبریم،آنها باغهای جاودانهای دارندکه جویبارها از زیرشان جاری است،آنها با دستبندهایی ازطلا آراسته میشوند و لباسهای سبزی ازحریرو دیبا میپوشند، و در بهشت برتختها تکیه میدهند،چه نیکو اجروآرامگاهی است
لباس جهنمی
لباس بهشتی ازآن کسانی خواهد بود که دو ویژگی داشته باشند؛ایمان و عمل صالح،و بهرهمندی ازاین لباس مخصوص کسانی خواهدبود که واردبهشت میشوند.لیکن آنها که بخاطراعمالشان به جهنم میرونددرآنجا باید لباس خاص آن مکان را بپوشند.
خداونددرسوره ابراهیم آیه 49و50 دروصف لباس جهنمیان چنین فرموده است:
« وتری المجرمین یومئذٍ مقرّنین فی الأصفاد سرابیلهم من قطران تغشی فی وجوههم النار: درآن روز گناهکاران را میبینی که درزیر چرخ قهر خداوند قرار دارند،پیراهنهایشان ازمس گداختهی آتشین است و شعلهی آتش چهرهی آنها را میپوشاند.»
شیخ طبرسی می گوید: قطران چیزی است سیاه، بد بو و چسبنده که بربدن شتر میمالند.(شیخ طبرسی ، پیشین،ج 4، ص 77)
این ماده از درختی به نام «ابهل»گرفته میشود و آن را میجوشانند تا سفت شود و جسمی سیاه، بد بو و قابل اشتعال بدست آید(شیخ طبرسی ، پیشین،ج 4، ص 77).
مفهوم جمله « سرابیلهم من قطران» این است که به جای لباس ، بدنهای آنان را ازنوعی مادهّی سیاهرنگ و بدبوی قابل اشتعال میپوشانند، لباسی که هم زشت و بد منظر است و هم بد بو و قابل سوختن و شعله و رشدن و با داشتن این عیوب، بدترین نوع لباس محسوب میشود، چرا که لباس را برای آن میپوشندکه زینت انسان باشدو نیز او را ازسرما وگرما حفظ کند درحالیکه این لباس هم زشت است و هم سوزاننده و مضّر.
آیات قرآن کریم ، حلقه هایی از اعمال انجام شده در دنیا
سید قطب درتفسیرفی ظلال القرآن به طرز بسیار زیبایی این آیات را تفسیر کرده است.ایشان معتقد است که این آیات گویی صحنههایی ازحلقههای یک فیلم هستندوخداوند به شکلی متوالی عذاب کافران وپاداش متقین را به تصویر میکشد:« فاما الذین کفروا قطعت لهم ثیاب من نار،یصیب من فوق رؤوسهم الحمیم،یصهر به مانی بطونهم و الجلودولهم مقامع من حریر،ذوقوا عذاب الحریق.هذه ثیاب من النار تقطع وتفصل وهذا حمیم ساخن یصیب من فوق الرؤوس وهذا هو العذاب یشتّدویتجاوزالطاقه واما الذین آمنوا فهم هنالک فی الجنّات تجری من تحتها الانهار،وملابسهم لم تقطع من النار إنما فصلت من الحریرولهم فوقها حلی من الذهب واللؤلؤ هولاء فی نعمه الطمانینه و الیسرو التوفیق هنا مشهدمن مشاهده القیامه یتجلّی فیه الاکرام و الهوان،فی صوره واقع شهید کأنه معروض للعیان(سیدقطب،فی ظلال القرآن،الدرس السادس ، ص 2415) :آنانکه کفر ورزیدند لباسهایی ازآتش آنها را در بر میگیرد و آتشگداخته برسرآنها فرودآیدو شکمهاوپوستهایشان را میسوازند واین عذابی سخت وطاقتفرسا است ودرمقابل کسانیکه ایمان آوردهانددربهشتهایی جاویدان سکنیگیرند ولباسهایشان از حریر و ابریشم است که با حلّههای طلا و مروارید تزیین شدهاند و این آیات صحنهای ازصحنههای روز قیامت هستند که درآن بوضوح اکرام واحترام بهشتیان وذلت وخواری جهنمیان بهتصویرکشیدهشده است.درحقیقت«قطران»که درجهان دیگر لباس جهنمیان را تشکیل میدهدگوئی تجسمی ازاعمال آنان دراین جهان است و منظور از پوشانده شدن صورتشان به شعلههای آتش این است که وقتی لباس قطران شعلهورشود نه تنها اندام بلکه صورتهای آنان را هم که به قطران آلوده نیست را درمیان شعلههایش میسوازند(مکارم شیرازی، پیشین ،ج 10، ص 378)
نتیجه گیری
درکتاب الهی از پنج نوع لباس نام برده شده است:لباس ظاهری که ازآن به عنوان نعمت و هبه یاد فرموده و انسان باید نسبت به این نعمت شاکر باشد و از مسئله شب و وضع زندگی زن و مرد نسبت به یکدیگر و اینکه هر یک برای دیگری ازجهاتی به منزلهی پوششاند، تعبیر به لباس طبیعی نموده است. پس از آن لباس تقوا را که در دنیا انسان را ازتمام آلودگیهای اعتقادی، عملی و اخلاقی حفظ کرده و درآخرت از عذاب الهی درامان میدارد، نام برده است و در پایان به لباسهای سبز حریر و دیبای بهشتیان و پیراهنهای آغشته به مس گداختهی جهنمیان اشاره نموده است.
شایسته است که انسان دراین دنیا خود را ملبس به لباس تقوا کندو از لباس ظاهر جهت عبادت وخدمت به خلق بهره بَردو از لباس طبیعی نیز برای رضای دوست استفاده کند تا در جهان آخرت لباس بهشتی بر او پوشانده شود و ازلباس عذاب در امان ماند.
مقدمه
اجداد خزندگان دوزیستان محسوب میشوند. خزندگان اولین جانورانی هستند که توانستهاند از زندگی در خشکی را بطور کامل تحمل نمایند. سطح بدنشان از پوست خشک و شاخی پوشیده شده است. بدن پوشیده از پولک ، اسکیوت و یا قطعات و صفحات استخوانی متنوع است. اسکلت خزندگان کاملا استخوانی است. قلبشان چهار حفرهای است.
دهلیزها کامل و در بطنها دیواره مابین آنها کاملا نیست. جنین از چهار پرده آمنیون ، کوریون ، کیسه زرده و آلانتوئیس پوشیده میشود. مارها ، مارمولکها ، تمساح و آلیگاتور ، لاک پشتها و تمام دایناسورها منقرض شده جزء رده خزندگان است. طبقه بندی خزندگان بر اساس حفره (فرورفتگی) یا سوراخ ناحیه گیجگاهی است شکل و تعداد این حفره apsid نام دارد.
زیر رده Anapsida
در جمجمه سوراخ یا فرورفتگی گیجگاهی وجود ندارد. استخوان مربعی شکل یا کوادرات ثابت و غیر متحرک است. از این رده فقط لاک پشتها باقی ماندهاند. لاک پشتها دارای یک صفحه پشتی به نام کاراپاس و یک صفحه شکمی به نام پلاسترون هستند. صفحات در واقع همان لاک ها هستند. بطور کلی در خزندگان پوست دارای ترتیب زیر است. اپیدرم که شامل دو بخش خارجی که خود شامل 5 لایه است.
بخش درونی اپیدرم که حاوی 4 لایه است و آخرین بخش این لایه زاینده لایه germina trium stratum تشکیل میدهد. و بعد از اپیدرم لایه درم است که بسیار باریک میباشد و فاقد غدد مخاطی است. ولی در خزندگان گوناگون دارای غدد تولید کننده رایحه هستند که در برقراری ارتباط بین افراد بکار میرود. اپیدرم سازنده پولکهای خزندگان است.
لاک پشت زینی
دارای قطعات یا صفحات بزرگی است که نوعی پولک محسوب میشود. این پولکهای پهن و بزرگ در سطح خارجی خود صفحات سخت کراتینی به نام اسکیوت هستند. در پوست اندازی این صفحات سخت نمیریزد و تعویض نمیشود بلکه با ادامه رشد بدن مواد جدید کراتینی به تمام سطح اسکیوت اضافه میشود تاجبران فرسایش آن باشد.
لاک پشت چرمی
بزرگترین لاک پشت جهان از خانواده Dermochelidae لاک پشت چرمی است. حدود 2.5 متر طول لاک آن و حدود 700 کیلوگرم وزن دارد. لاک این لاک پشت از پوست صاف و چرم مانندی پوشیده شده است. فاقد چنگال است دست و پایش پارو مانند است. در اطراف جزیره لارک دیده شده است و بیشتر از دیگر لاک پشتها به مراقبت نیاز دارد زیرا جمعیتش کم شده و در خطر انقراض است.
لاک پشتهای سه چنگالی Trionychidae
از دیگر لاک پشتهای آبزی است که در رودخانهها و آبهای شیرین میکند و به نام لاک پشت فراتی دیده میشود. کاسه پشتی حدود 30 سانتیمتر است و فاقد صفحات سخت است به جای آن دارای پوست چرمی شکل میباشد که روی لاک را میپوشاند. سطح گلو از زواید و چین خوردگیهای رگهای فراوان پوشیده شده است و میتوان گفت که وقتی حلق از آب پر میشود شبیه آبشش عمل میکند در نتیجه جانور میتواند تا چند ساعت زیر آب باقی بماند.
زیررده Parapsida Euryapsida
که خزندگان آبزی منقرض شدهای که یک جفت سوراخ گیجگاهی داشتند مانند ایکتیوسوروس یا خزنده ماهی مانند.
زیر رده Lepidosauria
دو جفت سوراخ گیجگاهی دارند و سه راسته از آنها عبارتند از:
راسته Eosuchia که منقرض شدهاند.
راسته Rhynchocephalia که به جز فسیل زنده تواتارا بقیه منقرض شدهاند.
راسته Squamata اسکواماتا که خود به سع زیر راسته مارمولکها ، مارها و آمفیسبانیا تقسیم میشوند.
تواتارا
تواتارا هنوز بسیاری از خصوصیات خزندگان ابتدایی را از خود نشان میدهد علیرغم اینکه حدود 170 میلیون سال از تکاملشان میگذرد بدن مارمولک مانند دارد. دارای چشم سومی است که در آهیانه قرار میگیرد. این چشم دارای عدسی ، شبکیه و اعصاب است به نظر میرسد که فاقد نقش قابل توجهی در زندگی جانور باشد. شبها فعالیت میکند زندگی نیم آبزی دارد. تخمهایش را درون گودالی میگذارد. انکوباسیون حدود 13 ماه است. این خزنده به نامها تواتارا یا اسفنودون فقط در یک یا دو جزیره نیوزیلند یافت میشود. حداکثر حدود 90 سانتیمتر رشد کرده و تا 28 سال طول عمر آن گزارش شده است.
آمفیسبانیا
شبیه مار و کرم خاکی است. اکثرشان فاقد دست و پا هستند دم آنها بسیار کوتاه است و به همین دلیل میتوانند در دو جهت حرکت کنند. لذا نام آمفیسباتیا که به معنی در دو جهت یا دو راه است به آنها داده شده است.
مارمولکها
زیر راسته مارمولکها تنوع بسیار جالبی دارند. بسیاری از مارمولکها فاقد دست و پا هستند اندام جاکبون که زوج است و در کام دهان قرار میگیرد عضو جالبی است که توسط آن خزندگان در ردیابی طعمه و دریافت جفت از آن استفاده میکنند. این اندام به عصب بویایی مرتبط بوده و دارای بشره حسی است و در ارتباط نزدیک با کانال غده اشکی بوده و احتمالا از ترشحات آن استفاده میبرد. ذرات رایحهدار و معطره یا بوهای بخصوص را شناسایی نموده و بدین وسیله راهنمای جانور در طعمهیابی و جفت در زمان جفتگیری خواهد بود.
مارها
حرکت آرواره مارها بسیار خیره کننده است. استخوان کوادرات آزاد بوده و انعطاف پذیری قابل ملاحظهای را امکانپذیر میسازد. بدین وسیله مارها میتوانند از طعمههای بسیار بزرگتر از قطر بدن دهانشان تغذیه کنند. مارها تعداد زیادی دنده دارند که بالغ بر یک صد عدد است و این دندهها آزاد بوده به جناغ سینه اتصال ندارد در حقیقت مارها فاقد استخوان جناغ سینه هستند. در مارهای بوآ بقایای استخوانهای لگن به شکل زائده ناخن مانند در اسکلت بندی جانور به چشم میخورد.
بسیاری از مارها زندهزا هستند و بسیاری تخم میگذارند. چشم مار و مارمولکها تفاوت فاحش این دو جانور است. وجود لایه عینک مانند در مارهای گوناگون که در زیستگاههای متنوع و متفاوتی زیست میکنند بیانگر این مطلب است که اجدادشان یا زیرزمین زندگی میکردند و یا شبها فعالیت داشتهاند. مارها فاقد پلک هستند اما اکثریت مارمولکها دارای پلک متحرک هستند.
شناسایی مارها سمی از غیر سمی
در شناسایی مارهای سمی از غیر سمی فرم ظاهری ، پولکها و دندانها بهترین راهنما هستند. البته مارهای فراوانی هستند که سمی نیستند ولی این مارها غده تولید کننده سم را دارند که به درون دستگاه گوارش ریخته میشود. آنهایی را که دارای دندان نیش ثابت یا متحرک ، در جلو یا عقب دهان هستند و غده سمی توسط این دندانها سم تزریق میکنند سمی یا نیمه سمی میگوییم.
زیر رده Archosauria
دو جفت سوراخ گیجگاهی داشته و شامل 4 راسته زیر است.
Thecodontia که منقرض شدهاند آنها را اجداد پرندگان میدانند.
Pterosauria که منقرض شدهاند دستها به بال خفاش مانندی تبدیل شده بود.
Saurischia دایناسورها
Crocodilia مانند کروکودیلها و تمساح
زیر رده Synapsida
خزندگان گوشتخوار منقرض شدهاند. راسته Therapsida دارای دندانهای متنوع همانند پستانداران بودند به همین دلیل آنها را اجداد پستانداران میدانند. سوراخ گیجگاهی یک حفره وسیع و پهن است.
مقدمه
پرندگان جانورانی خونگرم هستند که پوشش خارجی بدن آنها پر است که به اشکال گوناگون در مراحل مختلف از پوست بوجود میآید. پرندگان به 2 زیر رده و 27 یا 28 راسته تقسیم میشوند. در شناسایی پرندگان نکات زیادی میتوانند راهنما باشند. مانند رنگ پر ، فرم پا و انگشت و ناخن، فرم منقار ، فرم پرواز و فرم آواز خوانی ، جثه ، انواع استخوان و.... قابلیت پرواز ، توجه و نگهداری از جوجهها ، تکامل قابل توجه قدرت شنوایی ، بینایی و قدرت تولید صدا از جمله ویژگیهای پرندگان است.
خصوصیات پرندگان
اسکلت پرندگان برای پرواز ، سبک و ظریف است. سر ، گرد و دوکی شکل است و استخوانهای جمجمه بهم جوش خوردهاند. آروارههای منقاری بدون دندان را تشکیل میدهند که لایهای از ماده شاخی غشایی ، رویش را میپوشاند. پرده گوش در انتهای مجرای گوش قرار گرفته است. پرندهها فاقد گوش خارجی یا هر گونه زایدهای هستند که مانع از جریان یکنواخت هوا در روی سرشان شود. مهرههای گردن تحرک زیادی به سر میدهند اما در حین پرواز محکم بهم قفل میشوند. در پرندگان دارای قدرت پرواز زایده عمودی استخوان جناغ تکیهگاهی برای عضلات پر قدرت پرواز است.
دستگاه تنفسی کارآمدی هم مقادیر زیاد اکسیژن لازم برای پرواز را تامین میکند. از ششها چندین کیسه هوادار بزرگ جدا میشود که بیشتر فضای میان اندامهای درونی بدن را اشغال میکنند. بعضی از این کیسهها به سوی جلو و گردن امتداد مییابند که اغلب در حین فعالیتهای همسر یابی ، در باد کردن ناحیه گردن نقش کمکی دارد. الگوی تولیدمثلی هم با شرایط پرواز سازگار شده است. اندامهای تناسلی خارجی در پرندگان وجود ندارد. به جز شتر مرغ نر که آلت تناسلی دارد. این فقدان شاید سازگاری دیگری برای یکنواخت نگهداشتن بر آمدگیها و فرورفتگیهای بدن باشد که در حین جفتگیری لزوم هماهنگی بسیار زیادی را پیش میآورد.
زیر رده آرکئورنیت (پرندگان باستانی)
مهرههایشان همانند خزندگان ، دوزیستان و ماهیان از نوع آمفیسلوس است. آروارهها دارای دندان بوده، دم طویل ، دستها به بال تبدیل شده دارای 3 ناخن است این زیر رده منقرض شده به نام آرکئوپتریکس.
زیر رده نئورینت (پرندگان جدید)
مهرههایشان آمفی سلوس یا هتروسلوس است، فاقد دندان هستند و جناغ رشد زیاد کرده و دستها به بال ختم شده و دارای سه انگشت هستند که فاقد چنگال یا ناخن میباشد. به استثنای جوجه پرنده هوآتزین آمریکا شاهپرهای اصلی روی انگشتان قرار دارد و شاهپرهای ثانویه روی استخوان ساعد قرار میگیرد و پوش پرها پوشش خارجی بدن را تشکیل میدهد. ششها به کیسه هوایی که در بین ششها قرار دارد اتصال دارد.
پرندگان کنونی جهان
راسته (Sphenisciformes) پنگوئنها: تمام نواحی دارای پر است.بالها کوتاه و اندام شناست. پرها روی بال فشرده و پولک مانند است و در نیمکره جنوبی بخصوص قطب جنوب زندگی میکند.
راسته (Struthioniformes) شتر مرغ آفریقا: پاها دارای دو انگشت است. تنها پرندهای است که مثانه دارند و ساکن آفریقاست.
راسته Rheiformes: شترمرغ آمریکای جنوبی است شباهت فراوانی از نقطه نظر اکولوژیک با شتر مرغ آفریقایی دارد سه انگشت در پا دارد کوچکتر از شتر مرغ آفریقاست.
راسته Causuariiformes: پرهای بدن شبیه به مو است مانند شتر مرغ استرالیایی. دارای سه انگشت در پا است علاوه بر استرالیا در گینه نو هم زندگی میکند.
راسته Kiwi-Apterygiformes: پرها شبیه به مو و خشن است بال و دم تحلیل رفته و بسیار کوچک است و فاقد پراند. چهار انگشت در پا دارد. در درون حفره زمین زندگی میکند در شبها فعالیت میکند. حس بینایی ضعیف ولی حس بویایی بسیار قوی دارد. سوراخهای بینی در انتهای منقار بلند قرار میگیرد. یک عدد تخم در هر بار تخمگذاری تولید میکند که 3/1 وزن بدنش است. در حقیقت و بزرگترین تخم را در جهان این پرنده میگذارد. فقط در زلاندنو یافت میشود.
راسته Tinamiformes: ظاهری شبیه به ماکیان و مرغ خانگی دارد. استخوان پالات آن با ماکیان متفاوت است در آمریکای مرکزی و جنوب یافت میشود.
راسته غواص Gaviiformes: پرندهای که اکثر اوقات درون آب به سر میبرد. انگشتان پا پردهدار است. در ایران نیز یافت میشود.
راسته Podicipedformes: هر از انگشتان پا جداگانه دارای پرده شناست. غواصی را به پرواز ترجیح میدهد.
راسته کبوتر دریایی procellarii formes: پا پردهدار است بینی به شکل لولههای جداگانه و برآمده بالای منقار قرار دارد.
راسته pelecaniformes: هر چهار انگشت پا درون یک پرده شنا قرار دارد مانند گانت.
راسته Ciconiiformes: معمولا پرندگان بلند قد اکثرا کنار آبزی یا ساحلی محسوب میشوند. مانند حواصیل و لک لک.
راسته Anserifomer مرغابیها: پاها پردهدار است مانند قو و غاز.
راسته Falconiformes: پرندگان شکاری روز پرواز و دارای منقار و چنگالهای خمیده و تیز از مشخصات آنهاست. مانند عقابها ، عقاب ماهیگیر ، لاشخوارها و شاهین.
راسته Galliformes ماکیان: انگشت عقبی پا کمی بلندتر یا بالاتر از دیگر انگشتان است مانند قرقاول و بلدرچین.
راسته Graiformes: برخی فاقد انگشت عقبی پا هستند. پرندگانی درشت جثه و بزرگ برخی اطراف آبگیرها و درون آب مانند چنگر و طاووسک. برخی در مناطق دشتی خشک و نیمه خشک مانند هوبره ، میش مرغ و زنگوله بال.
راسته Charadriiformes: پرندگان ساحلی یا کنار آبزی که البته برخی از آنها شناگرند و پاهای پرهدار دارند. جثه بسیار متفاوت و متغیر است برخی با پاهای بلند مانند آبچلیک برخی شناگر مانند پرستوی دریایی.
راسته Columbiformes (کبوترها و کرکرها): از خصوصیات آنها منقار باریک ، سر کوچک و پاهای کوتاه را میتوان نام برد.
راسته Psittaciformes: انگشتان پا متقابل و دو به دو رو به روی یکدیگر است مانند طوطی.
راسته کوکو Cuculiformes: برخی خود لانه میسازند و جوجه میکنند برخی پارازیت یا انگل لانههای دیگر هستند. تخمشان را درون لانه پرندگان دیگر میگذارند جوجهکشی به عهده نامادری است.
راسته جغدها Strigiformes: معمولا گوش سمت راست و چپ نامتقارن است. چشمهایشان درشت و رو به رو قرار میگیرد. مهمترین حس برای شکار شبانه آنها حس شنوایی است. میتوانند یکی از انگشتان جلویی پا را به عقب برگردانده و طعمه را بهتر حمل نمایند.
راسته شبگردها Caprimulgiformes: پاها کوتاه و رنگ آمیزی بدن کاملا همرنگ محیط اطراف با نام Nightjar و شبگرد معروف است. دهان بسیار بزرگ و گشاد با منقار کوچک پرهای تغییر شکل یاختهای مانند موکه بسیار بلند است اطراف دهان قرار میگیرد که به آن بریستیل میگویند. از حشرات تغذیه میکنند.
راسته باد خورک Apodiformes: پاها خیلی کوتاه است شباهت زیادی به پرستو دارند اما بالها بسیار طویلتر بوده و بیشتر به پرواز میپردازد. در حین پرواز از حشرات تغذیه میکند و نام فارسی آن باد خورک است.
راسته Coliifomes: پرنده موش مانند ، دم دراز ، منقار کوتاه و بال کوتاه است در آفریقا وجود دارد.
راسته Trogoniformes: با نام تروگون با انگشتان متقابل در انگشت جلویی بهم متصلند در مناطق استوایی جهان یافت میشود.
راسته Coraciiformes: ماهیخورک و زنبور خور. 2 یا 3 انگشت جلویی پا بهم متصلند.
راسته دارکوبها Piciformes: انگشتان پا متقابل همند.
راسته گنجشک سانان Passeriformes: حدود 60 درصد پرندگان دنیا را شامل میشود. اندازه بدن کوچک و به نام پرندگان شاخه نشین هم نامیده میشوند. قدرت آواز خوانی دارند به آنها پرندگان آواز خوان هم میگویند
.
معرفی كنسول XBOX360
اكثر شما با دستگاههای بازیهای كامپیوتری (كنسولهای بازی) آشنایی دارید و احتمالا با آنها بازی كردهاید. كنسولهایی مانند آتاری، میكرو، سگا و در سالهای اخیر پلی استیشن (PlayStation) از این دستگاهها هستند. بعد از وارد شدن كنسولPlayStation 2 به بازار جهانی در سال 2000میلادی توسط شركت سونی، شركت مایكروسافت (Microsoft) كه معتبرترین شركت نرم افزاری در جهان است، در سال 2002 میلادی اولین كنسول بازی خود را با نام XBOX وارد بازار كرد. در آن سال مایكروسافت توانست با كمك پردازنده Intel و همچنین پردازندهی گرافیكی NVIDIA كنسولی ارائه دهد كه از نظر سختافزاری قویتر از كنسول رقیب یعنی PlayStation 2 باشد، اما با این وجود نتوانست آنطور كه باید، با این كنسول رقابت كند. نسل جدید كنسولهای بازی كه در حال حاضر آخرین نسل از كنسولهای موجود در بازار هستند، ابتدا در سال 2005 میلادی توسط مایكروسافت ارائه شدند. در این سال مایكروسافت با كنسول جدید خود به نام XBOX 360 توانست زود تر از رقیب خود یعنی سونی، كنسولی پیشرفته را در اختیار کاربران یا به اصطلاح گیمرها قرار دهد. شركت سونی اخیرا كنسول PlayStation 3 خود را با اختلاف بیش از یك سال نسبت به مایكروسافت وارد بازار كرده است كه رقیب اصلی XBOX 360 محسوب میشود. هدف از نامگذاری این كنسول به نام XBOX 360 این است كه این كنسول نه تنها نیازهای مربوط به بازی را برای كاربر مرتفع میسازد، بلکه این توانایی را دارد كه به عنوان یك مركز چند رسانهای یا Multimedia Center در خانه مورد استفاده قرار گیرد و به صورت 360 درجه (جامع) نیازهای دیجیتال كاربر را مورد پوشش خود قرار دهد. اما هدف اصلی از خرید این كنسول برای اكثر كابران استفاده از بازیهای سه بعدی فوق العاده با كیفیت بر روی این كنسول است. در حال حاضر این کنسول در سه بستهبندی مختلف با نامهایXBOX 360 Premium ، XBOX 360 Core System و XBOX 360 Elite عرضه میشود. مشخصات هر کدام از این بستهبندیها را در زیر مشاهده می کنید:
• XBOX 360 Core System ـ این بستهبندی شامل یک کنسول، دستهی کنترلر بازی باسیم، منبع تغذیهی برق و کابل Composite AV است. این بستهبندی ارزانترین مدل XBOX 360 میباشد.
• XBOX 360 Premium ـ این بستهبندی شامل کنسول، هارد دیسک 20 گیگابایتی، دستهی کنترلر بازی بیسیم به همراه دو باتری، هدست مخصوص بازی، کابل شبکه، منبع تغذیهی برق و کابل Component HD میشود. این بستهبندی که رایجترین مدل XBOX 360 است بهترین انتخاب برای اغلب کاربران میباشد.
• XBOX 360 Elite ـ این بستهبندی در سال 2007 عرضه شده و با بستهبندی Premium متفاوت است. رنگ مشکی بدنهی کنسول و دستهی کنترلر بازی و همچنین هدست، اولین تفاوتی است که به چشم میخورد. اما تفاوتهای اساسی در قسمتهای دیگر آن است. وجود یک پورت HDMI و هارد دیسک 120 گیگابایتی اصلیترین تفاوتهای Premium وElite به شمار میروند. این بستهبندی در حال حاضر در ایران بسیار کمیاب بوده و البته با قیمت بالای خود برای کاربران صرفهی اقتصادی ندارد. معمولا منطقیترین انتخاب را میتوان همان Premium دانست. به دلیل داشتن امکانات لازم برای استفادهی کامل از کنسول، این بستهبندی پیشنهاد اول ما برای شما ست. مدل Core را میتوانید همراه با یک هارد دیسک خریداری کنید تا بتوانید همانند یک کنسول Premium از امکانات هارد دیسک هم بهرهمند شوید. مدل Elite هم به دلیل داشتن قیمت بسیار بالا نسبت به امکانات، به صرفه نیست مگر برای کاربری که واقعا قصد استفادهی بهینه از پورت HDMI این مدل را داشته باشد.
دستهی بازی در XBOX 360
کنسول XBOX 360 حداکثر ازچهار کنترلر بیسیم و سیمدار به صورت همزمان پشتیبانی میکند. کنترلهایی که به صورت سیمی به کنسول مرتبط میشوند، به وسیلهی سه کانکتور جلویی و یک کانکتور پشتی دستگاه به کنسول مرتبط شدهاند. همچنین کنسول XBOX 360 از صفحه کلید USBبرای اتصال به دستگاه پشتیبانی میکند. اما در این حالت صفحه کلید بیشتر برای وارد کردن اطلاعات و متن کاربرد دارد و نمیتوان از آن برای اجرای بازی استفاده کرد. البته دستهی بازی طراحی شده در این کنسول از لحاظ طراحی شباهت فراوانی به دستهی بازی نوع Sکنسول XBOX دارد. نوع سیمدار این دسته نیز دارای سیمی به طول 2.47 متر است تا کاربر بتواند با فاصلهی مناسبی از تلویزیون قرار گیرد و به راحتی به بازی دلخواه خود بپردازد. قابلیت جالبی که در این نوع گیم پد وجود دارد، هماهنگی آن با تمام دستگاههای مجهز به USBو سیستم عامل ویندوز XPاست که این موضوع امکان استفاده از آن را روی کامپیوتر امکان پذیر میسازد.
نوع بیسیم این دسته بازی نیز، فاصلهی 9 متر را با باتری AAاز نوع NimH پشتیبانی میکند که این فاصله برای یک دسته بازی بیسیم فاصلهی مناسبی است. شرکت مایکروسافت برای آگاهی کاربر از فعال بودن دستهی بیسیم، قابلیت جالبی را در کنسول 360XBOX تعبیه کرده است. برای این منظور در صورت اتصال دسته به کنسولXBOX360، در اطراف دکمهی پاور دستگاه، چراغی روشن میشود که به وسیلهی آن کاربر قادر خواهد بود از ارتباط میان کنسول و دسته آگاه شود. همچنین در صورت کاهش توان باتری گیم پد بی سیم، چراغ اطراف پاور به صورت چشمکزن به کاربر هشدار خواهد داد.
امکانات کلی XBOX 360
• هارددیسک پرتابل ـ این دستگاه به یک هارددیسک بیست گیگابایتی SATA مجهز میباشد که امکان ذخیرهی بازی، موسیقی و دموهای مختلف را به کاربر میدهد. 14 گیگابایت از فضای این هارددیسک برای کاربر قابل استفاده است، زیرا حدود 6 گیگابایت از فضای این هارددیسک توسط نرم افزار و امکانات جانبی موجود در کنسول استفاده شده است.
• کارت حافظه ـ وجود یک کارت حافظهی 64 مگابایتی، امکان انتقال ذخیرهی بازی را به کاربر میدهد. با وجود این کارت حافظه، کاربر قادر است پروفایل خود را از کنسولی به کنسول دیگر انتقال دهد و بدون کوچکترین مشکلی، بازی خود را در یک کنسول دیگر ادامه دهد. ضمن اینکه هم اکنون حافظههای جدیدی با ظرفیت 256 مگابایت به بازار عرضه شده که از سرعت و قابلیتهای بالاتری نسبت به این نوع حافظهها برخوردار هستند.
• کارت شبکه بی سیم ـ وجود کارت شبکه بیسیم با قابلیت پشتیبانی از انواع فرمتهای انتقال داده در شبکه، امکان ارتباط کنسول XBOX 360 را با انواع شبکههای بیسیم مهیا میکند. البته این کارت شبکه به صورت مجزا و با قیمتی حدود 90 هزار تومان به فروش میرسد.
• گوشی ـ وجود گوشی به کاربر امکان میدهد هنگامی که با مشخصهی XBOX Live با دیگر دوستان خود در حال بازی است، بتواند به طور همزمان با آنها صحبت کند. این گوشی در کنسول XBOX 360 به کانکتوری که در زیر دستهی بازی قرار دارد، وصل میشود و این مساله امکان استفادهی سریع از این وسیله را فراهم میکند.
• کنترل چند رسانه جهانی ـ این وسیله در شنیدن موسیقی و پخش DVD کاربرد فراوانی دارد. این کنترل از نسخهی اولیهی آن که در کنسول XBOX 360 نسخهی Premium وجود داشت، بزرگتر است و از لحاظ امکانات و قابلیتها، از نسخهی قبلی خود کاملتر است و این مساله استفادهی آن را در کاربردهای مختلف افزایش میدهد. این کنترل به وسیلهی رابط مادون قرمز (infrared) با کنسول XBOX 360 ارتباط برقرار میکند.
• شارژ قدرتمند ـ شرکت مایکروسافت یک شارژر پیشرفته را برای شارژ باتری های موجود در دستههای بیسیم قرار داده تا کاربر بتواند با استفاده از آن، در مدتی کوتاه، باتری دستهی بازی خود را شارژ کند.
ادامه مطلب...
مقدمه
تمام انسانها در زندگی خويش از فراز و نشيب برخوردارند و با مشکلات مختلفی مواجهند .افراد معمولا در برخورد با مشکل دچار ضعف و ناتوانی مي گردند و سعی مي کنند با کمک و راهنمايی درد آشنايان خود را از مهلکه نجات دهند و با يافتن " الگوها " در هر زمينه ای ، و سپس تبعيت از آن ، وظايف خويشتن را بخوبی انجام دهند و مشکلات و دردهای خويش را تسکين بخشند . يکی از اين اسوه ها پيامبراکرم ( ص ) است که قرآن مجيد هم اين حضرت را به همين نام معرفی مي فرمايد . بجز رسول خدا ( ص ) اگر به دنبال " الگوی " ديگر و جانشين برای آن حضرت باشيم ، به پيشوای بزرگی همچون مولای متقيان حضرت علی ( ع ) خواهيم رسيد ، و چه زيباست که برای پذيرش اخلاق و رفتار حسنه ايشان ، زندگی پر فراز و نشيب و سراسر شگفتی آن حضرت را مرور کنيم .
کيفيت ولادت
حضرت علی ( ع ) نخستين فرزند خانواده هاشمی است که پدر و مادر او هر دوفرزند هاشم اند . پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف مي باشد . خاندان هاشمی از لحاخ فضائل اخلاقی و صفات عاليه انسانی در قبيله قريش و اين طايفه در طوايف عرب ، زبانزد خاص و عام بوده است . فتوت ، مروت ، شجاعت وبسياری از فضايل ديگر اختصاص به بني هاشم داشته است . يک از اين فضيلتها در مرتبه عالی در وجود مبارک حضرت علی ( ع )
موجود بوده است . فاطمه دختر اسد به هنگام درد زايمان راه مسجدالحرام را در پيش گرفت و خود را به ديوار کعبه نزديک ساخت و چنين گفت : " خداوندا ! به تو و پيامبران و کتابهايی که از طرف تو نازل شده اند و نيز به سخن جدم ابراهيم سازنده اين خانه ايمان راسخ دارم . پرودگارا ! به پاس احترام کسی که اين خانه را ساخت ، و به حق
" کودکی که در رحم من است ، تولد اين کودک را بر من آسان فرما ! لحظه ای نگذشت که ديوار جنوب شرقی کعبه در برابر ديدگان عباس بن عبدالمطلب و يزيد بن تعف شکافته شد . فاطمه وارد کعبه شد ، و ديوار به هم پيوست . فاطمه تا سه روز در شريفترين مکان گيتی مهمان خدا بود . و نوزاد خويش سه روز پس از سيزدهم رجب سي ام عام الفيل فاطمه را به دنيا آورد . دختر اسد از همان شکاف ديوار که دوباره گشوده شده بود بيرون آمد و گفت : " پيامی از غيب شنيدم که نامش را " علی " بگذار . "
دوران کودکي
حضرت علی ( ع ) تا سه سالگی نزد پدر و مادرش بسر برد و از آنجا که خداوند مي خواست ايشان به کمالات بيشتری نائل آيد ، پيامبر اکرم ( ص ) وی را از بدو تولد تحت تربيت غير مستقيم خود قرار داد . تا آنکه ، خشکسالی عجيبی در مکه واقع شد . ابوطالب عموی پيامبر ، با چند فرزند با هزينه سنگين زندگی روبرو شد . رسول اکرم ( ص ) با مشورت عموی خود عباس توافق کردند که هر يک از آنان فرزندی از ابوطالب را به نزد خود ببرند تا گشايشی در کار ابوطالب باشد . عباس ، جعفر را و پيامبر ( ص ) ، علی ( ع ) را به خانه خود بردند .
به اين طريق حضرت علی ( ع ) به طور کامل در کنار پيامبر قرار گرفت . علی ( ع ) آنچنان با پيامبر ( ص ) همراه بود ، حتی هرگاه پيامبر از شهر خارج مي شد و به کوه و بيابان مي رفت او را نيز همراه خود مي برد .
بعثت پيامبر ( ص ) و حضرت علی ( ع )
شکی نيست که سبقت در کارهای خير نوعی امتياز و فضيلت است . و خداونددر آيات بسياری بندگانش را به انجام آنها ، و سبقت گرفتن بر يکديگر دعوت فرموده است . از فضايل حضرت علی ( ع ) است که او نخستين فرد ايمان آورنده به پيامبر ( ص ) باشند . ابن ابي الحديد در اين باره مي گويد : بدان که در ميان اکابر و بزرگان و متکلمين گروه " معتزله " اختلافی
نيست که علي بن ابيطالب نخستين فردی است که به اسلام ايمان آورده و پيامبر خدا را تاييد کرده است .
حضرت علی ( ع ) نخستين ياور پيامبر ( ص )
پس از وحی خدا و برگزيده شدن حضرت محمد ( ص ) به پيامبری و سه سال دعوت مخفيانه ، سرانجام پيک وحی فرا رسيد و فرمان دعوت همگانی داده شد . در اين ميان تنها حضرتعلی ( ع ) مجری طرحهای پيامبر ( ص ) در دعوت الهيش و تنها همراه و دلسوز آن حضرت در ضيافتی بود که وی برای آشناکردن خويشاوندانش با اسلام و دعوتشان به دين خدا ترتيب داد . در همين ضيافت پيامبر ( ص ) از حاضران سؤوال کرد : چه کسی از شما مرا در اين راه کمک مي کند تا برادر و وصی و نماينده من در ميان شما باشد ؟ فقط علی ( ع ) پاسخ داد : ای پيامبر خدا ! من تو را در اين راه ياری مي کنم پيامبر ( ص ) بعد از سه بار تکرار سؤوال و شنيدن همان جواب فرمود : ای خويشاوندان و بستگان من ، بدانيد که علی ( ع ) برادر و وصی و خليفه پس از من در ميان شماست . از افتخارات ديگر حضرت علی ( ع ) اين است که با شجاعت کامل برای خنثی
کردن توطئه مشرکان مبنی بر قتل رسول خدا ( ص ) در بستر ايشان خوابيد و زمينه هجرت پيامبر ( ص ) را آماده ساخت .
حضرت علی ( ع ) بعد از هجرت
بعد از هجرت حضرت علی ( ع ) و پيامبر ( ص ) به مدينه دو نمونه ازفضايل علی ( ع ) را بيان مي نمائيم :
1 - جانبازی و فداکاری در ميدان جهاد : حضور وی در 26 غزوه از 27غزوه پيامبر ( ص ) و شرکت در سريه های مختلف از افتخارات و فضايل آن حضرت است .
2 - ضبط و کتابت وحی ( قرآن ) کتابت وحی و تنظيم بسياری از اسناد تاريخی و سياسی و نوشتن نامه های تبليغی و دعوتی از کارهای حساس و پرارج امام ( ع ) بود . ايشان آيات قرآن چه مکی و چه مدنی ، را ضبط مي کرد . به همين علت است که وی را از کاتبان وحی
و حافظان قرآن به شمار مي آورند . در اين دوران بود که پيامبر ( ص ) فرمان اخوت و برادری مسلمانان را صادر فرمود و با حضرت علی ( ع ) پيمان برادری و اخوت بست و به حضرت علی ( ع ) فرمود :
" تو برادر من در اين جهان و سرای ديگر هستی . به خدايی که مرا به حق برانگيخته است ...
تو را به برادری خود انتخاب مي کنم ، اخوتی که دامنه آن هر دو جهان را فرا گيرد . "
حضرت علی ( ع ) داماد رسول اکرم ( ص )
عمر و ابوبکر با مشورت با سعد معاذ رئيس قبيله اوس دريافتند جزعلی ( ع ) کسی شايستگی زهرا ( س ) را ندارد . لذا هنگامی که علی ( ع )
در ميان نخلهای باغ يکی از انصار مشغول آبياری بود موضوع را با ايشان در ميان نهادند و ايشان فرمود :
دختر پيامبر ( ص ) مورد ميل و علاقه من است . و به سوی خانه رسول به راه افتاد .
وقتی به حضور رسول اکرم ( ص ) رسيد ، عظمت محضر پيامبر ( ص ) مانع از آن شد که سخنی بگويد ، تا اينکه رسول اکرم ( ص ) علت رجوع ايشان را جويا
شد و حضرت علی ( ع ) با تکيه به فضايل و تقوا و سوابق درخشان خود در اسلام فرمود :
" آيا صلاح مي دانيد که فاطمه را در عقد من درآوريد ؟ " پس از موافقت حضرت زهرا ( س ) آن حضرت به دامادی رسول اکرم ( ص ) نائل آمدند .
ادامه مطلب...
تولد و کودکي
بيش از هزار و چهار صد سال پيش در روز 17 ربيع الاول ( برابر 25آوريل 570 ميلادی ) کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود. پدرش عبد الله در بازگشت از شام در شهر يثرب ( مدينه ) چشم از جهان فروبست و به ديدار کودکش ( محمد ) نايل نشد. زن عبد الله ، مادر " محمد " آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود. برابر رسم خانواده های بزرگ مکه " آمنه " پسر عزيزش ، محمد را به دايه ای به نام حليمه سپرد تا در بيابان گسترده و پاک و دور از آلودگيهای شهر پرورش يابد . " حليمه " زن پاک سرشت مهربان به اين کودک نازنين که قدمش در آن قبيله مايه خير و برکت و افزونی شده بود ، دلبستگی زيادی پيدا کرده بود و لحظه ای از پرستاری او غفلت نمي کرد. کسی نمي دانست اين کودک يتيم که دايه های ديگر از گرفتنش پرهيز داشتند ، روزی و روزگاری پيامبر رحمت خواهد شد و نام بلندش تا پايان روزگار با عظمت و بزرگی بر زبان ميليونها نفر مسلمان جهان و بر مأذنه ها با صدای بلند برده خواهد شد ، و مايه افتخار جهان و جهانيان خواهد بود . " حليمه " بر اثر علاقه و اصرار مادرش ، آمنه ، محمد را که به سن پنج سالگی رسيده بود به مکه باز گردانيد . دو سال بعد که " آمنه " برای ديدار پدر و مادر و آرامگاه شوهرش عبد الله به مدينه رفت ، فرزند دلبندش را نيز همراه برد . پس از يک ماه ، آمنه با کودکش به مکه برگشت ، اما دربين راه ، در محلی بنام " ابواء " جان به جان آفرين تسليم کرد ، و محمد در سن شش سالگی از پدر و مادر هر دو يتيم شد و رنج يتيمی در روح و جان لطيفش دو چندان اثر کرد . سپس زنی به نام ام ايمن اين کودک يتيم ، اين نوگل پژمرده باغ زندگی را همراه خود به مکه برد . اين خواست خدا بود که اين کودک در آغاز زندگی از پدر و مادر جدا شود ، تا رنجهای تلخ و جانکاه زندگی را در سرآغاز زندگانی بچشد و در بوته آزمايش قرار گيرد ، تا در آينده ، رنجهای انسانيت را به واقع لمس کند و حال محرومان را نيک دريابد . از آن زمان در دامان پدر بزرگش " عبد المطلب " پرورش يافت . " عبد المطلب " نسبت به نوه والاتبار و بزرگ منش خود که آثار بزرگی در پيشانی تابناکش ظاهر بود ، مهربانی عميقی نشان مي داد . دو سال بعد بر اثر درگذشت عبد المطلب ، " محمد " از سرپرستی پدر بزرگ نيز محروم شد . نگرانی " عبد المطلب " در واپسين دم زندگی بخاطر فرزند زاده عزيزش محمد بود . به ناچار " محمد " در سن هشت سالگی به خانه عموی خويش ( ابو طالب ) رفت و تحت سرپرستی عمش قرار گرفت . " ابوطالب " پدر " علی " بود . ابو طالب تا آخرين لحظه های عمرش ، يعنی تا چهل و چند سال با نهايت لطف و مهربانی ، از برادرزاده عزيزش پرستاری و حمايت کرد . حتی در سخت ترين و ناگوارترين پيشامدها که همه اشراف قريش و گردنکشان سيه دل ، برای نابودی " محمد " دست در دست يکديگر نهاده بودند ، جان خود را برای حمايت برادر زاده اش سپر بلا کرد و از هيچ چيز نهراسيد و ملامت ملامتگران را ناشنيده گرفت .
نوجوانی و جواني
آرامش و وقار و سيمای متفکر " محمد " از زمان نوجوانی در بين همسن و سالهايش کاملا مشخص بود . به قدری ابو طالب او را دوست داشت که هميشه مي خواست با او باشد و دست نوازش بر سر و رويش کشد و نگذارد درد يتيمی او را آزار دهد . در سن 12سالگی بود که عمويش ابو طالب او را همراهش به سفر تجارتی - که آن زمان در حجاز معمول بود - به شام برد . درهمين سفر در محلی به نام " بصری " که از نواحی شام ( سوريه فعلی ) بود ، ابو طالب به " راهبی " مسيحی که نام وی " بحيرا " بود برخورد کرد . بحيرا هنگام ملاقات محمد - کودک ده يا دوازده ساله - از روی نشانه هايی که در کتابهای مقدس خوانده بود ، با اطمينان دريافت که اين کودک همان پيغمبر آخر الزمان است . باز هم برای اطمينان بيشتر او را به لات و عزی - که نام دو بت از بتهای اهل مکه بود - سوگند داد که در آنچه از وی مي پرسد جز راست و درست بر زبانش نيايد . محمد با اضطراب و ناراحتی گفت ، من اين دو بت را که نام بردی دشمن دارم . مرا به خدا سوگند بده ! بحيرا يقين کرد که اين کودک همان پيامبر بزرگوار خداست که بجز خدا به کسی و چيزی عقيده ندارد . بحيرا به ابو طالب سفارش زياد کرد تا او را از شر دشمنان بويژه يهوديان نگاهبانی کند ، زيرا او در آينده مأموريت بزرگی به عهده خواهد گرفت . محمد دوران نوجوانی و جوانی را گذراند . در اين دوران که برای افراد عادی ، سن ستيزه جويی و آلودگی به شهوت و هوسهای زودگذر است ، برای محمد جوان ، سنی بود همراه با پاکی ، راستی و درستی ، تفکر و وقار و شرافتمندی و جلال . در راستی و درستی و امانت بی مانند بود . صدق لهجه ، راستی کردار ، ملايمت و صبر و حوصله در تمام حرکاتش ظاهر و آشکار بود . از آلودگيهای محيط آلوده مکه بر کنار ، دامنش از ناپاکی بت پرستی پاک و پاکيزه بود بحدی که موجب شگفتی همگان شده بود ، آن اندازه مورد اعتماد بود که به " محمد امين " مشهور گرديد . " امين " يعنی درست کار و امانتدار . در چهره محمد از همان آغاز نوجوانی و جوانی آثار وقار و قدرت و شجاعت و نيرومندی آشکار بود . در سن پانزده سالگی در يکی از جنگهای قريش با طايفه " هوازن " شرکت داشت و تيرها را از عموهايش بر طرف مي کرد . از اين جا مي توان به قدرت روحی و جسمی محمد پی برد . اين دلاوری بعدها در جنگهای اسلام با درخشندگی هر چه ببيشتر آشکار مي شود ، چنانکه علی ( ع ) که خود از شجاعان روزگار بود درباره محمد ( ص ) گفت : " هر موقع کار در جبهه جنگ بر ما دشوار مي شد ، به رسول خدا پناه مي برديم و کسی از ما به دشمن از او نزديکتر نبود " با اين حال از جنگ و جدالهای بيهوده و کودکانه پرهيز مي کرد . عربستان در آن روزگار مرکز بت پرستی بود . افراد يا قبيله ها بتهايی از چوب و سنگ يا خرما مي ساختند و آنها را مي پرستيدند . محيط زندگی محمد به فحشا و کارهای زشت و می خواری و جنگ و ستيز آلوده بود ، با اين همه آلودگی محيط ، محمد هرگز به هيچ گناه و ناپاکی آلوده نشد و دامنش از بت و بت پرستی همچنان پاک ماند . روزی ابو طالب به عباس که جوانترين عموهايش بود گفت : " هيچ وقت نشنيده ام محمد ( ص ) دروغی بگويد و هرگز نديده ام که با بچه ها در کوچه بازی کند " . از شگفتيهای جهان بشريت است که با آنهمه بی عفتی و بودن زنان و مردان آلوده در آن ديار که حتی به کارهای زشت خود افتخار مي کردند و زنان بدکار بر بالای بام خانه خود بيرق نصب مي نمودند ، محمد ( ص ) آنچنان پاک و پاکيزه زيست که هيچکس - حتی دشمنان - نتوانستند کوچکترين خرده ای بر او بگيرند . کيست که سيره و رفتار او را از کودکی تا جوانی و از جوانی تا پيری بخواند و در برابر عظمت و پاکی روحی و جسمی او سر تعظيم فرود نياورد ؟ !
يادی از پيمان جوانمردان يا ( حلف الفضول )
در گذشته بين برخی از قبيله ها پيمانی به نام " حلف الفضول " بود که پايه آن بر دفاع از حقوق افتادگان و بيچارگان بود و پايه گذاران آن کسانی بودند که اسمشان " فضل " يا از ريشه " فضل " بود . پيمانی که بعدا عده ای از قريش بستند هدفی جز اين نداشت . يکی از ويژگيهای اين پيمان ، دفاع از مکه و مردم مکه بود در برابر دشمنان خارجی . اما اگر کسی غير از مردم مکه و هم پيمانهای آنها در آن شهر زندگی مي کرد و ظلمی بر او وارد مي شد ، کسی به دادش نمي رسيد . اتفاقا روزی مردی از قبيله بنی اسد به مکه آمد تا اجناس خود را بفروشد . مردی از طايفه بن سهم کالای او را خريد ولی قيمتش را به او نپرداخت . آن مرد مظلوم از قريش کمک خواست ، کسی به دادش نرسيد . ناچار بر کوه ابو قبيس که در کنار خانه کعبه است ، بالا رفت و اشعاری درباره سرگذشت خود خواند و قريش را به ياری طلبيد . دادخواهی او عده ای از جوانان قريش را تحت تأثير قرار داد . ناچار در خانه عبد الله پسر جدعان جمع شدند تا فکری به حال آن مرد کنند . در همان خانه که حضرت محمد ( ص ) هم بود پيمان بستند که نگذارند به هيچکس ستمی شود ، قيمت کالای آن مرد را گرفتند و به او برگرداندند. بعدها پيامبر اکرم ( ص ) از اين پيمان ، به نيکی ياد مي کرد . از جمله فرمود : " در خانه عبد الله جدعان شاهد پيمانی شدم که اگر حالا هم - پس از بعثت به پيامبری - مرا به آن پيمان دعوت کنند قبول مي کنم . يعنی حالا نيز به عهد و پيمان خود وفادارم " . محمد ( ص ) در سن بيست سالگی به اين پيمان پيوست ، اما پيش از آن - همچنان که بعد از آن نيز - به اشخاص فقير و بينوا و کودکان يتيم و زنانی که شوهرانشان را در جنگها از دست داده بودند ، محبت بسيار مي کرد و هر چه مي توانست از کمک نسبت به محرومان خودداری نمي نمود . پيوستن وی نيز به اين پيمان چيزی جز علاقه به دستگيری بينوايان و رفع ستم از مظلومان نبود .
ازدواج محمد ( ص )
وقتی امانت و درستی محمد ( ص ) زبانزد همگان شد ، زن ثروتمندی از مردم مکه بنام خديجه دختر خويلد که پيش از آن دوبار ازدواج کرده بود و ثروتی زياد و عفت و تقوايی بی نظير داشت ، خواست که محمد ( ص ) را برای تجارت به شام بفرستد و از سود بازرگانی خود سهمی به محمد ( ص ) بدهد . محمد ( ص ) اين پيشنهاد را پذيرفت . خديجه " ميسره " غلام خود را همراه محمد ( ص ) فرستاد . وقتی " ميسره " و " محمد " از سفر پر سود شام برگشتند ، ميسره گزارش سفر را جزء به جزء به خديجه داد و از امانت و درستی محمد ( ص ) حکايتها گفت ، از جمله برای خديجه تعريف کرد : وقتی به " بصری " رسيديم ، امين برای استراحت زير سايه درختی نشست . در اين موقع ، چشم راهبی که در عبادتگاه خود بود به " امين " افتاد . پيش من آمد و نام او را از من پرسيد و سپس چنين گفت : " اين مرد که زير درخت نشسته ، همان پيامبری است که در ( تورات ) و ( انجيل ) درباره او مژده داده اند و من آنها را خوانده ام " . خديجه شيفته امانت و صداقت محمد ( ص ) شد . چندی بعد خواستار ازدواج با محمد گرديد . محمد ( ص ) نيز اين پيشنهاد را قبول کرد . در اين موقع خديجه چهل ساله بود و محمد ( ص ) بيست و پنج سال داشت . خديجه تمام ثروت خود را در اختيار محمد ( ص ) گذاشت و غلامانش رانيز بدو بخشيد . محمد ( ص ) بيدرنگ غلامانش را آزاد کرد و اين اولين گام پيامبر در مبارزه با بردگی بود . محمد ( ص ) مي خواست در عمل نشان دهد که مي توان ساده و دور از هوسهای زود گذر و بدون غلام و کنيز زندگی کرد . خانه خديجه پيش از ازدواج پناهگاه بينوايان و تهيدستان بود . در موقع ازدواج هم کوچکترين تغييری - از اين لحاظ - در خانه خديجه بوجود نيامد و همچنان به بينوايان بذل و بخشش مي کردند . حليمه دايه حضرت محمد ( ص ) در سالهای قحطی و بی بارانی به سراغ فرزند رضاعي اش محمد ( ص ) مي آمد . محمد ( ص ) عبای خود را زير پای او پهن مي کرد و به سخنان او گوش مي داد و موقع رفتن آنچه مي توانست به مادر رضاعی ( دايه ) خود کمک مي کرد . محمد امين بجای اينکه پس از در اختيار گرفتن ثروت خديجه به وسوسه های زودگذر دچار شود ، جز در کار خير و کمک به بينوايان قدمی بر نمي داشت و بيشتر اوقات فراغت را به خارج مکه مي رفت و مدتها در دامنه کوهها و ميان غار مي نشست و در آثار صنع خدا و شگفتيهای جهان خلقت به تفکر مي پرداخت و با خدای جهان به راز و نياز سرگرم مي شد . سالها بدين منوال گذشت ، خديجه همسر عزيز و باوفايش نيز مي دانست که هر وقت محمد ( ص ) در خانه نيست ، در " غار حرا " بسر مي برد . غار حرا در شمال مکه در بالای کوهی قرار دارد که هم اکنون نيز مشتاقان بدان جا مي روند و خاکش را توتيای چشم مي کنند . اين نقطه دور از غوغای شهر و بت پرستی و آلودگيها ، جايی است که شاهد راز و نيازهای محمد ( ص ) بوده است بخصوص در ماه رمضان که تمام ماه را محمد ( ص ) در آنجا بسر مي برد . اين تخته سنگهای سياه و اين غار ، شاهد نزول " وحی " و تابندگی انوار الهی بر قلب پاک " عزيز قريش " بوده است . اين همان کوه " جبل النور " است که هنوز هم نور افشانی مي کند .
آغاز بعثت
محمد امين ( ص ) قبل از شب 27 رجب در غار حرا به عبادت خدا و راز و نياز با آفريننده جهان مي پرداخت و در عالم خواب رؤياهايی مي ديد راستين و برابر با عالم واقع . روح بزرگش برای پذيرش وحی - کم کم - آماده مي شد . درآن شب بزرگ جبرئيل فرشته وحی مأمور شد آياتی از قرآن را بر محمد ( ص ) بخواند و او را به مقام پيامبری مفتخر سازد . سن محمد ( ص ) در اين هنگام چهل سال بود . در سکوت و تنهايی و توجه خاص به خالق يگانه جهان جبرئيل از محمد ( ص ) خواست اين آيات را بخواند : " اقرأ باسم ربک الذی خلق . خلق الانسان من علق . اقرأ وربک الاکرم . الذی علم بالقلم . علم الانسان ما لم يعلم " . يعنی : بخوان به نام پروردگارت که آفريد . او انسان را از خون بسته آفريد . بخوان به نام پروردگارت که گرامي تر و بزرگتر است . خدايی که نوشتن با قلم را به بندگان آموخت . به انسان آموخت آنچه را که نمي دانست . محمد ( ص ) - از آنجا که امی و درس ناخوانده بود - گفت : من توانايی خواندن ندارم . فرشته او را سخت فشرد و از او خواست که " لوح " را بخواند . اما همان جواب را شنيد - در دفعه سوم - محمد ( ص ) احساس کرد مي تواند " لوحی " را که در دست جبرئيل است بخواند . اين آيات سرآغاز مأموريت بسيار توانفرسا و مشکلش بود . جبرئيل مأموريت خود را انجام داد و محمد ( ص ) نيز از کوه حرا پايين آمد و به سوی خانه خديجه رفت . سرگذشت خود را برای همسر مهربانش باز گفت . خديجه دانست که مأموريت بزرگ " محمد " آغاز شده است . او را دلداری و دلگرمی داد و گفت : " بدون شک خدای مهربان بر تو بد روا نمي دارد زيرا تو نسبت به خانواده و بستگانت مهربان هستی و به بينوايان کمک مي کنی و ستمديدگان را ياری مي نمايی " . سپس محمد ( ص ) گفت : " مرابپوشان " خديجه او را پوشاند . محمد ( ص ) اندکی به خواب رفت . خديجه نزد " ورقة بن نوفل " عمو زاده اش که از دانايان عرب بود رفت ، و سرگذشت محمد ( ص ) را به او گفت . ورقه در جواب دختر عموی خود چنين گفت : آنچه برای محمد ( ص ) پيش آمده است آغاز پيغمبری است و " ناموس بزرگ " رسالت بر او فرود مي آيد . خديجه با دلگرمی به خانه برگشت .
نخستين مسلمانان
پيامبر ( ص ) دعوت به اسلام را از خانه اش آغاز کرد . ابتدا همسرش خديجه و پسر عمويش علی به او ايمان آوردند . سپس کسان ديگر نيز به محمد ( ص ) و دين اسلام گرويدند . دعوتهای نخست بسيار مخفيانه بود . محمد ( ص ) و چند نفر از ياران خود ، دور از چشم مردم ، در گوشه و کنار نماز مي خواندند . روزی سعد بن ابی وقاص با تنی چند از مسلمانان در دره ای خارج از مکه نماز مي خواند . عده ای از بت پرستان آنها را ديدند که در برابر خالق بزرگ خود خضوع مي کنند . آنان را مسخره کردند و قصد آزار آنها را داشتند . اما مسلمانان در صدد دفاع بر آمدند .
ادامه مطلب...
خوراکی ها
مقدمه:
خوراکی ها در زندگی ما نقش بسیار مهمی دارند به طوری که بدون وجود غذا ها برای انسان شاید حتی سه روز هم نتواند زنده بماند در این جا به تاریخچه ی غذا ها و نکاتی در مورد آن ها می پردازیم.
انواع غذا ها:
به طور کلی غذا ها را میتوان به دو گروه تقسیم کرد:
1-غذا های مورد استفاده:این غذا ها عبارتند از غذا های حیوانی،کیاهان که ای ها خود انواعی دارند که باید مورد توجه واقع شود و آن ها در نوع غذا های غیر استفاده قرار دارند غذا های مورد استفاده همان غذا هایی هستند که ما میخوریم و از آن ها مواد مورد نیاز بدن را به دست می آوریم ئکه این مواد همان کربن هیدرات ها و ویتامین ها و... میشوند که بدن به آن ها نیاز دارد و بدون وجود آن ها ما بیمار میشویم و کلی ظرر میکنیم!در واقع این نوع غذا ها در بدن انسان ها نقش های حیاطی دارند و در این جا فقط می توانم بگویم بزرک ترین فایده ی این خوراکی ها داشتن انواع ویتامین ها است که در آخر ویتامین ها را معرفی می کنم.
2-غذا های مضر و غیر قابل استفاده:این غذا ها معمولا همان غذا هایی هستند که حیوانات می خورند شاید فکر کنید دارم چرت می بافم اما این طور نیست چون غذا هایی که مثلا گوسفند ها می خورند علف است و ما که نمی توانیم علف بخوریم و ما در حقیقت علف غیر مستقیم به صورت گوشت می خوریم پس این گونه غذا ها را نمی توان استفاده کرد.
ویتامین ها: به مقدار بسیار کم برای انجام واکنش های شیمیایی درون سلول هل کاملا" ضروری هستند و کمبود آن ها موجب عوارض و بیماری های گوناگونی میشود.امروزه در حدود 40 نوع ویتامین در جهان شناخته شده است که حدود 12 تای آن ها برای سلامتی افراد مضر بوده .ویتامین ها در جهان به دو صورت قابل حل در چربی و آب وجود دارند.
ویتامین های قابل حل در آب:
ویتامین ث (آسکوربوک اسید):ساده ترین و بی ثبات ترین و مهم ترین ویتامین در بدن انسان است. این ویتامین برای ساخته شدن پروتئینی به نام کلاژن که یک ماده ی مهم در رگ های خونی و استخوان هاست لازم است.کمبود این ویتامین باعث ایجاد بیماری به نام اسکوروی در بدن میشود.این بیماری باعث تخریب پوست،لثه و دیواره های رگ ها و خون ریزی میشود.این ویتامین در میوه های تازه ای مثل مرکبات مثل پرتقال و لیمو به وفور یافت میشود.نگه داری طولانی مدت در یخچال،پختن ،گرمای هوا ،نور و دخانیات باعث کم شدن و از بین رفتن این ویتامین میشوند.
ویتامین ب:که شامل ویتامین های ب1،ب2،ب3،ب5،ب6،ب7،ب9،ب12 میباشند.که به فعالیت های آنزیم ها کمک میکنندو این ویتامین موجب میشود تا سوخت و ساز بدن را بالا برده و سلامت اعصاب را حفظ کرده و باعث رشد بدن میشود.در گوارش و تولید گلبول های قرمز نیز نقش مهمی دارد.کمبود هر کدام از گروه های این ویتامین نیز باعث ایجتد ویتامین خواصی میشود اما زیادی آن ها در بدن مشکلی ندارد و اذافی آن همراه با ادرار دفع میشود.این ویتامین در سبوس غلات،جگر و گوشت یافت میشوند در رودهی بزرگ نیز در اثر فعالیت باکتری ها نیز حاصل میشوند.
ویتامین های قابل حل در چربی :
ویتامین آ:یک ویتامین محلول در چربی است که نقش مهمی در بینایی،رشد،دفاع از بدن و سلامت پوست دارد و همچنین در رشد اندام های بدن نیز نقش دارد.کمبود این ویتامین باعث شب کوری و خشکی شدید قرنیه ی چشم و در نهایت کمبود شدید آن باعث کوری میشود.مصرف زیاد این ویتامین مشکل ساز بوده چون این ویتامین از بدن دفع نمیشود و مشکل درست میکند.این ویتامین را میتوان در شیر،پنیر،کره وجگر یافت.
ویتامین د:در انسان این ویتامین در اثر تابش اشعه ی ماورای بنفش خورشید به پوست ایجاد میشود در زیر پوست ماده ای به نام کلسترول وجود دارد که در زیر پوست آن به ویتامین د تبدیل میشود این ویتامین باعث جذب کلسیم در روده میشود و کمبود آن کوجب مبتلا شدن به بیماری راشیتیسم(نرمی استخوان میشود.این ویتامین را در روغن جگر ماهی و لبنیات و تخم مرغ میتوان یافت.
ویتامین کا:این ویتامین در عمل انعقاد خون مؤثر است و باکتری های موجود در معده ی انسان نیز این ویتامین را تولید میکنند.کمبود این ویتامین باعث خون ریزی شدید میشود.این ویتامین را میتوان در سبزیجات تازه مثل کاهو و اسفناج و...وگوجه فرنگی و جگر و تخم مرغ میتوان به وفور یافت.
ویتامین ای:این ویتامین از تجزیه ی چربی های بدن و تحلیل رفتن ماهیچه ها در بدن جلو گیری میکند. کسانی که نمیتوانند چربی را جذب کنند اغلب دارای کمبود این ویتامین اند که کمبود آن موجب اختلالات در تولید مثلی و عصبی میشود .مصرف بیش از اندازه ی آن باعث بیماری میشود. این ویتامین در روغن های گیاهی و جوانه ی گندم به وفور یافت میشوند.
مقدمه
خازن المان الکتریکی است که میتواند
انرژی الکتریکیرا توسط میدان الکترواستاتیکی (
بار الکتریکی) در خود ذخیره کند.
انواع خازندر مدارهای الکتریکی بکار میروند. خازن را با حرف C که ابتدای کلمه capacitor است نمایش میدهند. ساختمان داخلی خازن از دو قسمت اصلی تشکیل میشود:
الف –
صفحات هادیب –
عایق بین هادیها (دی الکتریک)ساختمان خازن
هرگاه دو هادی در مقابل هم قرار گرفته و در بین آنها
عایقیقرار داده شود، تشکیل خازن میدهند. معمولا صفحات هادی خازن از جنس
آلومینیوم،
رویو
نقرهبا سطح نسبتا زیاد بوده و در بین آنها عایقی (دی الکتریک) از جنس هوا ، کاغذ ، میکا ، پلاستیک ، سرامیک ، اکسید آلومینیوم و اکسید تانتالیوم استفاده میشود. هر چه ضریب دی الکتریک یک ماده عایق بزرگتر باشد آن دی الکتریک دارای خاصیت عایقی بهتر است. به عنوان مثال ، ضریب دی الکتریک هوا 1 و ضریب دی الکتریک اکسید آلومینیوم 7 میباشد. بنابراین خاصیت عایقی اکسید آلومینیوم 7 برابر خاصیت عایقی هوا است.
انواع خازن
الف-
خازنهای ثابتب-
خازنهای متغیر- واریابل
- تریمر
انواع خازن بر اساس شکل ظاهری آنها
- مسطح
- کروی
- استوانهای
انواع خازن بر اساس دی الکتریک آنها
- خازن کاغذی
- خازن الکترونیکی
- خازن سرامیکی
- خازن متغییر
|
خازن مسطح (خازن تخت)
دو صفحه فلزی موازی که بین آنها عایقی به نام دی الکتریک قرار دارد، مانند (هوا ، شیشه). با اتصال صفحات خازن به یک مولد میتوان خازن را باردار کرد.
اختلاف پتانسیلبین دو سر صفحات خازن برابر اختلاف پتانسیل دو سر مولد خواهد بود.
ظرفیت خازن (C)
نسبت مقدار باری که روی صفحات انباشته میشود بر اختلاف پتانسیل دو سر باتری را ظرفیت خازن گویند؛ که مقداری ثابت است.
ε
0= قابلیت گذر دهی خلا است که برابر است با: 8.85 ×
12-10 _ C
2/N.m
2k (بدون یکا) = ثابت دی الکتریک است که برای هر مادهای فرق دارد. تقریبا برای هوا و خلأ 1=K است و برای محیطهای دیگر مانند شیشه و روغن 1
A = سطح خازن بر حسب m
2d =فاصله بین دو صفه خازن بر حسب m
چند نکته
- آزمایش نشان میدهد که ظرفیت یک خازن به اندازه بار (q) و به اختلاف پتانسیل دو سر خازن (V) بستگی ندارد بلکه به نسبت q/v بستگی دارد.
- بار الکتریکی ذخیره شده در خازن با اختلاف پتانسیل دو سر خازن نسبت مستقیم دارد. یعنی: q a v
- ظرفیت خازن با فاصله بین دو صفحه نسبت عکس دارد. یعنی: C a 1/d
- ظرفیت خازن با مساحت هر یک از صفحات و جنس دی الکتریک (K )نسبت مستقیم دارد. یعنی: C a A و C a K
شارژ یا پر کردن یک خازن
وقتی که یک خازن بی بار را به دو سر یک
باتریوصل کنیم؛
الکترونها در مدار جاری میشوند. بدین ترتیب یکی از صفحات بار (+) و صفحه دیگر بار (-) پیدا میکند. آن صفحهای که به قطب مثبت باتری وصل شده ؛ بار مثبت و صفحه دیگر بار منفی پیدا میکند. خازن پس از ذخیره کردن مقدار معینی از
بار الکتریکیپر میشود. یعنی با توجه به اینکه کلید همچنان بسته است؛ ولی جریانی از مدار عبور نمیکند و در واقع جریان به صفر میرسد. یعنی به محض اینکه یک خازن خالی بدون بار را در یک مدار به مولد متصل کردیم؛ پس از مدتی کوتاه
عقربه گالوانومتردوباره روی صفر بر میگردد. یعنی دیگر جریانی از مدار عبور نمیکند. در این حالت میگوییم خازن پرشده است.
دشارژ یا تخلیه یک خازن
ابتدا خازنی را که پر است در نظر میگیریم. دو سر خازن را توسط یک سیم به همدیگر وصل میکنیم. در این حالت برای مدت کوتاهی جریانی در مدار برقرار میشود و این جریان تا زمانی که بار روی صفحات خازن وجود دارد برقرار است. پس از مدت زمانی جریان صفر خواهد شد. یعنی دیگر باری بر روی صفحات خازن وجود ندارد و خازن تخلیه شده است. اگر خازن کاملا پر شود دیگر جریانی برقرار نمیشود و اگر خازن کاملا تخلیه شود باز هم جریانی برقرار نمیشود.
تأثیر ماده دیالکتریک در فضای بین دو صفحه موازی یک خازن
وقتی که خازنی را به مولدی وصل میکنیم؛ یک میدان یکنواخت در داخل خازن بوجود میآید. این
میدان الکتریکیبر توزیع بارهای الکتریکی اتمی عایقی که در درون صفحات قرار دارد اثر میگذارد و باعث میشود که دو قطبیهای موجود در عایق طوری شکل گیری کنند؛ که در یک سمت عایق بارهای مثبت و در سمت دیگر آن بارهای منفی تجمّع کنند. توزیع بارهایی که در لبههای عایق قرار دارند؛ بر بارهای روی صفحات خازن اثر میگذارد. یعنی بارهای منفی روی لبههای عایق؛ بارهای مثبت بیشتری را روی صفحات خازن جمع میکند؛ و همینطور بارهای مثبت روی لبههای عایق بارهای منفی بیشتری را روی صفحات خازن جمع میکند. بنابراین با افزایش ثابت دی الکتریک (K) میتوان بارهای بیشتری را روی خازن جمع کرد و باعث افزایش ظرفیت یک خازن شد. با گذاشتن دی الکتریک در بین صفحات یک خازن ظرفیت آن افزایش مییابد.
میدان الکتریکی درون خازن تخت
در فضای بین صفحات خازن بار دار
میدان الکتریکییکنواختی برقرار میشود که جهت آن همواره از صفحه مثبت خازن به سمت صفحه منفی خازن است. اندازه میدان همواره یک عدد ثابت میباشد.
میدان الکتریکی با اختلاف پتانسیل دو سر خازن نسبت مستقیم و با فاصله بین صفحات خازن نسبت عکس دارد.
به هم بستن خازنها
خازنها در مدار به دو صورت بسته میشوند:
- موازی
- متوالی (سری)
بستن خازنها به روش موازی
در بستن به روش موازی بین خازنها دو نقطه اشتراک وجود دارد. در این نوع روش:
- اختلاف پتانسیل برای همة خازنها یکی است.
- بار ذخیره شده در کل مدار برابر است با مجموع بارهای ذخیره شده در هریک از خازنها.
ظرفیت معادل در حالت موازی
اندیسها مربوط به خازنهای 1 ؛ 2 و 3 میباشد. هرگاه چند خازن باهم موازی باشند، ظرفیت خازن معادل برابر است با مجموع ظرفیت خازنها.
بستن خازنها بصورت متوالی
در بستن به روش متوالی بین خازنها یک نقطه اشتراک وجود دارد و تنها دو صفحه دو طرف مجموعه به مولد بسته شده ؛ از مولد بار دریافت میکند. صفحات مقابل نیز از طریق القاء بار الکتریکی دریافت میکنند. بنابراین اندازه بار الکتریکی روی همه خازنها در این حالت باهم برابر است. در بستن خازنها به طریق متوالی:
- بارهای روی صفحات هر خازن یکی است.
- اختلاف پتانسیل دو سر مدار برابر است با مجموع اختلاف پتانسیل دو سر هر یک از خازنها.
ظرفیت معادل در حالت متوالی:
انرژی ذخیره شده در خازن
پر شدن یک خازن باعث بوجود آمدن بار ذخیره در روی آن میشود و این هم باعث میشود که انرژی روی صفحات ذخیره گردد. کل کاری که در فرآیند پر شدن خازن انجام میشود از طریق محاسبه بدست میآید.
کاربرد خازن
با توجه به اینکه بار الکتریکی در خازن ذخیره میشود؛ برای ایجاد میدانهای الکتریکی یکنواخت میتوان از خازن استفاده کرد. خازنها میتوانند میدانهای الکتریکی را در حجمهای کوچک نگه دارند؛ به علاوه میتوان از آنها برای ذخیره کردن انرژی استفاده کرد. خازن در اشکال مختلف ساخته میشود.
مباحث مرتبط با عنوان
دید کلی
صنایع پتروشیمی(Petrochemical industry) ، بخشی از صنایع شیمیایی است که فرآوردههای شیمیایی را از مواد خام حاصل از نفت یا گاز طبیعی تولید میکند. تا پیش از وارد شدن نفت به مفهوم امروزی در زندگی انسان ، مواد شیمیایی مورد نیاز ، بر اثر تغییر و تبدیل صنایع گیاهی و حیوانی بدست میآمد. اما در اوایل قرن بیستم نفت خام و گاز طبیعی به عنوان ماده اولیه برای تهیه بسیاری از ترکیبات مورد نیاز انسان ، اهمیت حیاتی و روز افزونی پیدا کرده است.
تاریخچه
اقوام متمدن دوران باستان ، بویژه سومریها و آشوریها و بابلیها ، در حدود چهار هزار و پانصد سال پیش در سرزمین بینالنهرین (محل عراق کنونی) با برخی از مواد نفتی که در دریاچه قیر بدست میآمد، آشنایی داشتند. آنان از خود قیر به عنوان ماده غیر قابل نفوذ ، استفاده میکردند. رومیها و یونانیها نیز مواد قیری را برای غیر قابل نفوذ کردن بدنه کشتیها بکار میبردند. همچنین برای روشنایی و گرم کردن نیز از آن بهره میجستند.
با توسعه و پیشرفت تکنولوژی حفاری در اواسط قرن نوزدهم و تکنولوژی تقطیر و پالایش نفت در اواخر قرن نوزدهم و استفاده از آن در موارد غیر سوختی ، جهش حیرتآوری بوجود آمد. بطوری که امروزه صنایع پتروشیمی نفش اساسی و بنیادی در رفع نیاز عمومی جامعه به عهده دارد.
صنایع گوناگون پتروشیمی
نفت و مشتقات آن نه تنها در برآوردن نیازهای انسان در زمینه سوخت ، انرژی و الیاف نقشی بنیادی دارد، بلکه پیدایش و تکامل صنایع گوناگون مهمی را موجب شد که به پارهای از آنها اشاره میشود.
همزمان با پالایش نفت خام ، کاربرد موتورهای درون سوز جنبه عمومی به خود گرفت و میلیونها ماشین بنزین سوز به بازار عرضه شد.
امروزه فرآوردههای نفتی علاوه بر مصرف در زمینه سوخت وسایل نقلیه ، روغن موتور و غیره ، در تهیه بسیاری از قطعات مورد نیاز ساخت وسایط نقلیه ، نقش ارزندهای دارد و تلاش بر این است تا بدنه اتومبیل را از مواد پلاستیکی که آنها را ازپلیمریزاسیون ترکیبات نفتی میتوان بدست آورد، بسازند.
فرآوردههای نفتی در تهیه سوخت موشکهای هدایت کننده سفینههای فضایی و ماهوارهها و حتی در ساخت بسیاری از قطعات داخلی آنها کاربرد اساسی دارد.
ماده اولیه بیشتر داروها و حتی آنتیبیوتیکها از ترکیبات نفتی مشتق میشود. بویژه تقریبا تمام مواد پاک کننده ، باکتری کشها و غیره ، از مشتقات نفتی و محصولات پتروشیمی میباشد.
ترکیبات نفت خام و فراوردههای نفتی
اتمهای کربن و هیدروژن بطور حیرت آوری میتوانند ضمن ترکیب شدن با یکدیگر ، تعداد فوقالعاده زیادی از ترکیبات هیدروکربنی زنجیری و حلقوی آروماتیکی را بوجود آورند، بطوری که تا کنون هیدروکربنی که در ساختار مولکولی آن 60 اتم کربن شرکت داشته باشد، ردیابی شده است. از طرفی با افزایش تعداد اتمهای کربن بر تعداد ایزومرهای هیدروکربنی نیز افزوده میشود.
بطور مثال هیدروکربنی که 30 اتم کربن داشته باشد، میتواند بیش از چهار میلیارد ترکیب هیدروکربنی ایزومر تشکیل دهد. علاوه بر این ، با توجه به اینکه در نفت خام ، ترکیبات هیدروکربنی سیر شده نیز فراوانند، تعداد ترکیبهای موجود در آن ، فوقالعاده زیاد و گوناگون است. این گوناگونی با شرکت اتمهای دیگر مانند گوگرد ، نیتروژن و اکسیژن در زنجیر هیدروکربنها به مراتب بیشتر میشود.
ترکیبات عمده موجود در نفت خام
ترکیبات عمده موجود در نفت خام عبارتند از:هیدروکربنهای سیر شده زنجیری به فرمول کلی CnH2n+2، هیدروکربنهای سیر شده حلقوی به فرمول عمومی CnH2n که اصطلاحا آنرا نفتن گویند و هیدروکربنهای سیرنشده زنجیری اتیلن و استیلن. هرچه درصد تشکیل دهندههای نفت در دماهای پایین بیشتر باشد، مرغوبیت آن بیشتر است.
گازهای طبیعی
گازهای طبیعی ، بخش گازی شکل مواد نفتی است که همراه با نفت خام در مخازن زیرزمینی وجود دارد و یا از تقطیر نفت خام در پایینتر از 200C بدست میآید. گازهای طبیعی ، مخلوطی طبیعی از گازهای متان ( قسمت عمده حدود 85 درصد ) پروپان ، بوتان ، منو اکسید کربن و هیدروژن (گاز سنتز) همراه با مقداری دوده است.
مصرف عمده آن در کشورهای غیر صنعتی به عنوان یک ماده سوختی است. ولی در کشورهای صنعتی از آن در تهیه بسیاری از فرآوردههای شیمیایی و صنعتی بسیار مفید و ضروری استفاده میکنند.
محصولات صنایع پتروشیمی ایران
محصولات عمدهای که توسط واحدهای صنایع پتروشیمی ایران تولید میشوند عمدتا عبارتند از:
کودهای شیمیایی ، اوره ، فسفات دیآمونیم ، کودهای مخلوط نیترات آمونیم ، مواد اولیه پلاستیک ، پی ـ وی ـ سی و دی ـ او ـ پی ، مواد شیمیایی نظیر اسید سولفوریک ، اسید کلریدریک ، آمونیاک ، گوگرد ، دوده و ....
با این حال ، این محصولات در مقایسه با دهها هزار مشتقی که از نفت و گازهای طبیعی به کمک تکنولوژی پیشرفته پتروشیمیایی بدست میآید، بسیار اندک بوده، نشان میدهد که باید همت و تلاش بیشتری در این زمینه باید بکار برد تا به واقعیت نزدیکتر شد.
دانشمندان دانشگاه هاروارد با برهم زدن سير تكامل طبيعي حيوانات به تغيير دياناي جوجهها براي توليد جنينهايي با پوزه سوسمار به جاي نوك، دست زدهاند.
به گزارش ايسنا، كارشناسان، دياناي جنينهاي مرغ را در مراحل اوليه رشد آنها تغيير داده و توانستند موجودات پوزهداري را توليد كنند كه در دوره كرتاسه منقرض شدهاند.
اين رونمايي علمي بازگشت تكامل ميتواند راه را براي دانشمندان به منظور تغيير دياناي در جهات ديگر و استفاده از روند مشابه براي ساخت گونههاي بهتر با قابليت انطباق با آبوهواي زمين هموار كند.
آنها همچنين مدعي شدهاند كه اين دستاورد ميتواند به حذف نقائص هنگام تولد در نوزدان انسان كمك كند.
آرخات آبژانوف، زيستشناس تكاملي دانشگاه هاروارد، اين جوجههاي پوزه سوسماري را با سوراخ كردن پوسته تخم آنها و تزريق يك دانه پروتئين ژلاتيني پيش از آغاز رشد جنين به وجود آورده است.
اين تغييرات به مولكولهاي جدا در محيط تخم اجازه ميدهد طي 14 روز رشد كرده و به پوزه تبديل شوند.
اگرچه قوانين اخلاقي، شكستن تخمهاي جوجهدار را منع كرده اما آبژانوف اميدوار است كه روزي بتواند جوجهها را به حالت دايناسور مانيراپتورا درآورد.
وي اين تغييرات را با تحليل مولكولهاي علامت دهنده كه كنترل تغييرات كالبدي در پرندگان و ساير موجودات را بر عهده دارند، انجام داده بود.
افزودن پروتئين به تخمها كه رشد مولكولهاي خاص را متوقف ميكند، همچنين از رشد برخي مشخصههاي خاص در پرنده ممانعت به عمل ميآورد.
مانيراپتوراها دايناسورهاي كوچكي بودند كه به تصور دانشمندان كلكسيوني از هزاران پرنده را در سراسر دنيا به دنيا آوردهاند.
به عقيده كارشناسان، جوجهها و ديگر پرندگان طي يك مجموعه تغييرات ژنتيكي از دايناسورها به وجود آمدهاند.
با تغيير دياناي جوجهها براي شباهت به ژنهاي سوسمار پيش از بوجود آمدن نوك، دكتر آبژانوف توانست مسير تكاملي جوجهها را تغيير دهد تا به جاي نوك با پوزه به دنيا بيايند.
جك هورنر، يك ديرينهشناس دانشگاه مونتانا در حال انجام كار مشابهي براي ساخت «چيكنوزاروس» با يك دم و دستاني شبيه دايناسورها است.
تاریخچه
مفهوم نیرو از زمانهای دور، در استاتیک و دینامیک مورد استفاده قرار گرفته است. مطالعات باستانی روی استاتیک، در قرن سوم قبل از میلاد، در کارهای ارشمیدس به حد نهایی خود رسید که هم اکنون نیز قسمتهایی از فیزیک مدرن را تشکیل میدهند. در مقابل، دینامیک ارسطو، سوء تدبیرهایی شهودی از نقش نیرو ایجاد کرد که نهایتاً در قرن هفدهم و به خصوص در کارهای ایزاک نیوتن، تصحیح شدند. با پیشرفت مکانیک کوانتومی، هم اکنون می دانیم که ذرات از طریق بر هم کنشهای بنیادین، بر یکدیگر اثر می گذارند و لذا مدل استاندارد فیزیک ذرات، ادعا میکند که هر چیزی که اساساً به عنوان نیرو مشاهده میشود، در حقیقت توسط بوزونهای معیار تأثیر می گذارد. تنها چهار برهم کنش اساسی شناخته شده که به ترتیب قدرت عبارتند از: قوی، الکترومغناطیسی، ضعیف (که در سال ۱۹۷۰، الکتروضعیف (electroweak)به یک بر هم کنش واحد انجام شدند) و گرانشی.نیوتون یکی از بزرگترین پژوهش گران در مورد نیرو است.
مفاهیم پیش از نیوتن
مشهور است که ارسطو، نیرو را به عنوان هر چیزی که باعث میشود شیئی یک «حرکت غیر طبیعی» انجام دهد، توصیف کرد.
از قدیم، مفهوم نیرو برای کار کردن هر یک از هفت نوع ماشین ساده، اساسی تلقی میشده است. کمک مکانیکی که یک ماشین ساده فراهم میآورد، اجازه میداد تا یک نیروی کم را برای اثر گذاشتن روی جسمی در فاصله دورتر به کار برد. تجزیه تحلیل ویژگیهای این چنین نیروها نهایتاً در کارهای ارشمیدس به غنیترین حالت خود رسید، که به خصوص به خاطر فرمولبندیکردن رفتار «نیروهای شناور» نهفته در سیالات معروف است.
پیشرفتهای فلسفهای مفهوم یک نیرو در کاهایی از ارسطو به چشم میخورد. در کیهان شناسی ارسطویی، دنیای طبیعی چهار عنصر را نگه میداشت که در «حالات طبیعی» وجود داشتند. ارسطو عقیده داشت که برای اشیاء سنگین روی زمین مانند آب و زمین، حالت طبیعی این است که بدون حرکت روی زمین بمانند و این که آنها اگر تنها باشند، تمایل دارند به این حالت برسند. او بین میل ذاتی اشیاء برای رسیدن به «جای طبیعی» (برای مثال افتادن اشیاء سنگین) که به یک حرکت طبیعی منجر میشود، و حرکت غیرطبیعی یا اجباری که به عملکرد پیوسته یک نیرو محتاج است، تمایز قایل شد. این نظریه مبتنی بر مشاهدات روزمره این که اشیاء چگونه حرکت میکنند (مثلاً این که عملکرد ثابت یک نیرو برای حرکت کردن یک ارابه لازم است) مشکلات مفهوم زیادی از جمله برای توجیه رفتار پرتابهها (مثلاً حرکت یک پیکان) داشت. این کاستیها به طور کامل در قرن هفدهم در کارهای گالیله حل شد که متأثر از این ایده موجود در اواخر قرون وسطی بود که اشیائی که در یک حرکت اجباری هستند، یک نیروی ذاتی جنبشی با خود حمل میکنند.
گالیله در اوایل قرن هفده آزمایشی انجام داد که در آن سنگها و گلولههای توپی هر دو به پایین غلت داده میشدند تا به این وسیله نظریه حرکت ارسطو را رد کند. او نشان داد که اشیاء به مقداری مستقل از جرمشان، توسط گرانش شتاب میگیرند و بحث کرد که اشیاء همواره سرعت اولیه خودشان را بازمی یابند مگراینکه روی آنها نیروی مثلاً اصطکاک عمل کند.
مدلهای بنیادی نیرو
نیروهای بنیادی در فیزیک
همهٔ نیروهایی که در جهان دیده میشوند، از چهار نیروی بنیادی سرچشمه میگیرند. نیروی هستهای قوی و ضعیف فقط در اندازههای بسیار کوچک دیده میشوند و اجزای بنیادی ماده (ذرات زیراتمی) را در کنار هم نگه میدارند. نیروی الکترومغناطیسی بین بارهای الکتریکی و نیروی گرانش بین اجسام جرمدار اثر میکند. همهٔ نیروهای دیگر در طبیعت بر پایهٔ این چهار نیرو هستند. مثلاً نیروی اصطکاک به خاطر برهمکنش الکترومغناطیسی بین اتمهای سطح دو جسم است یا نیروی فنر (قانون هوک) نیز به خاطر نیروهای الکترومغناطیسی بین اتمهای سازندهٔ فنر است. نیروهای مرکزگرا (یا گریزازمرکز) در واقع نیروهای مَجازی هستند که به خاطر چرخش دستگاه مختصات دیده میشوند.
نیروهای نابنیادی
خیلی وقتها در توصیف پدیدهها از برخی جزئیات آنها چشم میپوشیم. این کار باعث میشود بتوانیم مدلهای سادهای برای آنها بسازیم و نیروهایی را تعریف کنیم که پدیده را به تقریب توصیف میکنند.
نیروی عمودبرسطح
وقتی جسمی را روی سطح همواری میگذاریم، نیروی گرانشی به آن وارد میشود. برای این که جسم در سطح فرونرود، نیرویی نیز از سوی سطح به جسم وارد میشود. این نیرو به خاطر رانش الکترومغناطیسی بین اتمهای جسم و اتمهای سطح است و نیروی عمودبرسطح نام دارد. مقدار این نیرو همیشه به اندازهای است که نیروهای دیگر عمود بر سطح (مانند وزن جسم) را خنثی کند.
اصطکاک
نوشتار اصلی: اصطکاک
اصطکاک نیرویی است که با حرکت دو سطح نسبت به هم مخالفت میکند. مقدار این نیرو منتاسب است با نیروی عمودبرسطح بین دو جسم. در مدلهای سادهشده، اصطکاک را در دو دستهٔ اصطکاک جنبشی و اصطکاک ایستایی ردهبندی میکنند.
نیروی اصطکاک ایستایی fs وقتی دو جسم نسبت به هم ساکناند به هر یک از دو جسم وارد میشود و دقیقاً مخالف نیرویی است که میخواهد دو جسم را نسبت به هم بلغزاند. این نیرو مقدار بیشینهای دارد که با نیروی عمودبرسطح متناسب است:
fs,max = μsN
ضریب تناسب μs ضریب اصطکاک ایستایی نام دارد و وابسته به ویژگیهای دو سطح است. مقدار نیروی اصطکاک میتواند بین صفر تا این مقدار بیشینه تغییر کند.
نیروی اصطکاک جنبشی fk وقتی دو جسم نسبت به هم در حرکتند به هر یک از دو جسم وارد میشود و مقدار آن ثابت و برابر با fk = μkN است. این نیرو در خلاف جهت حرکت دو جسم نسبت به یکدیگر است و با حرکت آنها مخالفت میکند. ضریب تناسب μk ضریب اصطکاک جنبشی نام دارد و وابسته به ویژگیهای دو سطح است. μk معمولاً کوچکتر از μs است.
مدل سادهشدهٔ بالا فقط به تقریب درست است. مثلاً در این مدل نیروی اصطکاک به مساحت تماس دو جسم وابسته نیست، حال آنکه در عمل این نیرو به سطح تماس دو جسم بستگی زیادی دارد.
نیروی مقاوم شارّه
نیروی مقاومت شاره هنگامی که جسمی با سرعت در یک شاره (سیال) مانند آب یا هوا حرکت میکند به آن وارد میشود. این نیرو خلاف جهت حرکت جسم است و مقدارش تابعی از سرعت جسم است.
مکانیک نیوتنی
نوشتار اصلی: مکانیک نیوتنی
ایزاک نیوتن، اولین کسی است که به طور صریح بیان کرده است که یک نیروی ثابت، یک میزان ثابت تغییر (مشتق زمانی) اندازه حرکت را موجب میشود. در حقیقت او اولین و تنها تعریف مکانیکی نیرو را ارائه داد (به صورت مشتق زمانی اندازه حرکت: F = frac {dp}{dt}).
در سال ۱۶۸۷ نیوتن کتاب "Philosophiae Naturalis Principia Mathematica " خود را چاپ کرد که در آن او از مفاهیم اینرسی، نیرو و ایستایی برای توصیف حرکت اشیاء استفاده کرد.
خدمت بعدی نیوتن به نظریه نیرو قانون متد کردن حرکت اجسام آسمانی بود که ارسطو با مشاهده حرکت روی زمین، می پنداشت که آنها در یک حالت طبیعی حرکت ثابت هستند. او قانون جاذبه را ارائه داد که میتوانست برای حرکتهای آسمانی که قبلاً توسط قانون حرکت سیارهای کپلر قابل توجیه بودند، به کار رود. مدل نیروی جاذبه او چنان قوی بود که از آن برای پیش بینی وجود اجسامی بزرگ همانند نپتون استفاده شد قبل از اینکه آنها را واقعاً مشاهده کنند.
قوانین حرکت نیوتن
نوشتار اصلی: قوانين حرکت نيوتن
هر چند معروفترین معادله ایزاک نیوتن F = ma است، او در واقع شکل دیگری از قانون دوم حرکت خود، با استفاده از حساب دیفرانسیل ارائه کرد. در کتاب "Principia Mathematica"، نیوتن سه قانون حرکت ارائه کرده است که رابطهای مستقیم با چگونگی توصیف نیروها در فیزیک دارند.
قانون اول نیوتن [ویرایش]
قانون اول نیوتن درباره شرایط لازم برای سکون بحث میکند و به ویژه "اینرسی" را تعریف میکند که به جرم یک جسم مربوط است. با در نظر گرفتن ایده ارسطویی "حالت طبیعی"، شرط سرعت ثابت چه در حالت صفر و چه در حالت ناصفر، اینک "حالت طبیعی" اشیاء سنگین تلقی میشود. اشیاء به حرکت خود در حالت سرعت ثابت ادامه خواهند داد مگراینکه تحت تأثیر یک نیروی نامتعادل خارجی قرار گیرند.
قانون دوم نیوتن [ویرایش]
اغلب نیرو را با استفاده از قانون دوم نیوتن، به صورت حاصلضرب جرم m در شتاب vec a تعریف میکنند. فرمول vec F = m vec a گاهی به عنوان دومین فرمول معروف فیزیک تلقی میشود. نیوتن هرگز F = ma را به صورت صریح بیان نکرد، بلکه قانون دوم نیوتن در کتاب "Principia Mathematica" به صورت معادله دیفرانسیل برداری
vec F = frac{d vec p}{dt} = frac{d( m vec v )}{dt}
توصیف شده است، که در آن vec p اندازه حرکت سیستم است. نیرو میزان تغییر اندازه حرکت در واحد زمان است. شتاب میزان تغییر سرعت در واحد زمان است. این نتیجه که به صورت نتیجهای مستقیم caveat در قانون اول نیوتن حاصل میشود، نشان میدهد که عقیده ارسطویی که یک نیروی شبکهای لازم است تا یک شیئ در حال حرکت را با سرعت ثابت (و لذا با شتاب صفر) حفظ کند، به وضوح غلط بوده و فقط نتیجه یک تعریف نادقیق نبوده است.
استفاده از قانون دوم نیوتن به هر یک از صورتهایش به عنوان تعریف نیرو، در برخی از کتابهای درسی غیر دقیق تر، بی اعتبار معرفی شده است. زیرا این تعریف، همه محتویات تجربی را از قانون حذف میکند. در حقیقیت، vec F در این معادله بیانگر یک نیروی شبکهای (جمع برداری) است؛ در حال سکون، طبق تعریف، این بردار، صفر است. اما با این وجود نیروهایی متعادل موجود هستند و در واقع، قانون دوم نیوتن، نحوه تناسب شتاب و جرم را با نیرو بیان میکند که کدام یک از آنها را میتوان بدون مراجعه به نیرو تعریف کرد. شتاب را میتوان با با محاسبات حرکتشناسی (سینماتیک) تعریف کرد و نیز جرم را میتوان مثلاً از طریق شمارش اتمها تعیین کرد. اما با وجود اینکه سینماتیک در تجزیه و تحلیلهای پیشرفته فیزیکی بسیار کارآمد است، هنوز سئوالات عمیقی وجود دارد از جمله اینکه تعریف دقیق جرم چیست؟ نسبت عام یک هم ارزی بین زمان فضای جرم معرفی میکند، اما بدون یک نظریه جامع گرانش کوانتومی، این هم ارزی گنگ میباشد چرا که معلوم نیست که آیا و چگونه این ارتباط در مقیاسهای میکروسکوپی برقرار است. با اندکی توجیه بیشتر، قانون دوم نیوتن را میتوان به عنوان تعریف کمّی از جرم تلقی کرد به این صورت که قانون را به صورت یک تساوی نوشته، واحدهای نسبی نیرو و جرم را ثابت نگه داریم.
تعریف نیرو گاهی سئوال برانگیز است چرا که یا نهایتاً باید به درک شهودی ما از مشاهدات مستقیم رجوع کند یا به صورت ضمنی از طریق یک فرمول خودسازگار ریاضی تعریف شود. فیزیکدانان، فیلسوفان و ریاضیدانان معروفی که به دنبال تعریفی صریح تر از نیرو گشته اند، عبارتند از: Ernst Mach, Clifford Truesdell and Walter Noll.
پس از کسب موفقیتهای تجربی، قانون نیوتن معمولاً برای اندازه گیری قدرت نیروها مورد استفاده قرار میگیرد. (برای مثال با استفاده از گردشهای نجومی، نیروهای گرانشی اندازه گیری میشوند) با این وجود، نیرو و کمیتهایی که برای اندازه گیری آن مورد استفاده قرار میگیرند، همچنان مفاهیمی متمایز میباشند.
قانون سوم نیوتن
قانون سوم نیوتن، از به کار بردن تقارن در موقعیت هایی که نیروها را میتوان به وجود اشیائی مختلف نسبت داده حاصل داده میشود. برای هر دو جسم (مثلاً ۱ و ۲) قانون سوم نیوتن بیان میکند که:
vec F_{12} = -vec F_{21}
این قانون بیان میکند که نیروها همواره به صورت عمل و عکس العمل رخ میدهند. هر نیرویی که از عمل شیئ 2 به 1 اثر میکند. به طور اتوماتیک با نیرویی همراه است که از عمل جسم ۱ بر روی جسم ۲ حاصل میشود. اگر اجسام ۱ و ۲ را در یک دستگاه یکسان در نظر بگیریم، نیروی شبکهای روی سیستم حاصل از واکنشهای بین اجسام ۱ و ۲، صفر است زیرا:
vec F_{12} + vec F_{21} = 0
این به این معناست که سیستمها نمیتوانند نیروهایی درونی تولید کنند که غیرمتوازن اند. اما اگر اشیاء ۱ و ۲ در سیستمهای متمایز فرض شوند، آنگاه هر یک از این دو سیستم، نیروی نامتوازنی تجربه کرده طبق قانون دوم نیوتن نسبت به یکدیگر شتاب خواهد گرفت.
با ترکیب کردن قوانین دوم و سوم نیوتن میتوان نشان داد که اندازه حرکت خطی هر سیستم محفوظ می ماند. با استفاده از vec F_{12} = frac{d vec p_{12}}{dt} = -vec F_{21} = -frac{d vec p_{21}}{dt} و انتگرال گیری نسبت به زمان، معادله
mathcal {4} vec p_{12} = -mathcal {4} vec p_{21}
به دست خواهد آمد. برای سیستمی که شامل اشیاء ۱ و ۲ است، داریم
sum mathcal {4} vec p = mathcal {4} vec p_{12} + mathcal {4} vec p_{21} = 0
که همان محفوظ ماندن اندازه حرکت خطی را بیان میکند. تعمیم این حقیقت به یک سیستم مشتمل بر تعداد دلخواهی از ذرات، کاری سر راست است. این نشان میدهد که تغییر اندازه حرکت بین اشیاء موجود در یک سیستم، تأثیری روی اندازه حرکت سیستم نخواهد گذاشت. به طور کلی از آنجایی که همه نیروها ناشی از بر هم کنش اشیاء صلب است، میتوان سیستمی تعریف کرد که در آن اندازه حرکت شبکهای نه هرگز از بین میرود و نه هرگز به دست میآید.
شکافت و همجوشي هسته اي
واکنشي که در هسته اتم رخ مي دهد و منجر به آزاد سازي انرژِي مي گردد، انرژي هسته اي است.به دو صورت امکان تحريک هسته اتم و توليد انرژي هسته اي وجود دارد.
1) شکافت هسته اي اتم
2) همجوشي هسته چند اتم
شکافت هسته اي
درون هسته اتم پروتون ها با بار مثبت و نوترون ها قرار دارند که به شدت به هم چسبيده اند.اين پروتون ها به شدت همديگر را دفع مي کنند ولي نيرويي ديگر آنها را با قدرت زيادي به هم در داخل هسته جذب مي کند.در اين حالت اگر شرايط به گونه اي فراهم شود که نيروي دافعه هسته اتم بر نيروي جاذبه آن غلبه کند نيروي بسيار عظيمي به صورت حرارت توليد مي گردد.
البته بايد بدانيم اين مسئله تنها در اتم هاي عنصر اورانيم – 235 امکان پذير است.
دانشمندان توانسته اند به وسيله يک سري فعل و انفعالات پيچيده اتمي، برخي از اتم هاي اورانيم را تحريک کرده تا نوترون هايي از خود توليد نمايند.اين نوترون هاي توليد شده داراي انرژي و سرعت زيادي هستند به طوريکه مي توان آن را براي شکافتن هسته اتم بکار برد.
اين نوترون هاي پر سرعت هنگام برخورد به هسته اتم باعث ناپايداري هسته مي شوند و آن را به دو يا چند هسته کوچکتر تبديل مي کنند.البته به همراه اين دو هسته کوچکتر دو نوترون نيز توليد مي شود.اين عمل" شکافت هسته اتم" نام دارد. هنگامي که يک نوترون پر انرژي به يک هسته اتم برخورد مي کند آن هسته متلاشي مي شود و از متلاشي شدن آن،دو هسته کوچکتر که مربوط به دو عنصر ديگر است(باريم و کريپتون) و همچنين دو نوترون ديگر توليد مي شود.و به همين ترتيب دو نوترون توليد شده خودشان به دو هسته ديگر برخورد مي کنند و از متلاشي شدن آن دو هسته نيز،جمعاً چهار نوترون تشکيل مي شود که از برخورد اين چهار نوترون به چهار هسته ديگر هشت نوترون توليد مي شود.و در نهايت تعداد زيادي نوترون ساخته مي شود و تهداد بي شماري از هسته هاي اتم متلاشي مي شوند.به اين نوع عمل زنجير وار شکافت "واکنش زنجيره اي" مي گويند.
هسته اتم هاي فلز اورانيم مي تواند دچار شکافت گردد.از شکافت يک هسته اورانيم،هسته هاي دو عنصر کريپتون و باريم به همراه دو نوترون ايجاد مي شود که در اين ميان مقداري از جرم هسته اوليه نابود مي شود وبه مقدار زيادي حرارت تبديل مي شود و البته در اين ميان بر اثر اين واکنش، اشعه هايي نيز توليد مي گردد.
بنابر اين مي توان حاصل بمباران نوتروني هسته اتم و شکافت هسته اي را در چهار مرحله زير خلاصه کرد:
1)با ناپايدار کردن هسته اورانيم به وسيله يک نوترون پر سرعت،يک هسته اورانيم به دو هسته کوچکتر(باريم و کريپتون) شکافته مي شود.
2)دو يا سه نوترون از هسته جدا مي شود و با سرعت به سوي اتم هاي ديگر مي رود.
3)در اثر جدا شدن هسته،انرژِي حرارتي زيادي توليد مي شودکه ما از آن استفاده مي کنيم.
4)اشعه هاي راديو اکتيو توليد مي گردد.
همجوشي هسته اي
در عمل همجوشي يا گداخت هسته اي دقيقاً عکس عمل شکافت رخ مي دهد.در عمل همجوشي دو هسته سبک با هم برخورد کرده و تبديل به يک هسته سنگين تر مي شود.نکته بسيار مهم در عمل گداخت هسته اي آن است که براي براي اين عمل بايد دو هسته در فشار و گرمايي بسيار بالا به هم برخورد کنند.
آنچه مبحث همجوشي هسته اي را براي دانشمندان مورد توجه قرار داده،آن است که هنگام عمل همجوشي هسته اي،مقدار بسيار زيادي انرژِي به وجود مي آيد که به مراتب بيشتر از انرژي آزاد شده در عمل شکافت هسته اي است.دانشمندان معتقدند در خورشيد عمل همجوشي هسته اي انجام مي شود و حرارت بسيار زياد خورشيد نيز ناشي از همين فرايند است.چنان که در خورشيد دما به 15 ميليون درجه بالاي صفر مي رسد و فشار آنجا حدود 1122 اتمسفر است و تمام شرايط براي همجوشي فراهم است.
معادله انيشتين
آلبرت اينشتين مقدار انرژي که هنگام عمل شکافت هسته اي يا همجوشي هسته اي به وجود مي آيد را به وسيله يک معادله مشهور بيان بيان نموده است.
E=mc2
بر اساس اين معادله مقدار انرژي که از عمل شکافت هسته اي يا همجوشي هسته اي بدست مي آيد، برابر است با مقدار جرمي از ماده که هنگام واکنش هسته اي از بين ميرود که در سرعت نور به توان دو ضرب مي شود.
سرعت نور
نوشتار اصلی: سرعت نور
سرعت نور در خلاء دقیقا برابر است با ۲۹۹٬۷۹۲٬۴۵۸ متر بر ثانیه (تقریبا ۱۸۶٬۲۸۲ مایل بر ثانیه). چون هم اکنون در دستگاه SI از یکای متر استفاده میشود، سرعت دقیق نور نیز با یکای متر تعریف شد.
در گذشته، فیزیکدانهای بسیاری تلاش کردند تا سرعت نور را بدست آورند که از میان آنان میتوان به گالیله اشاره کرد که در قرن ۱۷ میلادی تلاش کرد تا سرعت نور را بدست آورد. همچنین اوله رومر، فیزیکدان دانمارکی در سال ۱۶۷۶ آزمایشی طراحی کرد تا با کمک یک تلسکوپ بتواند سرعت نور را اندازه بگیرد. وی گردش مشتری و یکی از ماههای آن آیو، را زیر نظر گرفت. او محاسبه کرد که ۲۲ دقیقه طول میکشد تا نور قطر مدار زمین را بپیماید. شور بختانه در آن زمان دادهها کافی نبود؛ اگر رومه قطر مدار زمین را داشت، سرعتی که برای نور میتوانست بدست آورد ۲۲۷٬۰۰۰٬۰۰۰ متر بر ثانیه بود.
اندازهگیری دقیقتری که برای بدست آوردن سرعت نور انجام شد در سال ۱۸۴۹ از سوی هیپولیت فیزو (به فرانسوی: Hippolyte Fizeau) بود. او پرتوهایی از نور را به سمت آینهای که کیلومترها دورتر بود هدایت کرد. یک چرخدندهٔ در حال گردش نیز در مسیر نور در فاصلهٔ میان منبع تا آینه و مسیر برگشت تا نقطهٔ مبدا قرار داد. او دریافت که با یک نرخ مشخص گردش، نور میتواند در مسیر رفت از میان یکی از فضاهای خالی روی چرخ رد شود و در برگشت از فضای خالی بعدی (سوراخهای متوالی) عبور کند. با داشتن فاصلهٔ آینه، تعداد دندانههای چرخ و نرخ گردش آن، او توانست سرعت نور را ۳۱۳٬۰۰۰٬۰۰۰ متر بر ثانیه بدست آورد.
در ۱۸۶۲ لئون فوکولت (Léon Foucault) با استفاده از آینههای در حال چرخش سرعت نور را ۲۹۸٬۰۰۰٬۰۰۰ m/s بدست آورد. آلبرت آبراهام مایکلسون از ۱۸۷۷ تا زمان مرگش ۱۹۳۱ آزمایشهای بسیاری را برای بدست آوردن سرعت نور طراحی کرد. او بر روی آزمایشهای فوکولت بیشتر کار کرد و روش آینههای در گردش را پیش بُرد و تلاش کرد مدتی را که طول میکشد تا نور مسیر رفت و برگشت میان کوه ویلسون تا کوه سن آنتونیو در کالیفرنیا را بپیماید بدست آورد. مقدار دقیق سرعت نور ۲۹۹٬۷۹۶٬۰۰۰ متر بر ثانیه است.
[ویرایش] گستره طول موجی نور
نور گستره طول موجی وسیعی دارد. ناحیه نور مرئی از حدود ۴۰۰ نانومتر (آبی) تا ۷۰۰ نانومتر (قرمز) است که در وسط آن طول موج ۵۵۵ نانومتر (نور زرد) که چشم انسان بیشترین حساسیت را نسبت به آن دارد یک ناحیه پیوسته که ناحیه مرئی را در بر میگیرد و تا فروسرخ دور گسترش مییابد. خواص نور و نحوه تولید سرعت نور در محیطهای مختلف متفاوت است که بیشترین آن در خلاء و یا بطور تقریبی در هوا است در داخل ماده به پارامترهای متفاوتی بر حسب حالت و خواص الکترومغناطیسی ماده وابستهاست. بهوسیله کاواک جسم سیاه میتوان تمام ناحیه طول موجی نور را تولید نمود. در طبیعت در طول موجهای مختلف مشاهده شده امّا مشهورترین آن نور سفید است که یک نور مرکبی از سایر طول موج هاست. تک طول موجها آن را بهوسیله لامپهای تخلیه الکتریکی که معرف طیفهای اتمی موادی هستند که داخلشان تعبیه شده میتوان تولید کرد.
ماهیتهای متفاوت نور
ماهیت ذرهای
ایزاک نیوتن در کتاب خود در رسالهای درباره نور نوشت: پرتوهای نور ذرات کوچکی هستند که از یک جسم نورانی نشر میشوند. احتمالاً نیوتن نور را به این دلیل بصورت ذره در نظر گرفت که در محیطهای همگن به نظر میرسد در امتداد خط مستقیم منتشر میشوند که این امر را قانون مینامند و یکی از مثالهای خوب برای توضیح آن بوجود آمدن سایه است. برخی دیگر از دانشمندان نیز اظهار داشتهاند که نوز از ذرات در ارتعاش شدید تشکیل یافتهاست. نیوتن معتقد بود نور از درون واسطهای به نام اتر گذر میکند که غیر مادّی است و دیده نمیشود. بر اساس نظریه اتر، فضا آکنده است از این واسطه. هم اکنون این نظریه باطل شده است و معتبر نمیباشد.
ماهیت موجی
همزمان با نیوتن، کریستیان هویگنس (Christiaan Huygens) (۱۶۹۵-۱۶۲۹)طرفدار توضیح دیگری بود که در آن حرکت نور به صورت موجی است و از چشمههای نوری به تمام جهات پخش میشود به خاطر داشته باشید که هویگنس با به کاربردن امواج اصلی و موجکهای ثانوی قوانین بازتاب و شکست را تشریح کرد.
حقایق دیگری که با تصور موجی بودن نور توجیه میشوند پدیدههای تداخلی اند مانند به وجود آمدن فریزهای روشن و تاریک در اثر بازتاب نور از لایههای نازک و یا پراش نور در اطراف مانع (توضیح بیشتر در آزمایش دوشکاف).
[ویرایش] ماهیت الکترومغناطیس
بیشتر به خاطر نبوغ جیمز کلارک ماکسول (James Clerk Maxwell) (۱۸۷۹-۱۸۳۱) است که ما امروزه میدانیم نور نوعی انرژی الکترومغناطیسی است که معمولاً به عنوان امواج الکترومغناطیسی توصیف میشود. گسترده کامل امواج الکتروو مغناطیسی شامل: موج رادیویی، تابش فروسرخ نور مرئی از قرمز تا بنفش، تابش فرابنفش، پرتو ایکس و پرتو گاما میباشد.
ماهیت کوانتومی نور
طبق نظریه مکانیک کوانتومی نور، که در دو دهه اول سده بیستم به وسیله پلانک و آلبرت انیشتین و بور برای اولین بار پیشنهاد شد، انرژی الکترو مغناطیسی کوانتیده است، یعنی جذب یا نشر انرژی میدان الکترو مغناطیسی به مقدارهای گسستهای به نام «فوتون» انجام میگیرد. E=hν که در آن ν بسامد وEانرژی است
نظریه مکملی
نظریه جدید نور شامل اصولی از تعاریف نیوتون و هویگنس است. بنابرین گفته میشود که نور خاصیت دو گانهای دارد بر خی از پدیدهها مثل تداخل و پراش خاصیت موجی آن را نشان میدهد و برخی دیکر مانند پدیده فتوالکتریک، پدیده کامپتون و ... با خاصیت ذرهای نور قابل توضیح هستند.
[ویرایش] پرتوهای دیگر
فروسرخ:پرتو فروسرخ یا مادون قرمز تابشی است الکترومغناطیسی با طول موجی طولانی تر از نور مرئی اما کوتاهتر از تابش ریزموج. از آنجا که سرخ، رنگ نور مرئی با درازترین طول موج را تشکیل میدهد به این پرتو، فروسرخ یعنی پایین تر از سرخ میگویند.تابش فروسرخ طول موجی میان ۷۰۰ nm و ۱ mm دارد. گاما:با توجه به اینکه اشعه گاما دارای تشعشع الکترومغناطیسی است، آن فاقد بار و جرم سکون است. اشعه گاما موجب برهمکنشهای کولنی نمیگردد و لذا آنها برخلاف ذرات باردار بطور پیوسته انرژی از دست نمیدهند. معمولاً اشعه گاما تنها یک یا چند برهمکنش اتفاقی با الکترونها یا هستههای اتمهای ماده جذب کننده احساس میکند. در این برهمکنشها اشعه گاما یا بطور کامل ناپدید میگردد یا انرژی آن بطور قابل ملاحظهای تغییر مییابد. اشعه گاما دارای بردهای مجزا نیست، به جای آن، شدت یک باری که اشعه گاما بطور پیوسته با عبور آن از میان ماده مطابق قانون نمایی جذب کاهش مییابد.فروپاشی گاما در فروپاشی گاما، هنگامی که یک هسته تحت گذارهایی از حالات برانگیخته بالاتر به حالات برانگیخته پایینتر یا حالت پایه آن میرود، تشعشع الکترومغناطیسی منتشر میگردد. معادله عمومی فروپاشی گاما بصورت زیر است:
AZX*-------->AZX + γ
که در آنX و X* به ترتیب نشان دهنده حالت پایه (غیر برانگیخته) و حالت با انرژی بالاتر است. قابل ذکر است که این فروپاشی با هیچ گونه تغییر در عدد جرمی (A) و عدد اتمی (Z) همراه نیست.
حالت برانگیخته هسته و حالت با انرژی پایین حاصل شده در اثر نشر پرتو گاما، فقط زمانی به عنوان ایزومر هستهای در نظر گرفته میشود که نیمه عمر حالت برانگیخته به اندازهای طولانی باشد که بتوان آن را به سادگی اندازه گیری نمود. زمانی که این حالت وجود داشته باشد، فروپاشی گاما به عنوان یک گذار ایزومری توصیف میگردد. اصطلاحات حالت نیمه پایدار یا حالت برانگیخته برای توصیف گونهها در حالات انرژی بالاتر از حالت پایه نیز به کار میرود.
حالتهای فروپاشی گاما نشر اشعه گامای خالص: در این حالت فروپاشی گاما، اشعه گامای منتشر شده بهوسیله یک هسته از یک فرآیند فروپاشی گاما برای کلیه گذارها بین ترازهای انرژی که محدوده انرژی آن معمولاً از ۲ کیلو الکترون ولت تا ۷ میلیون الکترون ولت است، تک انرژی است. این انرژیهای گذارها بین حالت کوانتومی هسته بسیار نزدیک هستند. مقدار کمی از انرژی پس زنی هسته با هسته دختر (هسته نهایی) همراه است، ولی این انرژی معمولاً نسبت به انرژی اشعه گاما بسیار کوچک بوده و میتوان از آن صرفنظر کرد.
حالت فروپاشی بصورت تبدیل داخلی: در این حالت فروپاشی، هسته برانگیخته با انتقال انرژی خود به یک الکترون اربیتال برانگیخته میگردد، که سپس آن الکترون از اتم دفع میشود. اشعه گاما منتشر نمیشود. بلکه محصولات این فروپاشی هسته در حالت انرژی پایین یا پایه، الکترونهای اوژه، اشعه ایکس و الکترونهای تبدیل داخلی است. الکترونهای تبدیل داخلی تک انرژی هستند. انرژی آنها معادل انرژی گذار ترازهای هستهای درگیر منهای انرژی پیوندی الکترون اتمی است.
با توجه به اینکه فروپاشی تبدیل داخلی منجر به ایجاد یک محل خالی در اربیتال اتمی میشود، در نتیجه فرآیندهای نشر اشعه ایکس و نشر الکترون اوژه نیز رخ خواهد داد.
حالت فروپاشی بصورت جفت: برای گذارهای هستهای با انرژیهای بزرگتر از ۱٫۰۲ میلیون الکترون ولت تولید جفت اگر چه غیر معمول است اما یک حالت فروپاشی محسوب میشود. در این فرآیند، انرژی گذرا ابتدا برای بوجود آمدن یک جفت الکترون – پوزیترون و سپس برای دفع آنها از هسته بکار میرود.
انرژی جنبشی کل داده شده به جفت معادل اختلاف بین انرژی گذار و ۱٫۰۲ میلیون الکترون ولت مورد نیاز برای تولید جفت است. پوزیترون تولید شده در این فرآیند نابود خواهد شد.
مقدمه
سلول واحد ساختاری مشترک در تمام موجودات زنده است. سلول عنصری مستقل ، کوچک و دارای اندازه میکروسکوپی است. محتویات سلولی مجموعهای از اجزا با ساختاری بسیار پیچیده و ترکیبات خاص است. تمام ظواهر و پدیدههای حیاتی و واکنشهای موجود ، ناشی از فعالیت محتویات پروتوپلاست درون سلولی است. سلولهای گیاهی نسبت به سلولهای جانوری دارای اشکال متنوعتری هستند. سلولهای گیاهی دارای اشکال چند ضلعی با اقطار مساوی و منظم و یا کشیده هستند و علاوه بر آن سلولهای گیاهی ، محصور در غشای شکل دهنده نسبتا سخت و محکم و مقاوم هستند که گاه نازک و گاهی ضخیم است.
در یک توده سلولی همگن سازنده یک بافت ، همه سلولها دارای یک اندازه و یک شکل و معمولا چند وجهیاند. در گیاهان آلی اندازه سلولها متناسب با کار آنهاست و بر حسب ماهیت بافت و نقشی که در گیاه دارند اندازه آنها متفاوت است. اندازه و طول سلولهای سازنده پیکر گیاهان به ماهیت و ویژگی آن سلول بستگی دارد و به طول ملکولهای پروتئینی موجود در آنها و همچنین به میزان فعالیت هسته سلول و دوره استراحت آن ارتباط دارد.
سیتوپلاسم هر دو یاخته مجاور به وسیله منافذ موجود (پلاسمودسمها) با هم ارتباط دارند. غشای سیتوپلاسمی از یک لایه دو مولکولی فسفولیپید تشکیل یافته است که پروتئینها به دو صورت سطحی و عمقی در آن غوطهورند. نقش غشای سیتوپلاسمی حفظ تراوایی انتخابی است. زمینه سیتوپلاسم اساسیترین قسمت درونی یاخته را تشکیل میدهد، زیرا اکثرا اعمال بیوسنتزی یاخته در آن صورت میگیرد. اندامکها در این زمینه قرار دارند. یکی از ویژگیهای سیتوپلاسم جنبش دائمی آن است که در اثر انقباض ریزرشتهها بوجود میآید، ولی ریزلولهها به این جریان جهت میدهند.
روش مشاهده سلول گیاهی
سادهترین راه مشاهده سلول گیاهی ، مطالعه سلولهای اپیدرم فلس پیاز است. اپیدرم فلس پیاز در زیر میکروسکوپ با بزرگنمایی ضعیف به صورت سلولهای چند وجهی کشیدهای است که بطور منظم که هم قرار داشته و بهم چسبیدهاند. چنانچه این اپیدرم را با محلول رقیق یدیدوره آغشته سازیم هسته سلولها بطور محسوسی مشخص میگردد. در هسته یک یا دو هستک به صورت نقاط روشن دیده میشود. علاوه بر هسته در داخل سلولها واکوئل یا (حفرههای سیتوپلاسمی) نیز وجود دارد که در ابتدا کوچک و پراکنده هستند و با رشد سلول بهم ملحق شده ، حفرههایی واحد و بزرگ را تشکیل میدهند.
در سلولهای پیر و مسن که واکوئلها قسمت اعظم فضای درونی آنها را فرا میگیرند هسته به گوشهای رانده شده ، سایر محتویات سلول به صورت ورقه نازک در اطراف واکوئل مرکزی چسبیده به غشا باقی میمانند. به علت چسبندگی و یکی بودن غشای سیتوپلاسمی با غشای سلولزی لذا غشای سیتوپلاسمی بطور عادی قابل مشاهده نیست ولی با اضافه کردن چند قطره محلول آب و نمک 20 درصد و ایجاد کیفیت پلاسمولیز غشای سلولی از غشای سلولزی جدا و قابل رویت میگردد.
دیواره یاختهای
در پیرامون اغلب یاختههای گیاهی و بعضی از یاختههای جانوری ، دیوارهای به نام دیواره یاختهای وجود دارد. دیواره یاختهای در یاختههای گیاهان ساختار نسبتا سخت سلولزی دارد و نوعی اسکلت بیرونی را ایجاد میکند که به این یاختهها شکل هندسی و نسبتا ثابتی میدهد. این دیواره که دیواره نخستین نامیده میشود، بوسیله پروتوپلاسم زنده یاخته ایجاد میشود و وجود آن اساسیترین وجه تمایز بین گیاهان و جانوران است. دیواره بین دو یاخته شامل شامل سه بخش است: هر یک از دو یاخته مجاور هم ، دیواره نخستین را تولید میکند و بین آن دو ، لایه بین یاختهای به نام تیغه میانی مشترک بین دو یاخته وجود دارد.
جنس تیغه میانی از ترکیبات پکتینی ، مانند پکتین ، است. در نتیجه افزایش سن یاخته ، ممکن است مواد دیگری ساخته شوند و از سمت داخل یاخته به صورت لایهای روی دیواره نخستین قرار بگیرند که دیواره دومین یا پسین نام دارد. ارتباط بین دو یاخته از راه پلاسمودسمها صورت میگیرد. پلاسمودسمها در دیوارههای نخستین در سوراخهای ریز دیواره ، جایی که دیواره فاقد تیغه میانی است، بوجود میآیند و سیتوپلاسم از آن محلها از یاختهای به یاخته دیگر جریان مییابد.
غشای سلولی
غشای سیتوپلاسمی از یک لایه دو مولکولی (دو ردیفی) فسفولیپید ساخته شده که هر مولکول آن شامل یک سر آب دوست و یک دم آب گریز است. استقرار این دو ردیف مولکول در مقابل یکدیگر طوری است که دمهای آب گریز به طرف داخل و در مقابل یکدیگر و سرهای آب دوست به طرف خارج قرار گرفتهاند. مولکولهای پروتئین در سطح بیرونی یا درونی و یا در تمام غشا وجود دارند. نقش غشای سیتوپلاسمی حفظ تراوایی انتخابی است. این غشا چون سدی نیمه تروا عمل میکند، نیمه تراوا بودن غشا عامل اصلی در نقش آن است.
سیتوپلاسم
سیتوپلاسم شامل تشکیلات یاختهای است که ساختاری نیمه شفاف ، بیشکل و تقریبا یکنواخت دارد و خاصیت شکست نور در آن کمی بیش از آب است. سیتوپلاسم پس از مرگ یاخته با رنگهای اسیدی آنیلین رنگ میگیرد، یعنی اسیدوفیل است. برعکس ، سیتوپلاسم زنده تقریبا خنثی است. زمینه سیتوپلاسم را هیالوپلاسم گویند. در هیالوپلاسم دو دسته عناصر به حالت شناور وجود دارند: یک دسته ضمایم دائمی مانند میتوکندریها ، پلاستها ، دستگاه گلژی و غیره که اندامک نامیده میشوند و دسته دیگر مواد غیر دائمی حاصل از اعمال زیست شیمیایی داخل هیالوپلاسم به نام اجسام ضمیمه هستند.
در هر حال محدوده هیالوپلاسم از طرف داخل ، غشای هسته و از طرف خارج ، غشای سیتوپلاسمی یاخته است. اندامکها عبارتند از: هسته ، میتوکندری ، شبکه آندوپلاسمی ، دستگاه گلژی ، ریزلولهها و ریزرشتهها ، لیزوزومها ، واکوئلها و پلاستها. ذرات دیگری نیز در سیتوپلاسم دیده میشوند که از اندامکها کوچکترند و غشا ندارند و ریبوزوم نام دارند. اگر چه ریبوزومها غشا ندارد و اندامک به شمار نمیآیند، اما اهمیت زیادی در سوخت و ساز یاخته دارند. سیتوپلاسم در تبادلات یاخته ، مراحل مختلف سوخت و ساز و همچنین جنبشهای سیتوپلاسمی که ممکن است چرخشی و یا موضعی باشد، نقش دارد.
ریبوزومها
ریبوزومها ذرات کروی کوچکی هستند که به صورت آزاد یا روی شبکه آندوپلاسمی درون سیتوپلاسم دیده میشوند. با استفاده از رادیوایزوتوپها توانستهاند محل تشکیل اجزای ریبوزوم را تعیین کنند. بدین سان معلوم شده که RNA ریبوزومی در هستک ساخته میشود و از آنجا به سیتوپلاسم منتقل میگردد. دو بخش ریبوزوم پس از ساخته شدن به یکدیگر میپیوندند و ریبوزوم کامل را بوجود میآورند. نقش اصلی ریبوزومها شرکت در ساختن پروتئینها است، یعنی جایگاه ساخت پروتئین هستند.
شبکه آندوپلاسمی
شبکه آندوپلاسمی متشکل از لولههای تو خالی است. در برش به صورت مجاری ظریف غشایی توخالی ، با شاخههای فراوان و مرتبط با یکدیگر و یا به شکل مخازن پهن و بیش متراکم و پراکنده در تمام سیتوپلاسم مشاهده میشود. به بسیاری از نقاط دیواره بیرونی شبکه آندوپلاسمی ، تعداد فراوانی دانههای ریبوزوم متصلاند و به همین دلیل به دو صورت دانهدار و بدون دانه یافت میشوند: شبکه آندوپلاسمی دانهدار یا ناصاف که واجد ریبوزوم بوده و شبکه آندوپلاسمی بدون دانه یا صاف که فاقد ریبوزوم است. نقش شبکه آندوپلاسمی ، ذخیره و هدایت بعضی مواد درون یاخته و شرکت در تشکیل دیواره سلولزی یاخته و ایجاد ارتباط بین یاختهها است.
دستگاه گلژی
دستگاه گلژی از واحهایی به نام تشکیل شده است. دیکتیوزومها سیستمهای غشایی ویژهای هستند که از روی هم قرار گرفتن 5 تا 15 کیسه گرد و تخت با وزیکولهایی در لبه آنها تشکیل شدهاند. هر کیسه را سیسترنا مینامند. دیکتیوزومها در بسته بندی پروتئین نقش دارند.
میکروبادیها
میکروبادیها وزیکولهایی هستند که از دیکتیوزومها جدا میشوند و خود اندامکهای ویژهای را پدید میآورند. اینها ذرات کروی کوچکی هستند که در پیرامون آنها فقط یک غشا وجود دارد. میکروبادیها شامل پراکسی زوم و گلی اکسی زوم هستند.
لیزوزومها
لیزوزومها نیز از دیکتیوزومها جدا شده و خود اندامکهای ویژهای را پدید میآورند و اندامکهایی به اندازه میتوکندریها و یا کوچکتر از آنها هستند که حاوی آنزیمهای گوناگون میباشند و نقش آنها تجزیه سریع مولکولهای درشت و گوارش مواد هنگام تمایز یاختهای است.
واکوئلها
بخش اعظم فضای یاختههای بالغ را واکوئل اشغال میکند که به صورت حفره یا کیسهای است که غشایی به نام تونوپلاست آن را از سیتوپلاسم جدا میکند. درون واکوئل را مایعی به نام شیره واکوئلی پر کرده است. واکوئلها محل ذخیره آب و مواد آلی و کانی و همچنین تجمع مواد زاید سیتوپلاسم هستند.
میتوکندری
میتوکندریها ذرات ریزی هستند که به شکل کروی ، یا میلهای و یا رشتهای دیده میشوند و دارای دو غشا هستند: غشای بیرونی آنها صاف و غشای درونی به صورت چین خورده است. نقش میتوکندری ، تنفس است و ضمنا میتوکندری ، منبع انرژی میباشد. آنزیمهای تنفسی موجود در سطح غشای درونی آنها موجب شکستن مولکولهای گلوکز و اسیدهای آمینه و چربیها میشود و در نتیجه انرژی آزاد میگردد.
پلاستها
پلاستها را بر اساس رنگدانههایی که ذخیره میکنند، به سه گروه کلروپلاست ، کروموپلاست و لوکوپلاست تقسیم میکنند. کلروپلاستها عموما قرصی شکل بوده و به علت دارا بودن کلروفیل ، سبز رنگ هستند. این اندامک غشایی دو لایهای دارد. بخش درونی کلروپلاست شامل دو سیستم لایهای و ماده دربرگیرنده این دو سیستم یعنی ماده زمینهای یا دانهدار است. سیستم لایهای دو بخش دارد: بخشی که گرانومها را تشکیل میدهد و بخش دیگری که آنها را بهم متصل میکند.
بخش درونی گرانوم به صورت کیسههای پهن شدهای مرتب شدهاند و تیلاکوئید نام دارند و محل کلروفیلها هستند. نقش کلروپلاستها فتوسنتز است. لوکوپلاستها پلاستهای بیرنگی هستند که در یاختههای بشره و دیگر بافتهای بیرنگ وجود دارند. بعضی نشاسته ذخیره کرده و آمیلوپلاست نام دارند. گروه سوم پلاستها ، رنگدانههای زرد یا قرمزی داشته و کروموپلاست نامیده میشوند.
هسته
هسته از غشا و شیره هسته و دانههای کروماتین و یک یا دو هستک تشکیل شده است. DNA و RNA در هسته و میتوکندری و پلاست وجود دارند. هسته بزرگترین اندامک ساختار درونی یاختههای یوکاریوت است. اندازه نسبی هسته بر حسب سن و نوع یاخته فرق میکند.
تفاوت یاختههای گیاهی و جانوری
دید کلی
چون سلول قادر است همه اعمال یک موجود زنده را بطور کامل انجام دهد، بنابراین به عنوان واحد حیات محسوب میگردد. ولی از آنجا که همه بافتها و ارگانهای بدن از اجتماع سلولها تشکیل شده ، بطور مرسوم سلول را واحد ساختمان بدن نامیدهاند. ماده حیاتی تشکیل دهنده سلول را پروتوپلاسم (Protoplasm) مینامند که عمده قسمت آن غیر از هسته سلول ، سیتوپلاسم ، محتویات هسته (Karyoplasm) میباشد. پروتوپلاسم بوسیله غشایی از محیط اطراف جدا شده است که آن را غشای سلولی یا cell membrane مینامند. پروتوپلاسم از آب ، الکترولیتها ، املاح و ماکرومولکولهای آلی مانند پروتئینها ، پلی ساکاریدها ، لیپیدها و اسیدهای نوکلئیک تشکیل شده است که محیط و بستر مناسبی را برای فعالیتهای سلول فراهم میکند.
ارگانلها organelles ، ساختمانهای تخصص یافتهای هستند که اعمال مختلفی را هدایت میکنند و در داخل سیتوپلاسم پراکندهاند. در گذشته ، سیتوپلاسم منهای ارگانلها را محلولی بیشکل محسوب مینمودند و آنرا سیتوزول (مایع سلولی Sytosole) مینامیدند. استفاده از تکنیکهای پیشرفته بیانگر آن است که سیتوپلاسم سلول حاوی شبکه بسیار ظریف و پیچیدهای از الیاف باریک microtrabecular میباشد که همراه اجزای محلول آن در مجموع ماتریکس سلولی (cytomatrix) نامیده میشود. ساختمان و عملکرد ارگانلهای سلولی عبارتند از:
غشای سلولی غشای سلولی ساختمانی است به ضخامت 7 تا 10 نانومتر که محدوده سلول را معین کرده و به عنوان سدی انتخابی ، مبادله مواد بین سلول و محیط اطرافش را کنترل میکند. بنابراین اولین نشانه آسیب سلولی ، متورم شدن سلول میباشد که در اثر از بین رفتن قدرت انتخابی غشا و هجوم مواد به داخل سلول بوجود میآید. غشای ساختمانی است لیپوپروتئینی یعنی بطور عمده از لیپیدها و پروتئینها تشکیل شده ، با وجود این ، مقدار کمی کربوهیدراتها نیز در ساختمان آن شرکت دارد.
ریبوزومها (Ribosomes)
ریبوزومها ذرات بسیار کوچک و متراکمی با ابعاد 15 تا 25 نانومترند که عمدتا از 7RNA و مقداری پروتئین ساخته شدهاند. از نظر ساختمانی از دو زیرواحد کوچک و بزرگ تشکیل شدهاند که هر دو زیرواحد در هستک ساخته شدهاند و جهت شرکت در پروتئینسازی به سیتوپلاسم منتقل شدهاند.
هسته سلول
هسته ساختمانی است گرد یا بیضوی به ابعاد 5 تا 10 میکرون که همه سلولهای بدن بجز گویچههای قرمز حاوی هسته میباشند. اغلب سلولها دارای یک هسته ، برخی دارای دو هسته (سلولهای کبدی) و معدودی دارای هستههای متعدد میباشند (سلولهای عضله مخطط). شکل و موقعیت هسته در هر سلول بستگی به شکل سلول دارد. هسته همه فعالیتهای حیاتی سلول از قبیل سنتز پروتئین ، تقسیم ، تمایز و رشد سلولی را کنترل میکند. هسته از نظر ساختمانی از سه قسمت غشای هسته ، کروماتین و هستک تشکیل شده است.
شبکه آندوپلاسمی
شبکه آندوپلاسمی با میکروسکوپ الکترونی به صورت وزیکولهای پهن یا لولههای پهن و دراز منشعب و مرتبط با هم شاهده میگردند. این لولهها و وزیکولها شبکه بهم پیوسته و وسیعی را در داخل سیتوپلاسم بوجود میآورند که به دو صورت صاف (SER) و دانهدار (RER) دیده میشود. شبکه آندوپلاسمی صاف فاقد ریبوزوم در سطح خود میباشد و با داشتن آنزیمهای خاص وظایفی از جمله متابولیسم لیپیدها ، خنثیسازی سموم و ذخیره کلسیم را بر عهده دارد. شبکه آندوپلاسمی دانهدار ، دارای ریبوزوم در سطح خود میباشد. بنابراین در پروتئین سازی دخالت دارد.
دستگاه گلژی
دستگاه گلژی ، از کیسهها و واکوئلهای پهن محدبی تشکیل شده که بطور موازی روی هم چیده شدهاند. منحنی بودن کیسههای تشکیل دهنده دستگاه گلژی باعث میشود که این ارگانل از نظر شکل ظاهری دارای یک سطح محدب (cis) و یک سطح مقعر (Trans) باشد. گلژی معمولا در بالای هسته قرار دارد، ولی جایگاه آن در سلولهای مختلف ممکن است متفاوت باشد. وظیفه گلژی شرکت در پروتئین سازی با همکاری شبکه آندوپلاسمی دانهدار میباشد. پروتئینهای ساخته شده در شبکه آندوپلاسمی دانهدار ، توسط وزیکولهای حامل به دستگاه گلژی منتقل میگردند. چون وزیکولهای حامل به سطح محدب گلژی اتصال مییابند، سطح محدب گلژی را سطح سازنده نیز مینامند. در پروتئینهای منتقل شده به دستگاه گلژی ، تغییرات زیر به عمل میآید:
بریده شدن قطعات اضافی از مولکولهای اولیه
افزوده شدن مواد قندی
افزوده شدن سولفات
افزوده شدن فسفات
تغلیظ و بستهبندی
این تغییرات ضمن عبور از کیسههای متعدد گلژی انجام میگیرد و عقیده بر این است که کیسههای گلژی از نظر محتویات آنزیمی متفاوتاند. پروتئینها پس از بدست آوردن فرم نهایی خود به صورت گرانولهای محصور شده در غشا از سطح مقعر گلژی خارج میشوند. به همین دلیل سطح مقعر گلژی را سطح ترشحی نیز مینامند.
لیزوزومها
لیزوزومها با میکروسکوپ الکترونی به صورت گرانولهای متراکمی مشاهده میشوند که 0.5 تا 0.05 میکرون قطر دارند و بوسیله غشا محصور شدهاند. لیزوزومها حاوی تقریبا 50 نوع آنزیم میباشند که همه آنها در PH اسیدی فعالند. بنابراین لیزوزوم دستگاه گوارش سلول محسوب میشود و قادر به هضم مواد خارجی وارده به سلول و ارگانلهای فرسوده شده میباشند.
میتوکندری
میتوکندری ارگانلی است گرد یا میلهای که ابعاد آن 0.5 تا 1 میکرون میباشد. به عنوان مرکز مولد انرژی سلول میباشد که قادرند انرژی شیمیایی نهفته در مواد آلی مختلف را به انرژی قابل استفاده سلول یعنی آدنوزین تری فسفات (ATP) تبدیل نمایند. بنابراین هرچه مصرف انرژی سلول بیشتر باشد، اندازه میتوکندریها بزرگتر و تعداد آنها بیشتر خواهد بود و برعکس. حتی در درون سلول میتوکندریها در بخشی از سلول قرار میگیرند که نیاز به انرژی جهت انجام فعالیت بیشتر باشد.
میتوکندری بوسیله دو غشای بیرون و درونی محصور شده که غشای بیرونی صاف ولی غشای درونی دارای چینهای تیغه مانندی است که "کریستا" (crista) نامیده میشود و فضای بین دو غشا را "فضای بین غشایی" و فضای محدود شده بوسیله غشای درونی را "ماتریکس میتوکندری" مینامند که محتوی پروتئین ، DNA ، گرانولهای ریز و متراکمی مملو از کلسیم ، منزیم ، فسفات و ساختمانهای ریبوزوم مانند میباشد.
پراکسیزوم
پراکسیزومها در گذشته میکروبادی Microbody نیز خوانده میشدند. ارگانلهایی هستند شبیه لیزوزومها که حاوی آنزیمهای هیدروکسی اسید اکسیداز ، O - آمینو اکسیداز و کاتالاز میباشند که دو آنزیم اولی در تولید پراکسید هیدروژن H202 دخیلند و آنزیم کاتالاز سبب تجزیه آن به آب و اکسیژن میشود.
با توجه به فراوانی آنزیم کاتالاز در پراکسیزومها ، عقیده بر این است که سلولها را از اثرات سمی H2O2 حفظ میکنند که در سلولهای کبدی و کلیوی به تعداد فراوان یافت میشوند. منشا این ارگانل به عقیده بعضی ، شبکه آندوپلاسمی دانهدار و به عقیده برخی دیگر شبکه آندوپلاسمی صاف میباشد.
سانتریولها
سانتریولها به صورت دو ساختمان میلهای کوتاه و عمود بر هم در مجاورت هسته سلول قرار دارند و با سیتوپلاسم اطراف خود "سانتروزوم" نامیده میشود که قبل از تقسیم سلول همانندسازی میکنند و به قطبین سلول مهاجرت کرده و در دو سر دوکهای تقسیم قرار میگیرند. هر سانتریول ، استوانهای است به قطر 0.2 میکرون و به طول 0.5 میکرون که دیواره آن از 9 سری میکروتوبول سهتایی تشکیل شده است. سانترویولها برای تشکیل مژه و تاژک ضروریاند. ارگانلهایی که تاکنون مورد بحث قرار گرفتند، همگی بهوسیله غشا محصور شدهاند، ولی ارگانلهایی نیز وجود دارند که فاقد غشا هستند و شامل میکروتوبولها و میکروفیلامنتها میباشند.
اجزای غیر زنده سلولی
اجزای غیرزنده سلولی ، بطور عمده شامل مواد غذایی ذخیره شده ، شامل پروتئینها ، چربیها ، گلیکوژن و پیگمانها مثل ملانین و مواد زاید انباشته شده در داخل سلول میباشند.
به گزارش فارس، علم زيست شناسي، هرچند به صورت توصيفي از قديمترين علومي بوده كه بشر به آن توجه داشته است؛ اما از حدود يك قرن پيش اين علم وارد مرحله جديدي شد كه بعداً آن را ژنتيك ناميدهاند و اين امر انقلابي در علم زيست شناسي به وجود آورد.
در قرن هجدهم، عدهاي از پژوهشگران بر آن شدند كه نحوه انتقال صفات ارثي را از نسلي به نسل ديگر بررسي كنند ولي به 2 دليل مهم كه يكي عدم انتخاب صفات مناسب و ديگري نداشتن اطلاعات كافي در زمينه رياضيات بود، به نتيجهاي نرسيدند.
اولين كسي كه توانست قوانين حاكم بر انتقال صفات ارثي را شناسايي كند، كشيشي اتريشي به نام "گريگور مندل " بود كه در سال 1865 اين قوانين را كه حاصل آزمايشاتش روي گياه نخود فرنگي بود، ارائه كرد. اما متأسفانه جامعه علمي آن دوران به ديدگاهها و كشفيات او اهميت چنداني نداد و نتايج كارهاي مندل به دست فراموشي سپرده شد.
بهگفته فضل الله افراز،دكتراي ژنتيك جانوري، امروزه مهندسي ژنتيك خدمات شايان ذكري را به بشر ارائه كرده كه در تصوير ديروز او نميگنجيده و امري محال محسوب ميشد. از برجستهترين خدمات اين علم در حال حاضر ميتوان موارد زير را برشمرد: اصلاح نژادي حيوانات و نباتات كه باعث بالا رفتن سطح كيفيت و كميت فرآوردههاي غذايي استحصال شده از آنان شده است، تهيه داروها و هورمونها با درجه خلوص بالا و صرف هزينههاي پايين درمان بيماريهاي ژنتيكي با ايجاد تغييرات در سلول تخم كه از جديدترين دستاوردهاي مهندسي ژنتيك محسوب ميشود و بسيار محدود است. پيش بيني محدود بيماريها در فرزندان آينده يك زوج كه از اين طريق به زوجهاي جواني كه ميخواهند با يكديگر ازدواج كنند. خدمات مشاوره ژنتيك ميدهند و آنها را از وضعيت جسماني فرزندان آينده شان مطلع ميسازند.
تمام بيماريهاي ژنتيكي حتي در دوره جنيني نيز قابل درمان خواهند بود
به كمك اين علم از جهشهاي متوالي عوامل بيماريزا كه عامل اصلي فناناپذير بودن آنها است، جلوگيري به عمل ميآيد و درصد بالايي از بيماريهاي شناخته شده ريشهكن خواهد شد.كارتهاي شناسايي افراد، ژنتيكي خواهد شد كه براي هر دو فردي روي كره زمين (بهجز 2قلوهاي همسان و كلونها) متفاوت خواهد بود و دقيقاً هويت هر فرد را تعيين ميكنند.
روزي ميرسد كه در آينده مجرمان با گذاشتن كوچكترين اثر بيولوژيكي از خود مثل يك تار مو بهسرعت شناسايي خواهند شد. ميتوان سرعت رشد موجودات مختلف را افزايش داد كه خود اين امر مزاياي بسياري را فراهم ميآورد كه از آن جمله ميتوان به پرورش سريع حيواناتي همچون گاو و گوسفند اشاره كرد كه ميتوانند نيازهاي غذايي يك جامعه را تا حد زيادي مرتفع كنند.
به نظر ميرسد ژنتيك بخش بسيار عظيمي از آينده را به خود اختصاص خواهد داد و شايد يكه تاز زمان باشد. البته براي اين علم جنجال برانگيز پاياني نميتوان متصور شد. تمام مواردي كه در بالا ذكر شد، از لحاظ نظري امكانپذير است؛ ولي نياز به تحقيق، مطالعات و آزمايشات فراوان دارد كه بشر بتواند به آنها دست يابد و چون مسلط بودن بر اين علم نياز به پشتوانه قوي علومي همچون بيولوژي سلولي ملكولي، بيوشيمي، فيزيولوژي و آمار و احتمالات دارد، بايد زحمات فراواني براي دستيابي به ويژگيهاي اين رشته از علم متحمل شد.
محمد تقي اكبري، رئيس انجمن ژنتيك ايران در گفتوگو با خبرنگار اجتماعي فارس با اشاره به علم ژنتيك گفت: علم ژنتيك در دنيا پيشرفت زيادي داشته و در 2 دهه گذشته با سرعت بيشتري روند ارتقاء را دنبال كرده است و به خاطر نقشه ژنوم انسان و گياهان يا ساير جانوران كه به دست آمده است، توانستيم اطلاعات زيادي را از مكانيسمهاي آنها، اينكه چهطور جهش ژني اتفاق ميافتد، يا چگونه ميتوان از علم ژنتيك براي تشخيص و درمان بيماريها يا توليد داروها استفاده كرد، را به دست بياوريم.
بايد تحقيقات در زمينه علم ژنتيك را افزايش يابد
فضل الله افراز، دكتراي ژنتيك در زمينه جانوري در كشور نيز در گفتوگو با خبرنگار اجتماعي فارس گفت: ظرفيت ژنتيكي كشور در زمينه ژنتيك جانوري بسيار خوب است اما براي دست يافتن به اين فناوري نياز به توجه بيشتري به تحقيقات در اين زمينه دارد.
به گفته وي ژنتيك جانوري دربرگيرنده حيات وحش، دام و طيور و آبزيان در سطح كشور است. اين علم از زمان تأسيس دانشكده دامپزشكي در كشور آغاز شد و در حال حاضر در زمينه حيات وحش در كشور پيشرفتهاي خوبي حاصل شده است.
افراز تصريح كرد: در زمينه دام و طيور و آبزيان علاوه بر شناسايي ذخاير ژنتيكي حيات وحش، تعيين استراتژيك حفظ آنها اهميت دارد. در حقيقت ما بهدنبال افزايش ظرفيت دام و طيور در كشور هستيم.
وي گفت: پيشرفتهايي كه در زمينه ژنتيك جانوري در كشور صورت گرفته است مانند افزايش ميان تخمگذاري در برخي از حيوانات و ايجاد الياف بيشتر و نيز افزايش ميزان شير در گاو و گوسفند تنها با استفاده از علم ژنتيك و علم آمار بوده است. بهطور كلي در كشور در زمينه علم ژنتيك جانوري داراي موقعيت بسيار خوبي هستيم اما ارتقاي اين موقعيت نياز به تحقيقات و پژوهش بيشتر در اين زمينه در كشور است.
اين دكتراي ژنتيك افزود: اين حوزه از علم پيشرفته ژنتيك بهخصوص در مورد حيوانات در حال انقراض كاربرد ويژهاي دارد. با توجه به اينكه دام و طيور در اقتصاد كشور نقش مؤثري دارد بنابراين 60 درصد توليدات ناخالص در كشاورزي مربوط به دام و طيور ميشود در همين راستا ميتوان با استفاده از ژنتيك جانوري، ظرفيت ژنتيكي دام و طيور در كشور را افزايش داد.
وي خاطرنشان كرد:براي استفاده از ظرفيت موجود در كشور بايد زمينه كار و پژوهش را در دانشكده دامپزشكي و كشاورزي فراهم كنيم و با اختصاص بودجه اقتصادي مناسب به محققان و متخصصان زمينه دلگرمي براي ماندن در داخل كشور را فراهم كنيم.
محمد تقي اكبري، رئيس انجمن ژنتيك ايران نيز در اين مورد به خبرنگار فارس گفت: علم ژنتيك در دهه 70 ميلادي ابداع شد و مورد توجه خيلي از دانشمندان و محققان در داخل و خارج كشور قرار گرفت اما كشور ما در آن زمان به دليل مشكلاتي مانند جنگ و ديگر مشكلاتي از اين قبيل، نتوانست همپاي كشورهاي پيشرفتهاي مانند تركيه در اين زمينه پيش رود.
وي تصريح كرد: اما پژوهشگران كشور در پژوهشگاهها و دانشگاهها، سعي در جبران اين عقب افتادگي داشتند و خوشبختانه، ما اخيراً شاهد پيشرفتهايي نظير امكان تشخيص بيماريها و پيشگيري از ابتلا به آن، به وسيله اين علم پايه هستيم.
اكبري خاطرنشان كرد: بيش از يك دهه است كه محققان تلاش ميكنند، تا بتوان جنينهاي مبتلا به تالاسمي را در مادران باردار تشخيص دهيم و به دنبال اين تحقيقات و مطالعات حتي در اين زمينه توانستهايم مجوز سقط اين جنينها را صادر كنيم.
وي در خصوص جايگاه كشور از نظر كاربرد علم ژنتيك افزود: كشور ما با وجود اين پيشرفتهاي اخير در مرحله جذب اين علم است و پروژههاي تحقيقاتي زيادي را در اين زمينهها در دست اجرا داريم، كه با اجرايي شدن اين طرحها اميد است در آينده نزديك در زمينه اين علم، به سطح ديگر كشورهاي پيشرفته جهان برسيم.
رئيس انجمن ژنتيك ميگويد: همچنين پروژههايي در خصوص جلوگيري از انقراض حيوانات و گونههاي گياهي نادر به كمك علم ژنتيك، در دست اجرا است.
وي افزود: با استفاده از اين روش ميتوان گياهاني كه نادر هستند يا منحصر به فرد هستند، را از نقاط مختلف كشور جمعآوري و بعد سلولهاي آنها را نگهداري كرد، به گونهاي كه در صورت انقراض ميتوان آنها را احياء كرد.
اكبري تصريح كرد: البته در علم ژنتيك نياز به امكاناتي براي انجام عمل است، بهطوري كه بدون اين امكانات در كشور، ما پيشرفتي را در اين زمينه مشاهده نخواهيم كرد.
وي گفت: اما با توجه به تحقيقاتي كه دانشمندان و دانشجويان اين علم در اين زمينه ژنتيكي در حال انجام است، مشاهده ميكنيم كه به كمك اين روش در علم ژنتيك، اميد است به زودي بتوان جانوراني مانند گوزنها و ساير گياهان را كه در حال انقراض هستند، مجدداً احياء كرد و به آنها زندگي دوباره بخشيد.
رئيس انجمن ژنتيك كشور افزود: بهطور كلي علم ژنتيك در دنيا پيشرفت زيادي كرده، اما در كشور ما به علت يكسري مسائل، نتوانسته همپاي ساير كشورهاي پيشرفته در اين زمينه ارتقاء پيدا كند. در حالي كه با وجود تلاش محققان ايراني بسيار اميد است كه بتوانيم در اين زمينه نيز پيشرفت چشمگيري داشته باشيم.
مشکلات موجود برای تعریف
تعریف کلمه گیاه ازآنچه که ظاهرا" به نظر می رسد بسیار مشکل تراست. اگرچه گیــــاه شناسان محدوده رده بندی گیاهان را تعریف کرده اند ، مرزهای تعیین کننده اعضاء رده بندی گیاهان بسیار اختصاصی تر از تعریفات رایج " گیاه"است. ما گیاه را بعنوان یک موجود زنده یوکاریوت و دارای تعداد زیادی سلول تعریف می کنیم که عموما" فاقد اندامهای حسی یا حرکت ارادی بوده و در صورت رشد کامل دارای ریشه ، ساقه و برگ می باشند. اما از نظر گیاه شناسی فقط گیاه آوندی دارای ریشه ، ساقه وبرگ است. اما اگر منصفانه نگاه کنیم گیاهانی که ما هر روز با آنها مواجه هستیم ، گیاهان آوندی می باشند.
تعریف دیگر گیاه که گسترده تر (فراگیرتر) می باشد، عبارت است از هرچیزی که فتواتوتروف می باشد- یعنی غذای خودش را از مواد خام غیر آلی و نور خورشید تولید کند. برای فردی که بر نقش خاصی که گیاهان در یک اکوسیستم بازی می کنند متمرکزشود این تعریف غیر منطقی نیست .اما در بین فتواتوتروپها ، پروکاریوتهایی ( پیش هسته) مخصوصا" باکتریهای فتواتوتروپ و سیانوفیتها وجود دارند. سیانوفیتها را گاهی اوقات ( به دلایل خوبی) جلبکهای سبز– آبی می نامند.در اینجا این مشکل بوجود می آید که بیشتر مردم از جمله گیاه شناسان قارچ خوراکی را گیاه می نامند اگرچه قارچ خوراکی اندام باردهی قارچ می باشد ( حوزه قارچها)، و اصلا" فتواتوتروپ نبوده، بلکه گندخوار( saprophytic) می باشد. و بیش از چند گونه گیاهان گل دار، قارچها و باکتریها وجود دارند که انگلی هستند.
ما قادر به ارائه پاسخی مطمئن نیستیم. فهرست خصوصیاتی که حوزه رده بندی گیاهان را از سایر حوزه های زیست شناسی جدا می کند حد اقل یک تعریف فنی ارائه می کند اما این تعریف مورد پسند همگان قرار نمی گیرد. بنابراین تعریف اصطلاح گیاه همیشه به معنی بیشتر موجودات زنده طبقه بندی شده در محدوده رده بندی گیاهان می باشد. مثلا" اگر جلبکهای سبز به وضوح گیاهانی جزورده بندی گیاهان هستند، پس بیشترمردم اکثرخزه های دریایی را هم که جزئی از( حوزه آغازیان (هستند، جزو جلبک های سبز در نظر می گیرند. مشکل عدم وجود دقت یا توافق که در تعریف گیاه وجود دارد یکی از گفته های مورد تفاهم است که اغلب در مقالات با آن مواجه هستیم از این قبیل : ... آوند چوبی یکی از دو بافت انتقال در گیاه است . بطور کلی تصور نمی شود این جمله به معنی تمامی گیاهان ، جلبکها با گیاهان گلدار باشد. به احتمال بسیار زیاد باکتریها یا قارچها را به حساب نمی آورد. در واقع معمولا" بهتر است اینگونه تصور شود که این بحث فقط به گیاهان آوندی مربوط می شود ( ضرورتا" سرخسها ، مخروط زاها، گیاهان گلدار و تعدادی دیگر) مگر اینکه به صورتی متفاوت بیان شود( مثلا" ... در گیاهان آوندی و غیر آوندی اینگونه است ). The system of classification (see
درسیستم طبقه بندی ( به طبقه بندی علمی مراجعه کنید) که توسط گیاه شناسان برای فهرست کردن موجودات زنده زمین بکار رفته، هزاران دانشمند روزانه ساعات بسیار زیادی وقت صرف کرده اند. درابداع این سیستم تلاش شده تا سیستمی طبیعی بوجود آید در حالیکه ارتباطات تکاملی بین کلیه گونه های مختلف را توصیف نماید ( از جمله مواردیکه فقط در فسیلها شناخته شده اند). گیاهان یکی از بخشهای این طبقه بندی هستند ودرتعریف گیاهان چه بصورت کلی وچه بصورت جزئی ، باید تعدادی منبع را درکلیه فعالیتهای علمی که برای تهیه یا ارائه اطلاعات درباره آنها انجام می شود، در این سیستم طبقه بندی لحاظ کنیم.
برای گیاهان آنگونه که در حوزه رده بندی گیاهان تعریف شده اند به قسمت زیر نگاه کنید.
گیاهان تقریباٌ در همه جای گیتی می رویند گلها علفها و درختان را تقریباٌ هر روزه می بینیم. گیاهان همچنین بر فراز کوههای بلند در اقیانوس ها در بسیاری از بیابانها و در نواحی قطبی می رویند. بدون گیاهان، آدمیان و جانوران نمی توانستند در کره زمین زندگی کنند. آدمی بدون هوا یا خوراک نمی تواند زندگی کند و همچنین بدون گیاهان نمی تواند زنده بماند. اکسیژن موجود در هوا که تنفس می کنیم از گیاهان فراهم می آید. خوراکی که می خوریم نیز از گیاهان یا از جانوران گیاه خوار بدست می آید.
در خانه سازی و بسیاری از چیزهای سودمند را از کنده و تخته و الوار درختان و خیلی از پوشاکهای ما از الیاف گیاهی از قبیل پنبه فراهم می گردد.
دانشمندان عقیده دارند که بیش از 350000 گونه و نوع گیاه شناخته شده اما هنوز بسیاری از گیاهان ناشناخته مانده است. کوچکترین گیاه دیاتوم می باشد که تنها با میکروسکوپ می توان آن را دید حتی ممکن است یک قطره آب بیش از 500 دیاتوم در خود شناور داشته باشد.
بزرگترین گیاه زنده دنیا درخت سکویا در کالیفرنیا می باشد که بیش از 90 متر بلندی و بیش از 9 متر پهنا دارد.
برخی از درختان در کالیفرنیا هستند که عمر 4000 تا 5000 ساله دارند. دانشمندان همه موجودات زنده را به دو گروه اصلی و عمده تقسیم کرده اند.
به بیان دیگر می توان گفت که فرق عمده میان گیاهان و جانوران آن است که گیاهان در جایی ثابت هستند در حالی که تقریباٌ همه جانوران با نیرو و اراده خود حرکت می کنند.
بیشتر گیاهان خوراک خود را از هوا نور خورشید و آب می گیرند. جانوران نمی توانند برای خود خوراک بسازند. از این رو گیاهان یا جانوران گیاهخوار را می خورند. پایه و اساس واحد اصلی و آجر ساختمان موجود زنده یاخته یا سلول می باشد و از این جهت گیاه و جانور با هم تفاوت دارند زیرا بیشتر گیاهان سلول های دیواره ای کلفت حاوی ماده ای بنام سلولز دارند یاخته های جانوری ماده سلولز ندارد.
برخی چیزهای زنده که به نظر می رسد به خانواده و قلمرو گیاهان و جانوران وابسته نیستند. و این موجود تک یاخته ارگانیزم های شامل باکتری و اشکال دیگر زندگی است که تنها با میکروسکوپ قابل دیدن است. بیشتر دانشمندان عقیده دارند که به خانواده خود وابسته هستند یعنی موجودی که نه گیاه است و نه جانور.
از گیاهان برای آدمی خوراک، پوشاک، پناهگاه یعنی مهمترین نیازهایشان فراهم می شود. بسیاری از ما ازداروهایی که از گیاهان ساخته می شود یا مستقیماٌ از خود گیاهان دارویی است سود می جوییم. بعلاوه از گیاهان در مصارف زیبا سازی و لذت بخش کردن زندگی سود جسته می شود.
طبقه بندی حوزه رده بندی گیاهان
منشاء کلیه موجودات زنده متعلق به حــــــــــوزه گیاهان ، گروهی به نام جلبک سبز است که اشکـــال باقی مانده آن (paraphyletic) بوده وبصورت انواع گوناگونی در این قسمت یا درمیان آغازیان وجود دارند.جلبکهای سبز دارای کلروپلاستهایی هستند که در بر گیرنده کلروفیل a و b می باشند که بوسیله غشاهای دولایه به هم متصل هستند و دارای انواع گوناگونی تاژکدار، انبوه زی ، میله ای و حتی چند سلولی ابتدایی می باشند .بسیاری از آنها عمدتا" هاپلوئید ( تک لاد) هستند اما بقیه ، بین گونه های هاپلوئید و دیپلوئید ( دولاد) که گامتوفیت و اسپروفیت نامیده می شوند دارای تناوب نسل می باشند.
در مرحله ای از دوران پالئوزوئیک گیاهان پیچیده و چند سلولی(رویان رستها ) بر روی زمین نمایان شدند. در این گونه های اولیه جدید ، گامتوفیت و اسپروفیت از نظر شکل و عملکرد بسیار متفاوت بودند ، اسپروفیت کوچک باقی ماند و در کل زندگی کوتاه خود وابسته به والد خود بود. گروههای موجود در این ساختار مشترکا" خزه ها نامیده می شوند. از جمله:
دسته Bryophyta( خزه ها)
دسته Anthocerotophyta ( علف شاخی)
دسته Hepaticophyta( هپاتیکها)
تمامی این گونه ها کوچک بوده و محدود به محیطهای مرطوب می باشند و برای تولید هاگ وابسته به آب هستند. در دوران سیلورین ، رویان رستهای جدیدی نمایان شدند که در اثر سازگاری امکان غلبه بر این موانع را که در دوران دونین دستخوش پرتوش سازگاری گسترده ای شدند پیدا کردند. این گروهها معمولا" دارای کوتیکول هستند که در برابرخشکیدگی مقاوم می باشند و بافت آوندی که آب را سرتاسرگیاه منتقل می کند که به همین علت آنها را گیاهان آوندی می نامند.
دسته Lycophyta ( گرگ پاها)
دسته Sphenophyta( دم اسبی)
دسته Psilophyta (سرخسهای ماهوتی)
دسته Ophioglossophyta ( لاله آلپی و سرخسهای تاکی)
دستهPterophyta ( سرخسها)
گیاهان آوندی هم زیر گروهی ازاسپرماتوفیتها یا گیاهان دانه دار هستند که تا آخردوران پالئوزوئیک متنوع شدند. دراین گونـــــه ها گامتوفیت کاملا" کاهش یافت و اسپروفیت درون پوششی به نام دانه که در والد آنها بوجود می آید شروع به زیستن نمودند. اسپرماتوفیتها عبارتند از:
دسته Cycadophyta ( سرخس نخلی)
دسته Ginkgophyta ( درخت گینگکو)
دسته Pinophyta ( مخروط زاها ، گیاهان مخروطی )
دسته Gnetophyta (Gnetae)
دسته Magnoliophyta ( گیاهان گلدار ، آنتوفیتا)
این دسته ها به دو گروه بازدانگان ( بی دانه ها ؛ چهار دسته اول) و گیاهان گلدار یا angiosperms تقسیم می شوند. پنجمین دسته فوق آخرین گروه عمده گیاهان است که در دوران ژوراسیک بوجود آمده و به سرعت در بیشتر زیبومه ها گسترده شدند.
رده های گیاهان
ممکن است بخواهیم علاوه بر طبقه بندی علمی گیاهان یا روشهای مردم پسند تر براساس این سیستم ، به طبقه بندی گیاهان با روشهای متفاوت دیگری بپردازیم که در ذیل به بررسی برخی از آنها می پردازیم:
ممکن است گیاهان بر مبنای الگوهای رشد فصلی اشان مرتب شوند. البته گیاهان ساده مثل جلبکها دوران زندگی کوتاهی دارند و اصطلاحهای زیر در مورد آنها بکار نمی رود اما جمعیت جلبکها عموما" فصلی هستند.
سالانه : زندگی و تولید مثل در یک فصل رشد و نمو.
دوسالانه : زندگی در دو فصل رشد و نمو ؛ تولید مثل معمولا" در سال دوم
چند ساله : زندگی در سالهای رشد نمو طولانی ؛ ادامه به تولید مثل در یک مرحله
گیاهان آوندی یا herbaceous ( غیر چوبی ) هستند ویا چوبی. گیاه چوبی ممکن است درختانی باشند با یک یا چند تنه و شاخه که روی زمین بوجود می آیند ویا درختچه هایی باشند بدون تنه ، با شاخه هایی که نزدیک سطح زمین قرار دارند.
همچنین ممکن است گیاهان بر اساس چگونگی کاربردشان طبقه بندی شوند.گیاهان غذایی از جمله میوه ها ، سبزیجات ، گیاهان دارویی و ادویه ها می باشند.
اطلاعات عمومی گیاهان
میزان رشد یک گیاه عادی 75-20 میکرو متر در هر ساعت می باشد.
دید کلی
منشا تکاملی جانوران نامشخص است. دراشتقاق یافتن آنها از آغازیان عالی ، تقریبا تردیدی وجود ندارد. اما در حال حاضر ، تعیین گروهی از آغازیان که اجداد مستقیم جانوران بودهاند، غیر ممکن است. بر اساس فرضیههای ابتدایی ، جانوران از پروتوزوئرها حاصل آمدهاند. بیشتر جانوران مانند اغلب گیاهان ، دارای ساختمان پر سلولی و پیچیدهای هستند که به ترازهای اعضا و دستگاهها میرسد. تراز ساختمانی ، نوع تقارن دستگاه گوارشی در مجموع شکلهای اساسی و گوناگونی در جانوران پدید میآورند.
هر کس فقط با قسمت کوچکی از جانوران شناخته شده میتواند آشنا باشد. چون در جانور شناسی یک هدف عبارت از بدست آوردن دورنمایی از مجموعه سلسله جانوری است، از اینرو برای بررسی کلی وسایلی برای گروه بندی جانوران لازم است. و وظیفه فوق به عهده یک شعبه از جانور شناسی است که طبقه بندی جانوری (Classification Zoology) نام دارد.
تاریخچه طبقه بندی
ارسطوی یونانی (380 - 322) قبل از میلاد که پدر جانور شناسی نام دارد، نشان داد که چگونه میتوان جانوران را بر حسب صفات اختصاصیشان گروهبندی کرد و سایر اشخاص از روی نوشتههای او که بر جای مانده است طبقه بندیهایی را ارائه کردهاند. این طرز طبقه بندیها در حدود 2000 سال پا برجا بود. جان دی انگلیسی در سال 1705 ، اولین زیست شناسی بود که درباره گونههای جانوری تصور تازهای داشت. کارلوس لینه (1778 - 1707) کسی بود که برای طبقه بندی و نامگذاری نوین ، پایهگذاری صحیحی کرد. وی با تقسیمات بزرگ و کوچک سلسله جانوری را از بالا تا پایین یعنی گونهها طبقه بندی کرد.
روشهای طبقه بندی
طبقه بندی جانوران بر پایه صفات (Character) یا خصوصیات ارثی آنها میباشد. اینها عبارتند از: اشکال و کیفیت ساختمانی ، خارجی یا داخلی ، مرئی و همچنین اندازه ، ابعاد و رنگ طبیعی. هرگاه صفتی بطور دائم با صفات دیگر توام باشد، بیشتر سودمند است. صفات تطابقی یا سطحی غالبا برای تشخیص و بازشناختن گروههای کوچک مفید است، ولی کیفیات اساسی یا عمیق ساختمانی ، گروههای بزرگتر را مجزا و متمایز میسازد.
اولین هدف طبقه بندی ، راحتتر کردن کار است. ولی هدف مهمتر جای دادن و مرتب کردن جانوران در گروههایی میباشد که مناسبات و روابط مفروض و مورد استنباط آنها را نشان بدهد. طریق نوین یا سیستم طبیعی طبقه بندی ، تمام اطلاعات و مفروضات موجود را از لحاظ ساختمان ، فیزیولوژی ، جنین شناسی، انتشار و یا توزیع و سایر کیفیات بکار میبرد. هرگاه با صفاتی چند یا بسیار مشخص و متمایز میشود. طبقه بندی طبیعی بر اساس تئوری تکامل است و کوشش میکند که روابط خونی و شجره نسبی سلسله جانوری و تقسیمات آن را روشن و موجه سازد.
در چنین طبقه بندی موضوع اساسی و ضروری مشخص کردن صفاتی است که یا همنسبتی (Homology) و شباهت اصل و منشا و در نتیجه مناسبات را نشان میدهند و یا همانندی (Analogy) در کار و وظیفه را به ظهور میرسانند. دستهای انسان ، پاهای جلوی پستانداران ، بالهای پرندگان از لحاظ ساختمان استخوانها ، عضلات و عروق خونی باهم شباهت دارند در حالی که برای منظورهای متفاوت بکار میروند. برعکس بالهای پرندگان و پروانهها برای پرواز استفاده میشوند، ولی از لحاظ تکامل جنینی و ساختمان بالغ اختلاف دارند و لذا همانند Analogus هستند.
گونهها Species
در طبقه بندی بیولوژیکی ، گروه اساسی گونه است. بطور نمونه گونه عبارت از گروهی از افراد است که:
دارای صفات مشترک زیادی هستند.
از سایر گروهها متفاوت هستند و حالت بینابین با آنها ندارند.
معمولا دارای یک وضع و حدود جغرافیایی مجزا از سایر گروههای وابسته هستند . مهمتر از همه با گروههای مسوب ، توالد و تناسل نمیکنند. اعضای یک گونه از یک جد مشترک مشتق شدهاند و میتوانند با یکدیگر جفتگیری کنند و نسل قابل باروری بوجود آورند. نمونه گونههای معمولی عبارتند از : مگس خانگی ، زنبور عسل ، پروانه ابریشم و .... افراد تشکیل دهنده یک گونه غالبا به گروههای کوچکتری نیز تقسیم میشوند. مانند نژاد یا زیرگونه که در صفات متوسط و عادی ، بیشتر از صفات کامل و خالص ، با یکدیگر اختلاف دارند.
گروههای بزرگتر از گونه
دو یا چند گونه که دارای صفات مشترک معین هستند، یک جنس (Genus) را تشکیل میدهند. جنسهای دارای صفات مشترک تحت عنوان خانواده یا تیره ، گروه بندی میشوند. همچنین خانوادهها به راسته (Order) و راستهها به رده و ردهها به شاخهها (Phyhum) طبقه بندی میشوند. مجموعه شاخهها ، سلسله جانوری را تشکیل میدهد.
طرح طبقه بندی مانند درختی است که دارای برگهای زیاد (گونهها) میباشد. برگها از یک یا تعداد زیادی ، روی ساقه کوچکی (جنس) قرار گرفتهاند. چند تا از این ساقههای کوچک روی ساقه برگ (خانواده) و چند ساقه بزرگ روی یک شاخه کوچک (راسته) و تعدادی شاخه کوچک روی یک شاخه بزرگ (رده) و شاخه بزرگ روی یک تنه اصلی (شاخه) واقع میشوند، مجموعا یک درخت (سلسله) را میسازند.
صفات و اشکال مختلف برای تشخیص گروههای جانوری
تقارن
بسیاری از پروتوزوآ ، بیتقارن هستند و به قسمتهای مساوی قابل تقسیم نیستند، ولی عدهای از آنها تقارن محیطی را نشان میدهند. مرجانها ، شانهداران و خارپوستان تقارن شعاعی دارند و این تقارن در پیرامون یک محور میانی که از دهان یا ناحیه دهانی میگذرد، میباشد. صفحاتی که از این محور میگذرند، جانور را به قطاعهای شعاعی تقسیم میکنند. اجزای بیشتر شاخهها دارای تقارن دو جانبی هستند که یک صفحه قائم را به دو نیمه مساوی چپ و راست تقسیم میکند.
ساختمان حلقوی
در کرمهای حلقوی ، بندپایان و کورداتا ، قسمتهای بدن در امتداد یک خط طولی تکرار میشود و این حالت را متامریسم میگویند. و هریک از این واحدهای تکراری یک حلقه یا بند ، نام دارد.
ضمایم
قسمتهای برآمده بدن که برای حرکت ، تغذیه و مقاصد به کار میروند، ضمایم نام دارند، مثلا شاخکهای شقایق دریایی ، خارهای کوچک در کرم خاکی ، آنتنها و پاهای بندپایان و پرکها ، پاها و بالهای مهرهداران جزء این ضمایم هستند.
اسکلت
بیشتر جانوران زمینی و آبزی به منظور پشتیبانی یا نگهداری دارای اسکلت یا استخوان بندی هستند. اسکلت ممکن است، داخلی باشد مانند قورباغه یا انسان و یا خارجی باشد مانند مرجانها ، خرچنگها و حشرات. مواد تشکیل دهنده نیز ممکن است آهکی (CaCO3) و یا سیلیسی (Sio2) و یا در بندپایان از جنس کیتین باشد.
جنسیت
جانوری را یک جنسی یا خنثی یا هرمافرودیت گویند که اندامهای جنسی نر و ماده در آن وجود داشته باشد. اجزای اکثر شاخههای عالی تر جانوری دو جنسی هستند، یعنی دو جنس نر و ماده ، جدا از هم هستند.
مشکلات طبقه بندی
زیست شناسان در ارزیابی اهمیت نسبی صفات مختلف و میزان تغییر دگرگونی هر گروه قبل از تقسیمات فرعی آن با یکدیگر اختلاف نظر داشتند. طرفداران طبقه بندی دقیق و جزئی تقسیمات فرعی زیادی به عمل میآورند، در حالی که طرفداران محافظه کار طبقه بندی کلیتر در همان موضوع دستههای کمتری را قبول دارند.
ولی موضوعی که به تازگی روشن شده است، این است که تمایل به طرف تقسیمات فرعی بیشتر است. جانور شناسان در طبقه بندی جانوران به میزان زیادی هم عقیده هستند، ولی دو تن را نمیتوان یافت که در تمام جزئیات باهم عقیده باشند.
چون گروههای جانوری در تاریخ قبلیشان با یکدیگر اختلاف دارند، در مجموعه گروههای فوق ، گونهها ، هیچگونه هم شکلی و یکسانی دیده نمیشود. جنس معینی ممکن است و دارای یک یا چند گونه و دیگری شامل صد یا بیشتر از آن گونه باشد. کوشش برای تعیین کردن خطوط نسل از طریق تشکیل درخت نسلی و به خصوص در واحدهای بالای طبقه بندی به علت وجود اشکال واسطهای که ممکن است زمانی زیسته و از بین رفته باشند، دشوار است.